نام پژوهشگر: مریم بوستانی
مریم بوستانی احمد نادعلیان
ایران سرزمین تمدن های بزرگی است که تاریخ و هویت بشری را شکل و قوام بخشیده اند و جزو میراث جهانی محسوب می شوند.به همین دلیل،شناسایی این تمدن های بزرگ نه فقط برای ایرانیان،که برای جهانیان مهم است.محوطه های باستانی حسنلو، زیویه،شهداد، مارلیک، سیلک، شهر سوخته ،گیان و اسماعیل آباد جدیدا جیرفت نمایانگر بخشی از این میراث بزرگ است. اگر چه اختلافات بسیار زیاد محیط زیستی موجود در فلات ایران یکی از علل تقویت تبادل کالا و خدمات بین مردمی است که در این مناطق زندگی می کرده اند با این وجود امکان تبادل مازاد محصول تولیدات یکی از مهمترین دلایل ایجاد،نگهداری،استحکام و تثبیت استقرارگاهها و ایجاد مشاغل است،که نخستین نشانه های آن در دوان نوسنگی دیده شده و بنابراین اتفاقی نیست که در هزاره های پنجم ق م،فلات ایران توسط جوامع روستایی و استقرار گاههای فراوان پیش از تاریخی اشغال شده بود.تبادلات میان جوامع تنها به کالاهای مادی ختم نمی شده،بلکه مقولات مهم تفکری و ایدئولوژیک و مذهبی را نیز در بر می گرفته است.به این ترتیب دیده می شود که در بسیاری از این استقرارگاهها،نه تنها ابزار کارها به هم شبیه است بلکه بسیاری از اشیایی که با مسایل و نکات اجتماعی و انجام مراسم مذهبی و ایدئولوژیک مرتبط بوده اند نیز شباهت حیرت انگیزی به یکدیگر دارند. ظرفهای«سبک میان فرهنگی»در مناطق مختلف و گسترده ای چون میان رودان شمالی،جنوبی،جزایر و سواحل خلیج فارس،فلات ایران،آسیای مرکزی و حتی دشت سند پیدا شد با خصوصیات مشترکی که وجود صحنه هایی از نبرد بین گربه سانان،نقوش مارها،پرندگان و جانوران افسانه ای از آن جمله می باشد ،این نوع تزیینات که روی اشیای دیگری مانند بزک دانها نیز وجود داشت به نام« سبک میان فرهنگی» نامیده شده اند،زیرا مجموعه ای از اشکال رایج در فرهنگهای گوناگون و واحدهای جغرافیایی مختلفی است که همگی با هم در یک جا جمع شده اند.در ابتدا تقریبا مانند همیشه،تصور می شد که محل اصلی ساخت و تولید این اشیا و نقوش-و این فرهنگ-میان رودان بوده،اما بعدها با پیدا شدن کارگاه ساخت برخی از این اشیا در تپه یحیی و سپس در شهداد و اخیرا در جیرفت،جایی که صدها و صدها شیئ با این سبک پیدا شده،به روشنی نشان داد که محل، منشا و اصل این سبک هنری و صنعتی در میان رودان نبوده،بلکه دقیقا در جنوب شرقی ایران بوده است.اشیای متعلق به «سبک میان فرهنگی» شامل سلسله اشیای بسیار لوکسی بوده که خواهان فراوانی در بین طبقات بالای اجتماع داشته است و بنابراین پیدایش آنها در مناطق وسیعی با فرهنگ های متفاوتی نشان دهنده اهمیت وجود آن ها در طبقات خاص اجتماعی بوده که خود دلیل روشنی بر وجود تبادلات بازرگانی وسیع و سازماندهی شده ای در این دوران بوده است.نکته قابل توجه دیگر آن است که نقوش حک شده روی این اشیا می توانسته اند دارای ارزش های آیینی نیز باشند که این عامل نیز به نوبه خود می توانسته یکی از علل توزیع و گسترش بسیار آنها بوده باشد. جداسازی و اختلاف در تولید کالا ابزار در داخل هر جامعه یکی از نتایج تقسیم کار در میان مردم ساکنان همان جامعه بوده است . کنترل وسیع منابع طبیعی نه تنها باعث تضمین نظم اجتماعی و حقوق فردی که به تامین بخشی از غذای مورد نیاز یک ساله شخص منجر می شده ،بلکه انگیزه ای برای غنا بخشیدن به دیدگاه های ایدئولوژیک وآیینی نیز به شمار می رفته است. متون سومری دوره اول سلسله های قدیم به برخی فعالیتهای تجاری در فاصله های دور اشاره دارند و نقش اصلی و مهم سازماندهی جابه جایی تولیدات کشاورزی و سایر محصولات و منابع طبیعی بین جوامع فلات ایران و سومر را به معابد و کاخ ها منسوب می کنند. پیدایی و کشف تمدن های بزرگ میان رودان در سده های هجدهم و نوزدهم میلادی باستان شناسان آن زمان را به این فکر انداخت که منطقه میان رودان ،سرزمین مادری مهد تمدن جهانی است که با دوره بسیار درخشان سومری آغاز شده است.اصرار در درستی این نظریه تا آنجا پیش رفت که این تصور پیش آمد که شهرنشینی پدیده ای است که منحصرا به وجود رودخانه های بزرگ و سرزمین های رسوبی وابسته است و تنها دو منطقه میان رودان و دشت سند این مزیت را داشته اند و به این ترتیب پیدایش هر گونه تمدن و فرهنگ در سرزمین های فاقد این امکانات تصادفی بوده است؛اما طبق کشفیات بعدی باستان شناسی اگر چه سرزمین های رسوبی و سیلابی میانرودان، محل ایجاد نخستین و شاید بزرگترین شهرهای اولیه بوده اند، از سویی دیگر آنچه در سرزمین های شرقی و بدون آب و علف پیدا شده نه تنها نتیجه فکر و ساخت سومریان وبازماندگان آنان نبوده،بلکه حتی این امکان نیز وجود دارد که میانرودانی ها وارد کننده مواد اولیه و فناوری از سرزمین های دوردست تری چون آسیای مرکزی و حوزه جنوب شرقی ایران بوده اند.