نام پژوهشگر: زاهره حجتی
زاهره حجتی مریم ثقفی
به طور کلی آزادی مفهومی مرکزی در نظام فلسفی هگل است که در سراسر فلسفه اش جریان دارد و پدیدارشناسی روح نیز در واقع جریان آزادی روح و مراحل تکاملی روح است چرا که روح تنها موجودی است که می تواند آزاد باشد و آزادی ویژگی ذاتی و جوهری روح است که می خواهد بر هرگونه تضاد و دوپارگی فائق آمده و خود را به برترین مفهوم آزادی که همانا اتحاد کل با خود، اتحاد ذهن و عین، اتحاد درون و بیرون است برساند و این ممکن نخواهد بود مگر از طریق انکشاف دیالکتیکی از طریق عبور از ضرورت های منطقی و چیره شدن بر آن البته نه به معنای حذف و برکناری ضرورت ها بلکه طی فرآیند عظیم تاریخی روح از طریق آگاهی و خرد و درک و فهم، ضرورت را شناخته آن را درونی می سازد و به این ترتیب با درونی کردن پیوندهای بیرونی که ملاک گذار از ضرورت به آزادی است می توان به این مفهوم دست یافت. پس می توان گفت که آگاهی همزمان می تواند هم ضرورت باشد هم آزادی و به وسیل? دیالکتیک مفهوم آگاهی با آزادی ارتباط برقرار می کند. فرآیند این گذرها و رسیدن به آزادی مطلق که همان شناخت مطلق یا روح مطلق است در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. واژگان کلیدی: آزادی، عقل، تاریخ، آگاهی