نام پژوهشگر: شیوا صالحیان
شیوا صالحیان حبیب الله قاسمی
چکیده: شیست های گرگان، بخشی از زون ساختاری البرز شرقی هستند. این مجموعه تحت تأثیر دگرگونی ناحیه ای در حد سطوح پایین رخساره ی شیست سبز قرار گرفته و دارای طیف سنگی فیلیت تا شیست می باشد. شیست ها دارای تنوع ترکیبی زیادی هستند و مراحل مختلف دگرشکلی به صورت برگوارگی های s0، s1، s2 در آنها دیده می شود. بسیاری از محققین حضور سنگ های آذرین مافیک را در نقاط مختلف این مجموعه گزارش نموده اند. این سنگ ها به شکل میان-لایه های نازک گدازه در توالی شیست های گرگان و همچنین به شکل توده های نفوذی کوچک و دایک های پراکنده در منطقه رخنمون دارند. میان لایه های گدازه با ظاهر ملانوکرات، دارای ساخت جریانی و حفره دار هستند، به شدت دگرسان شده و ترکیب بازالتی نشان می دهند. کانی های اصلی تشکیل دهنده ی آنها پلاژیوکلاز به شکل میکرولیت در زمینه و فنوکریست و همچنین کلینوپیروکسن به شکل فنوکریست هستند. حضور اسفن ثانویه در اطراف کلینوپیروکسن ها نشان می دهد که جنس آنها بیشتر از نوع تیتان اوژیت است. به علت دگرسانی و دگرگونی درجه ی پایین، کانی های متنوعی از قبیل کلریت، اپیدوت، اسفن، آلبیت، سوسوریت، سریسیت، زوئزیت، کلینوزوئزیت، اپیستاسیت، کلسیت، کوارتز و ... به شکل ریز دانه، رگه ای و دانه ای در این سنگ ها تشکیل شده است. مهمترین بافت-های موجود در بازالت ها، بافت های پورفیری، گلومروپورفیری و پورفیری- تراکیتی است. توده های نفوذی کوچکی به-ویژه در دره ی ناهارخوران در داخل شیست ها رخنمون دارند. ظاهر آنها ملانوکرات و جنس آنها عمدتاً گابرویی است. ترکیب شیمیایی آنها، شباهت زیادی به بازالت های منطقه دارد. این سنگ ها نیز به شدت تحت تأثیر دگرگونی و دگرسانی قرار گرفته و طیف وسیعی از کانی های ثانویه را نشان می دهند. بافت های مهم مشاهده شده در گابروها، شامل گرانولار، اینترگرانولار، افتیک و ساب افتیک است. در کل منطقه و به صورت پراکنده، دایک های کوچکی وجود دارند که جنس آنها از بازالت تا آندزیت و تراکیت متغیر است. در این سنگ ها، مقدار کلینوپیروکسن بسیار کم است و یا دیده نمی شود، پلاژیوکلاز به مقدار قابل توجهی افزایش یافته و فلدسپات های آلکالن به شکل فنوکریست در آنها ظاهر شده است. در مطالعات پتروگرافی، می توان یک طیف تبلور تفریقی از بازیک به حد واسط را در سنگ های منطقه مشاهده کرد. در بررسی های ژئوشیمیایی، حضور مقادیر قابل توجهی از الیوین و مقدار کمی فلدسپاتوئید نورماتیو در بعضی از نمونه ها، تحت اشباع بودن ماگمای والد از سیلیس را نشان می دهد. به علاوه، این ماگما دارای ماهیت آلکالن بوده است. نمودارهای عنکبوتی حاکی از غنی شدگی نمونه ها از lree و lile و تهی شدگی آنها از hree هستند. این امر به درجات پایین ذوب بخشی در محل منشأ اشاره دارد. به علاوه، غنی بودن نسبی این سنگ-ها از hfse ، نبود تهی شدگی از ti و آنومالی مثبت nb، نشان دهنده ی یک منبع غنی شده برای این سنگ ها ، عدم آلایش آنها به پوسته ی قاره ای و مشابهت نزدیک آنها به ماگمای آلکالن و محیط های درون ورقه ی قاره ای است. الگوهای موازی موجود در نمودارهای عنکبوتی و نسبت نزدیک به 1 در نمودارهای بهنجار شده نسبت به oib، نشان-دهنده ی مشابهت منشأ آنها با محل منشأ ماگماهای oib است. با توجه به نتایج حاصل از نمودارهای تمایز محیط تکتونیکی و تعیین ویژگی های محل منشأ، این نمونه ها در یک محیط کافت درون ورقه ی قاره ای و از ذوب بخشی 10 - 2 درصدی یک منبع گوشته ی آستنوسفری با ترکیب گارنت اسپینل لرزولیت در عمق 110- 100 کیلومتری بوجود آمده اند. این محیط با رژیم کششی حاکم بر لبه ی شمال شرقی ابرقاره ی گندوانا و تشکیل ریفت توران در زمان اردوویسین - سیلورین که منجر به تشکیل اقیانوس پالئوتتیس و جدا شدن البرز و ایران مرکزی از گندوانا شده است، مطابقت دارد. کلمات کلیدی: سنگ های آذرین مافیک، شیست های گرگان، البرز شرقی