نام پژوهشگر: سوسن پسانین
سوسن پسانین مهین پناهی
چکیده نمادها بیان رازآلود و پُرابهام تجربه های روحی ملّتها به شمار می روند که همچون سرفصل های کوتاه و درهم تنیده، مفهوم ها و مدلول های فشرده را با خود حمل می کنند. داستان سلامان و ابسال دارای روایتهای مختلفی است که این پژوهش، تنها به رمزگشایی سه روایت حنین بن اسحاق عبادی، ابن سینا، جامی پرداخته است. بررسی انواع نمادهای موجود در این روایتها و نقد شرح و تفسیرهایی که تاکنون درباره ی آنها صورت گرفته، از اهداف این پژوهش است. این پژوهش به شباهت های این داستان با داستان های قرآنی و اساطیری، تطابق درونمایه های آثار نمادین با آن و در نهایت، به رمزگشایی روایت های جامی و حنین بن اسحاق و ابن سینا پرداخته است. با توجّه به اینکه داستان سلامان و ابسال، دارای مایه های هرمسی است و از سوی دیگر کیمیاگری یکی از اصول مکتب هرمسی است، در فصلی از پژوهش، روایت جامی با توجّه به مراحل کیمیاگری یونگ بررسی شده است. اگرچه هم تفسیرهای فلسفی و هم عرفانی از این داستان ارائه شده است، بیشتر نمادهای این داستان، در هر سه روایت آن، از نوع نمادهای عرفانی است. مهمترین وجه شباهت این سه روایت در این است که موضوع هر سه، سیر تکامل روحی یک سالک در مسیر سیر و سلوک عرفانی است. وجود عشقی خلاف هنجار و غیر مجاز، منفی و منفور بودن شخصیت "زن" و وجود عنصر "راهنما" در هر سه روایت، از دیگر اشتراکات میان آنها است. مهمترین نقطه ی اختلاف آنها در این است که در روایت حنین و جامی، سلامان گرفتار عشق جسمانی ابسال گشته و تمنای وصال وی را دارد امّا در روایت ابن سینا، ابسال فریب دلبریهای زن سلامان را نمیخورَد و از وی دوری میگزیند.