نام پژوهشگر: مصطفی ازقندی
مصطفی ازقندی حببیب الله دعایی
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت ذهن منابع انسانی بر بالندگی سازمانی، از طریق متغیر واسط فرهنگ سازمانی است. بر این اساس کارمندان اداره نوسازی و تجهیز مدارس استان خراسان رضوی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند و با احتساب جامعه آماری140 نفر، تعداد 100 نمونه از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. این تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی- همبستگی می باشد. همچنین برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه (با تعیین روایی و پایایی) استفاده شد که در نهایت داده ها با استفاده از روشهای آماری(توصیفی-استنباطی) و به کمک بسته نرم افزاری اس.پی.اس.اس و لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که مدیریت ذهن منابع انسانی به عنوان یک متغیر مستقل، بر فرهنگ سازمانی و بالندگی سازمانی تاثیرگذار است، ضمن اینکه رابطه معناداری میان فرهنگ سازمانی و بالندگی سازمانی وجود دارد. همچنین در این پژوهش اثبات گردید که تاثیر مدیریت ذهن از طریق متغیر فرهنگ سازمانی بر بالندگی سازمانی، بیشتر از تاثیر مستقیم آن است که در این میان فرهنگ سازمانی در نقش یک متغیر واسط عمل می کند. در همین راستا، یافته های ناشی از پژوهش پیرامون متغیر وابسته بالندگی سازمانی نشان داد که زنان دارای آمادگی بیشتری جهت پذیرش تحول، نسبت به مردان می باشند. از طرفی وجود یک رابطه معنادار مستقیم میان دو ویژگی دموگرافی اعضاء نمونه (سن و سابقه کاری کارکنان)، با آمادگی آنها جهت پذیرش بالندگی سازمانی به اثبات رسید، درحالیکه نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن، جهت بررسی رابطه دو متغیر تحصیلات کارکنان و بالندگی سازمانی، حکایت از وجود رابطه معکوس معنادار داشت.در نهایت، میزان آمادگی جهت تحول، در میان کارمندان در دو تقسیم بندی: "بخش فنی و اداری" و "افراد مجرد و متاهل"، یکسان ارزیابی شد.