نام پژوهشگر: محسن نوروزی
محسن نوروزی مجید طالبی
انار (punica granatum l.) یکی از قدیمی ترین میوه های شناخته شده و یکی از مهمترین گیاهان باغبانی در ایران است. بر اساس شواهد تاریخی به نظر میرسد که احتمالاً مبدأ پیدایش انار ایران بوده و از این منطقه به سایر نقاط دنیا پراکنده شده است. با توجه به اهمیت انار و اینکه ایران یکی از بزرگترین تولید کنندگان این محصول است، بنابراین علاوه بر لزوم حفظ و نگهداری این سرمایه طبیعی، توجه به تحقیقات بیشتر برای شناخت انارهای بومی و دسته بندی آنها ضروری به نظر می رسد. با توجه به لزوم شناسایی دقیق تر ژنوتیپ های انار در جهت اصلاح این محصول، قابل اعتماد نبودن طبقه بندی انار براساس ویژگی های مورفولوژیکی، به نظر می رسد کاربرد نشانگرهای مولکولی در طبقه بندی و تعیین شناسنامه دقیق ژنوتیپ های انار در ایران ضرورتی انکارناپذیر باشد. در بین نشانگرهای مولکولی، ریزماهواره ها با قابلیت هم بارز بودن و داشتن سطوح بالای چند شکلی، فراوانی آنها در ژنوم و قابلیت تکرارپذیری از کارایی بیشتری برخوردار هستند. وجود ریزماهوارههای تک نوکلئوتیدی ساده که عموماً از توالی پلی a و t هستند باعث انتقال وسیع تر این ریزماهواره ها در گونه های مختلف می شود. همچنین چند شکلی بالای ریزماهوراه های کلروپلاستی و نشان دادن وراثت سیتوپلاسمی، باعث شده که ریزماهواره های کلروپلاستی بر ریزماهواره های ژنوم هسته ای ترجیح داده شود. بدین منظور در این مطالعه از نشانگر ریزماهواره کلروپلاستی برای تعیین تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیتی بین ارقام ایرانی انار و تفاوت ژنتیکی آنها استفاده گردید. از مجموع 25 جفت آغازگر ریزماهواره کلروپلاستی، 16 جفت آغازگر توانستند 21جایگاه را در ژنوتیپهای انار تکثیر کنند، که 16 جایگاه از 21 جایگاه چندشکلی نشان دادند و در مجموع 39 آلل، با میانگین 44/2 به ازای هر مکان ژنی تکثیر شد. میانگین محتوای اطلاعات چند شکل (pic) و تنوع ژنی به ترتیب 24/0 و 29/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه خوشه ای از الگوریتم upgma و ماتریس تشابه دایس با ضریب همبستگی کوفنتیک 88/0 استفاده شد. تجزیه خوشه ای توانست 52 ژنوتیپ ایرانی را تقریباً بر اساس نوع کشت از یکدیگر جدا وگروهبندی کند. بطوری که ژنوتیپ های اهلی و وحشی از یکدیگر جدا و در گروه های مجزایی جای گرفتند. ژنوتیپ های زینتی نیز در گروه های مختلف جای گرفتند ولی عمداً در کنار ارقام وحشی گروه بندی شدند. ارقام انار مورد بررسی در این تحقیق بر اساس منطقه جغرافیایی و نوع کشت برای تجزیه وتحلیل بیشتر در درون و بین گروه ها طبقه بندی شدند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس مولکولی (amova) اگرچه تنوع درون گروه ها بیش از بین گروه ها به دست آمد، ولی اختلاف بین گروه ها (fst = 0.04 و p < 0.001) معنی دار بود. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین میزان تنوع ژنی در بین ارقام اهلی مشاهده شد که منشأ اکثرآنها نواحی مرکز ایران است. اگرچه نتایج حاصل از این تحقیق سطح بالای چندشکلی را در ارقام ایرانی انار نشان داد، اما تنوع ژنتیکی به دست آمده از ریزماهوارههای کلروپلاستی کمتر از تنوع مورفولوژیکی مشاهده شده بدست آمد. نتایج همچنین نشان داد ریزماهواره های کلروپلاستی ابزار مفیدی برای بررسی تنوع ژنتیکی برای ژنوتیپ های انار می باشند.
محسن نوروزی محمدرضا رضایی
رشد و پیشرفت جوامع بشری اگر چه موجبات رفاه اجتماعی فراهم آورده، اما از سوی دیگر سبب تخریب روزافزون بوم سازگان های طبیعی شده است. زیاده خواهی بشر در هم? اعصار نه تنها سبب نابودی منابع حیاتی زیستی او شده است، بلکه آثار و تبعات آن نسل های آتی را نیز متأثر می سازد. از این رو بشر در دهه های اخیر با ژرف اندیشی و نیز ارتقای شناخت خود از محیط زیست سعی در حفظ بوم سازگان ها و کارکردهای طبیعی آن نموده است. برای دست یافتن به این هدف نخست باید بوم سازگان های طبیعی و کارکردهای آن ها را شناخته و روابط متقابل اجزای آن ها را مورد بررسی قرار دهیم. یکی از مهم ترین بوم سازگان های کشورمان ذخیره گاه زیست کر? حرا واقع در بخش جنوبی کشور و در شمال غربی جزیر? قشم و در منطق? حفاظت شد? حرا واقع شده است. این منطقه به علت مجاورت با شهر بندرعباس (بزرگ ترین بندر جنوبی ایران در خلیج فارس) و بدلیل واقع شدن در حاشی? سواحل شمالی جزیر? قشم (بزرگ ترین جزیره و منطق? آزاد تجاری – صنعتی کشور در حوض? خلیج فارس) دستخوش آلودگی های روزافزون شهری و صنعتی شده است. یکی از مهم ترین منابع آلاینده که در ده? اخیر حیات این بوم سازگان را با خطرات جدی مواجه نموده، ورود فلزات سنگین از منابع آلایند? متعدد می باشد. از این رو در این تحقیق سعی بر آن است تا با بررسی غلظت فلزات سنگین در آب و رسوبات این منطقه برآوردی از میزان آلودگی این بوم سازگان حیاتی به فلزات سنگین صورت پذیرد؛ به این منظور نمونه های آب و رسوبات از 9 ایستگاه واقع در منطق? مطالعاتی در آبان ماه 88 برداشت و عناصر سرب، کادمیوم و نیکل مورد بررسی و آزمایش قرار گرفتند. برآورد آلودگی رسوبات با دو روش هضم کلی و تفکیک شیمیایی چهار مرحله ای انجام گردید. نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که غلظت دو فلز سرب و کادمیوم در ایستگاه های مطالعاتی در مقایسه با میانگین پوست? زمین و رسوبات جهانی بالاتر است؛ البته محاسب? شاخص ژئوشیمیایی، آلودگی رسوبات منطقه به فلزات سنگین مذکور را رد کرد. فاکتور آلایند? فردی برای فلز کادمیوم در تمام ایستگاه ها و برای فلز سرب تنها در ایستگاه های 3 و 8 بیشتر از مقدار یک بدست آمد که این امر بیانگر دسترسی زیستی بالای این فلزات در ذخیره گاه زیست کره بوده و سلامت این بوم سازگان را به خطر می اندازد. تعیین درصد عناصر سمی در دانه بندی های مختلف رسوبات نشان داد که ابعاد ریز دانه های رسوبات اثر قابل توجهی بر توزیع مکانی فلزات سنگین در منطقه نداشتند.
محسن نوروزی ناصر قاسم آقایی
توصیف رضایت مشتری، مشخص کردن عوامل تشکیل دهنده ی آن و سنجش آن، به عنوان یکی از عوامل مهم در توسعه و پایداری تجارت، از دیرباز در رشته های مختلف مورد توجه بوده است. با توجه به گسترش روز افزون وب و تجارت الکترونیکی و نیز با توجه به اهمیت رضایت مشتری در توسعه و پایداری تجارت، اهمیت موضوع رضایت الکترونیکی در موفقیت کسب و کارهای برخط به خوبی مشخص می گردد. از سوی دیگر ماهیت متفاوت تجارت الکترونیکی باعث می شود که اهمیت موضوع رضایت الکترونیکی بسیار بیشتر از موضوع رضایت مشتری در کسب و کارهای سنتی باشد. مطالعات پیشین، رضایت را از یک منظر به دو بعد شناختی و احساسی تقسیم کرده اند. در همین راستا مدل های مختلفی برای توصیف و سنجش رضایت مشتری و رضایت الکترونیکی ارائه شده است. بررسی مدل های ارائه شده، نشان می دهد که در اغلب این مدل ها، از یک طرف بین تعریف رضایت و مدل ارائه شده با آن سازگاری وجود ندارد و از طرف دیگر به رضایت احساسی آن چنان که باید توجه نشده است. در این پژوهش پس از بررسی مطالعات پیشین، مفهوم رضایت الکترونیکی بازتعریف شده و مدل جدیدی برای رضایت الکترونیکی ارائه گردیده است که تحلیل آماری برازش مناسب آن را نشان می دهد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه بخشی از مسائل پیش روی فروشگاه های الکترونیکی و خریداران آن ها بیرون از حوزه تصمیم و عملکرد صاحبان این فروشگاه ها بوده و به شرایط زیرساختی کشور برمی گردد، سعی شده است تا در کنار ارائه مدل، شرایط زیرساختی مرتبط با این موضوع نیز بررسی و یافته های پژوهش در این خصوص بیان گردد.
محسن نوروزی رسول سجاد
توزیع های چند متغیره، نقش مهمی در تئوری آمار وکاربردهای آن داشته است، بنابر این همواره مورد توجه محققان و دانشمندان علوم مربوطه بوده. نکته ی مهمی که بیشتر پژوهشهای محققان را به خود اختصاص داده، بدست آوردن و یا بررسی توزیع های چند متغیره بوسیله ی توزیع های حاشیه ای آنهاست. می دانیم که با داشتن توزیع مشترک، دستیابی به توزیع های حاشیه ای چندان مشکل نیست. اما در مورد ساختن توزیع مشترک و بررسی ویژگی های آن وقتی توزیع های حاشیه ای داده شده اند کار پیچیده تر است. برای ساختن توزیع های چند متغیره وقتی توزیع های حاشیه ای یک متغیره داده شده اند روشهای گوناگونی ارائه شده است، برای مثال می توان از کران های فرچت استفاده نمود یا این که خانواده هایی از توزیع های یک متغیره که دارای ویژگیهای مورد نظر ماست یافته و سپس این ویژگیها را به توزیع چند متغیره با توزیع های حاشیه ای شامل آن ویژگیها، تعمیم داد. در این پایان نامه برای این حالت ابزاری به نام تابع کاپولا را معرفی میکنیم. تابع کاپولا برای ساختن و یا بررسی توزیع های چند متغیره وقتی که توزیع های حاشیه ای یک متغیره و ساختار وابستگی آن داده شده است بسیار مفید است و با استفاده از آن می توان توزیع های چند متغیره را مستقل از توزیع های حاشیه ای و بر اساس ساختار چند متغیره آنها بررسی نمود. البته زمانی که توزیع های حاشیه ای چند متغیره داده شده باشد تابع کاپولا چندان مفید نیست، در این شرایط ابزاری شبیه تابع کاپولا معرفی می کنند و آن را تابع لینکیج می نامند.