نام پژوهشگر: ثریا دادفر

بررسی دورسنجی کانسارهای آهن شمال غرب همدان و پترولوژی آن ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1390
  ثریا دادفر   فرهاد آلیانی

منطقه مورد مطالعه در شمال غرب پهنه سنندج-سیرجان و در مرز استان های کردستان، کرمانشاه و همدان و در شمال غرب استان همدان واقع شده است. طی بازدیدهای صحرایی از مناطق بارزسازی شده به کمک داده های ماهواره ای دگرسانی هیدروترمال، به طور گسترده مخصوصاً سنگ هایی که مجاورت بیشتری با توده معدنی دارند، را تحت تأثیر قرار داده است. در مقیاس میکروسکوپی نیز سوسوریتی شدن پلاژیوکلازها، تبدیل پیروکسن به هورنبلند و جایگزینی هورنبلند با اپیدوت و کلریت همگی نشان از تأثیر دگرسانی هیدوترمال در محدوده کانسارهای مورد مطالعه دارد. براساس مطالعات سنگ نگاری، سنگ های آذرین درونی شامل گابرو–دیوریت، هورنبلند گابرو، دیوریت (پگماتیتی تا میکرودیوریت)، مونزودیوریت، کوارتزدیوریت، کوارتز مونزودیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت و تونالیت می باشند. سنگ های آذرین خروجی متشکل از تراکی آندزیت، توف ریولیتی-ریوداسیتی و لایه شیست نیز ترمولیت-اکتینولیت کلریت شیست می باشد. در بخش دور سنجی، روش ها و تکنیک های متداول سنجش از دور جهت نقشه-برداری مناطق دگرسانی به کار گرفته رفته اند. با توجه به این که اکثر کانی های شاخص دگرسانی در طول موج های منطبق بر باندهای مادون قرمز کوتاه ((swir سنجنده aster خصوصیات جذب ویژه ای دارند، بنابراین زون های دگرسانی پروپیلیتیک و فیلیک-آرژیلیک را می توان با استفاده از محدوده باندهای مادون قرمز کوتاه (swir) شناسایی کرد. هم چنین جهت آشکارسازی اکسید های آهن (هماتیت، گوتیت و لیمونیت) با توجه به داشتن ویژگی جذب طیفی این کانی ها در محدوده طیف مرئی و مادون قرمز نزدیک (vnir)، این محدوده طیفی نیز مناسب تشخیص داده شد. بنابراین، محدوده طیفی vnir+swir)) سنجنده aster توانایی مناسب را، جهت شناسایی زون های دگرسانی دارا می باشد. با استفاده از تکنیک های ترکیب رنگی کاذب(fcc) ، نسبت باندی (b.r)، ترکیب رنگی نسبت باندی (crc)، شاخص حداقل سهم پارازیت (mnf)، شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمالیز شده (ndvi)، تحلیل شاخص خالصی پیکسل (ppi) و کلاس بندی زاویه ای (sam) محدوده دگرسانی های پروپیلیتیک، فیلیک-آرژیلیک و اکسید های آهن حوالی کانسارهای مورد مطالعه، شناسایی گردیدند. هم چنین مقایسه منحنی های استاندارد usgs با منحنی های منطقه مورد مطالعه نشان دهنده این است، که منحنی کانی های نماینده زون پروپیلیتیک با کانی های کلریت و اپیدوت و زون فیلیک-آرژیلیک با ایلیت و کائولینیت و اکسیدهای آهن با گوتیت و هماتیت مطابقت بیشتری دارد. بررسی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهند، که ماگمای تشکیل دهنده این مجموعه از نوع i، کالک آلکالن و متا آلومین می باشند. روند تغییرات در نمودارهای عناصر ناسازگار در برابر یک دیگر نشان دهنده ی عملکرد فرایند تبلور جدایشی است هم چنین با توجه به شواهد موجود در نمودارهای نسبت-نسبت عناصر ناسازگار، می توان گفت که نمونه های مورد مطالعه هم منشأ هستند. پایین بودن نسبت های al2o3)/(feot+mgo+tio2)) و na2o+k2o)/(feot+mgo+tio2)) و شواهد ژئوشیمیای عناصر نادر خاکی و کمیاب نظیر غنی شدگی از عناصر ناسازگار th، rb، la، ce، nd و la و تهی شدگی از ti وeu ، نسبت a/cnk کمتر از 1 و a/nk بیشتر از 1 و نسبت 6/0 >rb/sr نشان می دهند، که خاستگاه ماگمای اولیه از پوسته زیرین است. نمودارهای جدایش محیط تکتونیکی، نسبت th/ta در محدوده (20-6) و غنی شدگی از عناصر lile و lree نسبت به hfse و hree همگی تایید کننده ی نفوذ ماگما در یک محیط مرتبط با فرورانش در حاشیه فعال قاره است، که با توجه به پیشینه زمین شناسی منطقه می توان گفت با فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی همراه بوده است.