نامها همواره مفاهیم ساده و روانی جهت برقراری ارتباط و مشخص شدن هویت هستند .نام گذاری کالاهای مصرفی که موضوع این پژوهش است تابع سلیقه شخصی ، جنس ، طبقه اجتماعی و فرهنگ در چارچوب نظام فرهنگی در جامعه مورد نظر می باشد ، در واقع نام گذار نام کالاها را اغلب بر اساس بن فکری ، فرهنگی-اجتماعی خود انتخاب می کند. بررسی نام شناختی کالاها از این نظر دارای اهمیت می باشد که می تواند زمینه ای برای مطالعات در حوزه زبان و فرهنگ باشد. در بررسی نام‏ها از منظر زبانشناسی اجتماعی هدف اصلی این است که نام کالاها را با توجه به گروهی که در آن قرار گرفته ، از نظر جنسیت (زنانه/ مردانه)، طبیعت مدار ، زمان مدار، شیءمدار، انتزاعی، همچنین مولفه‏های هویت ملی، فراملی و فروملی مورد بررسی قرار دهیم. در این تحقیق جهت گرداوری داده ها از 2 روش میدانی، حضور در فروشگاهها ، مراکز خرید و فروش کالاها و همچنین شیوه اسنادی-اینترنتی و کتابخانه ای استفاده کرده ایم. کالاهای مصرفی موجود در شهر تهران به 10 گروه تقسیم شده اند که هر کدام شامل چند مقوله و زیرمقوله هستند .جمعا تعداد 9500 نام از میان انبوه کالاها بطور تصادفی جمع آوری شده است. البته در این پژوهش حتی المقدور سعی شده کالاهایی انتخاب شود که در بازار، خرید و فروش گسترده دارد و عموم مردم نام تجاری آن کالاها را می شناسند و از آنها استفاده می کنند

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان¬ های فراشناختی فردی در افزایش عزت نفس و کاهش پرخاشگری نوجوانان بزه کار بود. بدین منظور، 40 نفر از نوجوانان بزه کار مراکز اصلاح و تربیت شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نظامدار در دو گروه تصادفی (گروه درمان فراشناختی و گروهِ کنترل) با حجم مساوی (20 نفر) قرار گرفتند. با بهره گیری از آزمون های عزت نفس کوپر اسمیت و پرخاشگری باس و پری و مصاحبه سازمان یافته، توسط روان شناس بالینی، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام یافته روی داده ها نشان داد: الف) درمان فراشناختی در کاهش پرخاشگری فیزیکی و کلامی نوجوانان اثر بخش بوده است. ب) درمان فراشناختی بر افزایش عزت نفس اجتماعی و خانوادگی نوجوانان اثر بخش بود. ج) میزان اثر بخشی درمان فراشناختی در کاهش پرخاشگری در مقایسه با افزایش عزت نفس، بیشتر بوده است. این مداخله ها با جایگزین کردن الگوهای سازگاری رفتاری و شناختی در فرد، به وی امکان می دهد که از خزانه رفتاری گسترده ¬تر و مناسب تر در مواجهه با موقعیت برخوردار باشد و در واکنش به مسائل با برنامه ریزی و آینده نگری عمل کند. بنابراین، با استفاده از مداخلات روان¬شناختی به ویژه مداخلات فردی می¬توان عزت نفس نوجوانان بزه کار را افزایش داده و از میزان پرخاشگری آنان کاست.