موفقیت و دوام هر ساختار سیاسی، چه ساختار تمامیت خواه و چه مردم سالار، وابسته به توسعه کارآیی اقتصاد و کیفیت سیاست های اقتصادی دولت است. آزادی سیاسی، ثبات سیاسی و ثبات سیاست های اقتصادی سه بعد اصلی هر نظام سیاسی می باشند که شالوده سیاسی مدیریت اقتصاد را تشکیل می دهند. به طور کلی طیفی از نظریات مختلف پیرامون تاثیرات مردم سالاری بر رشد اقتصادی، پیش رو قرار دارد. در یک سر طیف اقتصاددانانی هستند که بر عواقب منفی سازمانهای مردم سالار بر رشد اقتصادی تاکید دارند و در سر دیگر طیف آن دسته از اقتصاددانان که به جنبه های مثبت سازمانهای مردم سالار بر رشد اقتصادی تاکید دارند، قرار دارند.اهمیت و ضرورت انجام تحقیق از آنجاست که با یافتن رابطه ای معنی دار و مثبت از طریق روشهای اقتصاد سنجی، میان مردم سالاری و رشد اقتصادی می توان اهداف خود را بر این مبنا تنظیم کرده و در راه رسیدن به مردم سالاری گامهای محکم تری برداشت. در نهایت نتایج اثرات ثابت بر روی رشد تولید ناخالص داخلی در میان کشورهای جهان بیانگر آن است که آزادی سیاسی بر روی رشد تولید ناخالص داخلی اثری مثبت دارد. یعنی، انتظار می رود با افزایش مردم سالاری در میان کشورهای جهان رشد تولید ناخالص داخلی در این کشورها افزایش یابد.