نام پژوهشگر: نسا کشاورز مقدم
نسا کشاورز مقدم حسن دانشمندی
چکیده: اختلالات اسکلتی- عضلانی بعنوان یکی از شایع ترین عوارض اکتسابی جامعه می تواند با ویژگی های ارگونومیک شغل و نیز با قابلیت های آنتروپومتریک افراد ارتباط داشته باشد، هر چند چگونگی این ارتباط چندان روشن نیست. هدف از انجام این پژوهش مطالعه اختلالات اسکلتی- عضلانی در ارتباط با برخی ابعاد آنتروپومتریک در کارگران زن است. کارگران زن یکی از کارخانه های صنعتی بعنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب شدند. پس از توجیه آزمودنی ها در مورد نحوه انجام تحقیق تعداد 52 نفر از آنان با میانگین سن 23.59 سال بطور داوطلبانه به پرسشنامه نوردیک پاسخ دادند. وزن، قد، قد نشسته و نسبت مچ دست آنان بوسیله ترازو، متر نواری و کولیس اندازه گیری شد، سپس قوس های کایفوز، لوردوز، طول ستون فقرات و طول گردن توسط خطکش منعطف و زوایای سر بوسیله عکسبرداری با دوربین دیجیتال مورد اندازه گیری قرار گرفت. تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی اطلاعات با استفاده از نرم افزارspss18 ، سطح معنی داری p<o.5، انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی به ترتیب در گردن (67.3)، کمر(51.9)، شانه(44.3) و مچ دست(38.5) می باشد. بین قد ایستاده و ابتلا به لوردوز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(sig=0.04) و این در حالی است که بین قد ایستاده و ابتلا به کایفوز و همچنین قد نشسته و ابتلا به ناهنجاری کایفوز و لوردوز رابطه معنی داری وجود ندارد. بین طول ستون فقرات و ابتلا به لوردوز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(sig=0.01) و این در حالی است که رابطه معنی داری بین طول ستون فقرات با ابتلا به کیفوز، مشاهده نشد. بین وزن آزمودنی ها و ابتلا به ناهنجاری های کیفوز و لوردوز رابطه معنی داری وجود ندارد. بین وزن و قد افرادی که در ناحیه کمر یا شانه احساس درد می کنند با افرادی که در این نواحی احساس درد نمی کنند تفاوت معنی داری وجود ندارد. بین طول گردن و ابتلا به ناهنجاری سر به جلو رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (sig=0.01) در حالیکه رابطه معنی داری بین طول گردن و کج گردنی وجود ندارد. همچنبن بین طول گردن افرادی که در ناحیه گردن احساس درد می کنند با افرادی که در این ناحیه احساس درد نمی کنند تفاوت معنی داری وجود دارد(sig=o.o1) و افرادی که از طول گردن بلندتری برخوردار هستند در این ناحیه درد بیشتری را احساس می-کنند. رابطه معنی داری بین نسبت مچ دست افراد مبتلا و نامبتلا به سندروم تونل کارپال وجود ندارد. همچنین بین نسبت مچ دست افرادی که در ناحیه مچ دست احساس درد می کنند با افرادی که در این ناحیه احساس درد نمی کنند تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج رگرسیون نشان داد که ابعاد آنتروپومتریک را نمیتوان بعنوان یکی از عوامل پیش بینی کننده اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران زن محسوب نمود. از نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ابعاد آنتروپومتریک بجز در ناحیه گردن و کمر عامل بسیار موثری در بروز اختلالات اسکلتی عضلانی نمیباشد. با توجه به این یافته ها وسایر پژوهش های انجام شده پیشنهاد می شود شرایط محیطی مناسب، استانداردهای ارگونومیکی ابزار کار، آموزش حرکات اصلاحی و نگهداری پوسچر صحیح بویژه در نواحی گردن وکمر برای تمامی کارگران فراهم شود. واژگان کلیدی: اختلالات اسکلتی- عضلانی، ابعاد آنتروپومتریک، کارگر