نام پژوهشگر: محمدرضا صالحی مازندرانی
سیدآرمان حسینی آبباریکی محمدرضا صالحی مازندرانی
باباطاهر همدانی از عارفان و شاعران قرن پنجم هجری بوده است. شهرت وی به سبب سرودن فهلویاتی است که امروزه شکل عروضی به خود گرفته و «ترانه» نامیده می شوند. دوبیتی های باباطاهر به دلایلی چون عدم دقّت علمی ناسخان و دخالت ذوق آنان در ضبط های مختلف و همچنین بی اعتنایی به ضبط اصیل آن ها، دچار تغییر و تحوّلاتی شده است؛ چنان که به سختی می توان دانست اصل آن ها به لهجه ی کدام منطقه بوده است. تا کنون تحقیقات کلّی و بعضاً مکرّری درباره ی باباطاهر و سروده های او انجام شده است؛ امّا هیچ گونه پژوهشی که ناگفته-ها و ابهامات مربوط به زندگی و زبان شاعر را روشن کند، به دست داده نشده است و علاوه بر آن، نسخه شناسی جامعی از دوبیتی های او در دست نیست. در این تحقیق - که کتابخانه ای و بر اساس یادداشت برداری، مقایسه ی داده ها و استنتاج علمی است- سعی شده است تا ابتدا درباره ی احوال و آثار باباطاهر و نیز منابع زندگی نامه ای او اطلاعاتی به دست داده شود؛ سپس کتاب شناسی جامعی از پژوهش های صورت گرفته در مورد این شاعر و نیز نسخه های خطی آثار او ارائه گردد. نگارنده کوشیده است با عنایت به مسائلی چون ویژگی زبان شعر باباطاهر و سیر تحوّل فهلویات، گویش تکلّم وی و بازتاب واژگان محلّی در شعر او، مشرب عرفانی و دقایق زندگی شاعر و نیز با توجّه به ویژگی های زبانی و دستوری سروده هایش، زمینه ای برای تصحیح دوبیتی های او به دست دهد.
سعید مهدوی فر نصرالله امامی
افضل الدین بدیل خاقانی شروانی را باید تصویرپردازترین شاعر ادب پارسی دانست. اساساً شهرت ویژه ی خاقانی بازبسته به قصاید استوار و دشواری است که سرشار از تصاویر برجسته و بدیع است؛ تصاویر نوآیینی که بن مایه ی آن پشتوانه ی فرهنگی گسترده و گونه گون شاعر است. هرگونه پژوهش در باب سخن خاقانی بی-دستیابی به این پشتوانه ی فرهنگی سترگ نافرجام خواهد بود. هم از این روی تاکنون کسی یارای آن را نداشته-است که تحقیقی سازمانمند در باب تصاویر دیوان خاقانی انجام دهد. اهمیّت بیش از اندازه ی این موضوع سبب شد تا در پژوهشی شایسته ی سخن خاقانی به تحقیق در باب تصاویر بدیع قصاید او بپردازیم. برای این پژوهش تمهیدات خاصی را در نظر گرفتیم که اولین آن جمع آوری منابع معتبری بود که پشتوانه ی فرهنگی شاعر را دربرگیرد. شیوه ی تدوین فرهنگنامه ای نیز سبب شد تا به کلی گویی های بی سود نپردازیم و مستقیماً توجه خود را به تحلیل تصاویر معطوف سازیم. این فرهنگنامه براساس مشبّه بهٌ ها سامان یافته است، ابتدا مشبّه را مشخص کرده و سپس تحلیل مورد توجه را در قالب نکته هایی ذیل هر تصویر آورده ایم. در تحلیل خود را به مفاهیم عمومی علم بیان محدود نکرده ایم و برای تحلیل حقیقی تصاویر شاعر ساخت های تازه ای با نام های تازه مشخص کرده ایم. امید است این پژوهش با به دست دادن مفاهیم و نظرات نویافته ای در گستره ی خاقانی پژوهی و علم بیان تلاش موفقی بوده باشد.
نرگس صنیعی نژاد محمدرضا صالحی مازندرانی
در ازل پـرتـو حـسنــت زتـجلّـی دم زد عـشق پـیـدا شـد و آتش به همه عالم زد جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عـیـن آتش شـد از ین غیرت و برآدم زد ادب غنایی که از آغاز پیدایی شعر فارسی قدمت داشته، با پیمودن راهی به طول چند قرن به تکامل رسیده و درعین حال به اَشکال گوناگون مطرح شده است. غزل که بهترین و بارزترین نمونه ی شعر غنایی است، به گونه های مختلف در طول دوران مختلف شعر فارسی جلوه گری کرده است. به هر حال، این نوع شعر، پس از قرن ششم به بار نشسته و در اشعار سعدی و حافظ به بهترین نحو خود را نشان داده است. عینی ترین و مهم ترین عنصر شعر عاشقانه، سیمای محبوب است؛ هم چنان که در غزل نیز محبوب نقش اصلی و تعیین کننده ای دارد؛ امّا جلوه ی محبوب در دوران گوناگون حیات شعری، متفاوت است؛ در برخی از اشعار شاعران به زیبایی و سیمای ظاهری محبوب توجّه فراوان شده و در برخی دیگر، خصوصیّات باطنی وی به وصف درآمده است. هم چنین در بعضی از ادوار شعری، معشوق، زمینی و در دوره ای دیگر، آسمانی است. در واقع، سیمای محبوب در شعر هر یک از شاعران، متفاوت است؛ علل و عوامل این تفاوت ها، از موضوعاتی سرچشمه می گیرد که هنوز به روشنی و به دقّت بررسی و تحلیل نشده است. بزرگان ادب فارسی در گذشته، چه در تذکره ها و چه در کتب تاریخ ادبیات اگر در باب معشوق سخنی گفته اند، کلّی و بسیار موجز بوده است. در واقع آنان یک ویژگی معشوق را بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و فرهنگی هر دوره به تمام ادوار شعر تعمیم داده اند؛ امّا درکتاب انیس العشّاق رامی که نوعی فرهنگ زیبایی شناسی محبوب به شمار می آید ، سیمای ظاهری محبوب در آثار سخن وران به صورت جزء به جزء تحلیل شده و برای بیش تر آن ها شواهد شعری نیز آورده شده است. در میان پایان نامه ها و رساله های دانشگاهی، سیمای محبوب تنها در شعر دو یا سه شاعر مورد بررسی قرار گرفته است؛ به عنوان مثال، آقای یدالله شکری در پایان نامه ی خود به راهنمایی دکتر سعید بزرگ بیگدلی به بررسی سیمای معشوق در شعر رودکی، فرّخی و عطّار پرداخته و هم چنین مرتضی چرمگی عمرانی در پایان نامه ی خویش به راهنمایی دکتر معصومه معدن کن، جلوه های معشوق را در اشعار خاقانی، نظامی و سعدی بررسی کرده است. بنابراین، تحقیق جامعی در باب سیمای محبوب از اوایل پیدایی شعر فارسی تاکنون انجام نگرفته است. به هرحال پایان نامه ی حاضر، تصویر سازی و زیبایی شناسی سیمای محبوب در شعر فارسی را تا پایان قرن هشتم هجری با تکیه بر انیس العشّاق شرف الدّین رامی مورد بررسی قرار می دهد و به موضوعات اصلی زیر می پردازد: 1- سیر تغزّل و غزل و تفاوت های آن ها با یکدیگر 2- هویّت کلّی محبوب در شعر غنایی 3- عوامل فرهنگی و اجتماعی موثّر در پیدایی غزل مذکّر 4- تلّقی شاعر از محبوب 5- عنوان ها و القاب شاعر برای توصیف 6- بررسی صفات ظاهری و باطنی محبوب به صورت جامع 7- معیارهای زیبایی محبوب با تکیه بر شرایط اجتماعی و فرهنگی 8- چگونگی صور خیال در توصیف محبوب و مسائل دیگر... در این پایان نامه سعی شده است تا موارد فوق، در اشعار غنایی پانزده شاعر برجسته، از قرن سوم (عصر رودکی) تا قرن هشتم (عصر حافظ) در پانزده قسمت مجزّا مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این پایان نامه شامل سه بخش اصلی است که بخش اوّل آن شامل تعاریف و کلیّات است و به بررسی غزل و تغزّل و تفاوت آن ها با یکدیگر، غزل مذّکر، غزل عاشقانه و عارفانه، هویّت کلّی محبوب از دیدگاه شاعران و تلقّی آنان از محبوب و .... می پردازد. در بخش دوم که مهم ترین و مفصّل ترین قسمت این پژوهش و شامل پانزده فصل مجزّا است، ابتدا شرح حال کوتاهی از هر کدام از شاعران مورد بحث و روزگار آنان و هم چنین آثارشان آورده می شود؛ سپس سخن مختصری درباره ی تغزّل یا غزل ها و غزل واره های آنان به میان می آید و از آن پس، به طور مفصّل به هویّت محبوب در شعر شاعران مورد نظر پرداخته می شود. این هویّت شامل صفات ظاهری و صفات باطنی است؛ در قسمت صفات ظاهری، اندام های ظاهری محبوب (قامت و زلف و چشم و ...) با تکیه بر صور خیال شاعران بررسی می شود و در بخش صفات باطنی، خُلق و خوی محبوب از دیدگاه شاعران، مورد توجّه قرار می گیرد. در پایان هر قسمت با آوردن نتیجه ی مطالب بیان شده و با بهره گیری از نمودارها، سیمای کلّی محبوب در شعر شاعران مجسّم می گردد. بدیهی است که ترسیم نمودارهای موجود در این پایان نامه به خواننده این امکان را می دهد که بدون مطالعه ی متن، با کلیّت موضوع آشنا شود و با مقایسه ی مشابهت ها و اختلاف ها و هم چنین میزان توجّه شاعران به اعضای توصیف شده ی محبوب، نگرش کلّی را از سیمای محبوب در شعر آنان به دست آورد. بخش سوم، جمع بندی و نتیجه گیری کلّی دیدگاه شاعران را در توصیف محبوب در بر می گیرد. برای شروع کار، مطالعاتی در باب تاریخ ادبیات و هم چنین تاریخ اجتماعی ایران و سیرغزل سرایی در ایران انجام شد. از آن پس، دیوان هر شاعر به طور جداگانه بررسی گردید. در این بررسی سعی بر آن بوده که از معتبرترین نسخه های چاپی موجود استفاده شود که در پانویس ها و کتابنامه به آن اشاره شده است. سپس از ابیاتی که صفات ظاهری و باطنی محبوب را در بر می گرفتند، فیش برداری به عمل آمد. پس از تحلیل این فیش ها و بررسی معیارهای زیبایی شناسی محبوب که از نظر شاعر مورد بحث اهمیّت داشته است و نیز دسته بندی هر کدام از اعضای محبوب با تکیه بر انیس العشّاق رامی، نگارش متن پایان نامه آغاز گردید. در حین کار، کتاب ها و آثاری که به متن کار ارتباط پیدا می کردند، مطالعه و در صورت لازم از آن ها استفاده شد.
حکیمه اوالی محمدرضا صالحی مازندرانی
تعریف شعر از دیدگاه شاعران، درواقع بررسی آرا و نظریات انتقادی است که شاعران پیرامون شعر مطرح کرده اند، این که این آرا به صورت نکته هایی در میان سروده ها و یا گفته هایشان باشد، درهرحال قابل اعتناست؛ امّا آن چه که در این مجال شایسته ی بررسی است، تناقض ها و شباهت هایی است که میان نظریات این شاعران وجود دارد. پایان نامه ی حاضر با عنوان «شعر به روایت شاعران برجسته ی نوپرداز» به بررسی و تحلیل گفته ها، نوشته ها و سروده های پنج شاعر برجسته ی معاصر یعنی نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری می پردازد و حاصل نظریاتشان درباره ی ماهیّت شعر در محورهایی با عناوین ماهیّت شعر، الهام، صفات ذاتی شاعر، رابطه ی شعر با قلمروهای دیگر هنر، زبان شعر، وزن و قافیه، تکنیک، ذهنیّت گرایی و عینیّت گرایی، هارمونی و تصویرپردازی مورد نقد و تحلیل و مقایسه قرار می دهد.
صفورا عبداله زاده مختار ابراهیمی
شاهنامه مهم ترین و ارزشمندترین متن حماسی ملی ما ایرانیان است. حماسه ای که جدّی ترین درون مایه اش به شکل «جنگ و نبرد» جلوه کرده است. بررسی و تحلیل چرایی این جنگ ها هم می تواند در شناخت شاهنامه به مخاطب یاری برساند و معرّف شاهنامه گردد و هم می تواند در شناختن و شناساندن بخش مهمی از فرهنگ ایران باستان نقش مهمی داشته باشد. بر این بنیاد بررسی و تحلیل چرایی نبردهای شاهنامه به ویژه جنگ های بزرگ ایرانیان با دشمنان خویش با توجه به دلایلی که در خود داستان ها روایت گشته یا چرایی هایی که بیرون از داستان، یعنی در داستان قبل نمود پیدا کرده است، موضوع این پژوهش بوده است. بنابراین پژوهش گر بیش از آن که در آثار و منابع بیرونی (غیر از شاهنامه) برای دستیابی به چرایی جنگ ها تأمل کند، به خود متن شاهنامه توجه کرده است. جنگ های شاهنامه که به گونه ای روایت تاریخ فشرده ی ایران باستان است، چرایی هایی دارد که یکی از دلایل مهم آن ها، در فرهنگ ویژه ی ایرانیان نهفته است؛ زیرا آنان نبرد با بدی را سرلوحه ی زندگی خود می-دانستند. نبردهایی که اغلب حالت دفاعی داشته اند و بیش تر به سبب کین خواهی از دشمنان بوده است و کم تر به جهت قدرت و سلطه بر سرزمین های دیگر نمایان شده است. از سوی دیگر، موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران یکی از دلایل هجوم دشمنان به این مرز و بوم بوده است (مانند نبردهای ایرانیان و تورانیان). البته برخی نبردها که در شاهنامه تحلیل شده است روایتی از افزون خواهی و قدرت طلبی را به نمایش می-گذارد. امّا در ژرفای همین نبردها باز می توان چرایی نبرد نیروهای خوبی و بدی را از نظر دور نداشت. اغلب جنگ ها در شاهنامه ی فردوسی چرایی های ملی و والا دارند و انگیزه ها و چرایی های مادی کم تر مدار و محور جنگ های ایرانیان با دشمنان قرار گرفته است به گونه ای که همین مسأله، پهلوانان و ایرانیان را بر آن می دارد که برای دست یابی و رسیدن به انگیزه های برتر ملی با جان و دل بکوشند.
نوشین مال گرد نصرالله امامی
بررسی تحلیلی در پژوهش پیش رو، متمرکز بر مطالعه ی شکل شناختی عناصر داستانی منظومه بر اساس دو رویکرد سنّتی و جدید است و در هر مبحث، مسائل نظری به عنوان مدخلی برای مطالعه مطرح شده است. در این پژوهش، جدا از خوانش فعّال متن، گاه گرایش های فرامتنی هم پیش چشم داشته شده است و غرض آن بوده تا کارمایه ها و ارزش های درونی و ناشناخته ی گرشاسب نامه که در جایگاه خود بسیار مغفول مانده است، بازتابانده شود و جنبه ای از شکوه و آکندگی این اثر معرفی گردد.
محسن احمدی محمدرضا صالحی مازندرانی
یکی از برجسته ترین ویژگی های شعر خاقانی، ترکیبات منحصر به فردی است که این شاعر ترکیب ساز، بر اساس قواعد گوناگون دستوری ساخته است. وی در ساخت ترکیباتش، نسبت به شاعران خراسان و حوزه ی مرکزی ایران آشکارا از هنجارهای زبانی عدول کرده و ترکیبات شگفت انگیز فراوانی ساخته است. نگارنده در این پژوهش بر آن بوده تا به طبقه بندی و تحلیل ترکیبات خاقانی بپردازد. هم چنین سعی بر آن داشته است تا به مقایسه ی ترکیبات این شاعر ترکیب ساز با ترکیبات سنایی غزنوی نظر نماید. این پایان نامه شامل چهار بخش است: بخش اوّل، به کلیات اختصاص داده شد. در این بخش به پیشینه ی زبان فارسی و ترکی در آذربایجان و اران، زبان مادری خاقانی، تحول زبان آذری کهن به زبان ترکی و قابلیت های ترکیب سازی زبان ترکی پرداخته شد. بخش دوم، به طبقه بندی و تحلیل ترکیبات خاقانی اختصاص یافت. در این بخش ترکیباتی که خاقانی بر اساس قواعد و الگوهای ترکیب سازی، ساخته است، در زیر الگوی مربوط به آن ذکرگردید و در پایان این بخش، ترکیبات نو و خاص وی تحت عنوان «ترکیبات نو و بدیع خاقانی» بیان شد. در بخش سوم نیز بر اساس روش کار در بخش دوم، به طبقه بندی و تحلیل ترکیبات سنایی غزنوی پرداخته شده است. در بخش چهارم، ترکیبات خاقانی با ترکیبات سنایی مقایسه شده اند. از مجموع بحث های این پایان نامه می توان دریافت که زبان مادری خاقانی، ترکی نبوده؛ بلکه فارسی ارانی بوده است. دیگر این که خاقانی بی پروا و جسورانه به ترکیب سازی دست زده است. وی بر اساس اکثر الگوهای ترکیب سازی، به خلاقیت دست زده است . یکی دیگر از خلاقیت های خاقانی در حوزه ی ترکیب سازی، گزینش و چینش خاص واژگان در محورهای همنشینی و جانشینی جمله است؛ به طوری که در بسیاری موارد با حذف یا جایگزینی یکی از واژگان، شعر وی هم از جهت صورت و هم از جهت معنی سقوط خواهد کرد. وی ترکیبات نامأنوس و غریبی را ساخته است که نمونه ی آن ها در شعر شاعران حوزه ی مرکزی ایران یافت نمی شود.
مرجان نادرپور مختار ابراهیمی
این پژوهش به مقایسه ی شگردهای این دو اثر حماسی در صحنه پردازی های رزمی پرداخته است؛ نگارنده کوشیده است که با تمرکز بر صحنه های پی در پی رزمی و پهلوانی، همانندی های آرایش میدان های نبرد در هر دو اثر را ترسیم کند تا آیین های جنگاوری و لشکرکشی حماسی به ویژه حماسه ی ملی ایرانیان ، مورد تحلیل قرار گیرند؛ در کنار نشان دادن همانندی ها به تفاوت های صحنه پردازی هم که به تخیّل متفاوت هر دو شاعر حماسه سرای بر می گردد، توجه شده است تا افزون بر نشان دادن تأثیر پذیریِ گرشاسپ نامه، بخش هایی که خاص روایت اسدی و تخیّل متفاوت او بوده است، مورد بازبینی و ژرف نگری قرار گیرند. از این روست که باید گفت روایت گرشاسپ نامه در بسیاری از تصویرها و صحنه ها همانندی چشم گیری با روایت شاهنامه داشته است و این مسأله هم نشانه ی تأثیرپذیری اسدی از فردوسی بوده است هم می تواند اشاره به داشتن یک سرچشمه ی واحد از نظر آیین های رزمی در متون حماسی بوده باشد. به هر روی اسدی توسی در روایت های خود بر جنبه ی تخیّل شعر خود تأکید بیش تری داشته، درحالی که فردوسی هرگز صراحت روایت و تأثیر گذاری آن را فدای تخیل پیچیده نکرده است.
زهرا رضایی پروین گلی زاده
طنز به عنوان یک گونه ی شاخص ادبی، همواره دست مایه ی شعرا و نویسندگان فارسی زبان قرار گرفته است. با آغاز مشروطه، این نوع ادبی به طور ویژه ای در خدمت روزنامه نگاری درآمد و به انتقال اهداف مشروطه خواهان کمک کرد. بعد از انقلاب شکوهمند سال 1357، بار دیگر منتقدان از طنز برای بیان مقاصد خود به شکلی گسترده استفاده کردند؛ از جمله ی کسانی که از این شیوه ی هنری بهره ی فراوانی بردند، کیومرث صابری فومنی (گل آقا)بود که مطالب طنزآمیز خود را تحت عنوان دو کلمه حرف حساب و به صورت ستون طنز در روزنامه ی اطلاعات منتشر می کرد. در این پژوهش، طنزهای این ستون که به طور خاص در دهه ی 60 و 70 نوشته می شد، از لحاظ زیباشناسی مورد بررسی قرار گرفته و نمونه های آن استخراج شده است و در پایان با آوردن جدول های آماری، گستره ی کاربرد هر یک از علم های بدیع، بیان و معانی در دو کلمه حرف حساب جداگانه بررسی شده است.
مریم سلمان زاده محمدرضا صالحی مازندرانی
سام نامه یکی از آثار داستانی منتسب به خواجوی کرمانی، در کنار آثار دیگر او چون: همای و همایون و گل و نوروز، توان داستان پردازی و ادبی این شاعر قرن هشتم را آشکار می سازد. این اثر با موضوع عشق سام، فرزند نریمان به پری دخت، دختر فغفور چین به لحن حماسی و به تقلید از شاهنامه فردوسی سروده شده است. این که سراینده ی این منظومه تا چه میزان توانسته است مختصّات آثار حماسی را در اثر خود حفظ نماید و تا چه میزان به آثار غنایی تمایل یافته است؛ عمده ترین سوالاتی است که پژوهشگر ضمن پاسخ به آن ها، ارزش ادبی این اثر را با معیارهای بلاغی و زیبایی شناختی مورد بررسی و تحلیل قرار داده و با بهره گیری از جداول آماری به سنجش هایی در این زمینه دست یافته است. این پژوهش در سه فصل با عناوین کلیات تحقیق و مقدمات، بررسی ویژگی های سبکی سام نامه و تصویرآفرینی و زیبایی شناختی در سام نامه، تنظیم شده است.
محمدعلی حیدری زاده دزفولی محمدرضا صالحی مازندرانی
بازتاب اندیشه های عنصرالمعالی در کتاب قابوس نامه، پیرامون ارائه ی شیوه های زندگی و میزان سودمندی آن در جامعه ی امروزی، مهم ترین انگیزه، برای این پژوهش بوده است؛ بدین منظور، در پژوهش حاضر، مجموع ملاحظات، در دو بخش جداگانه ارائه شده اند: در بخش اوّل، در سه فصل مجزّا، پیشینه ی دودمانی عنصرالمعالی، ویژگی های فردی او و در نهایت امتیازات کتاب قابوس نامه، بررسی و بیان گردیده و در بخش دوم، گستره ای از جنبه های زندگی در قابوس نامه، طی هشت فصل، تحت عناوینی چون: آموزش، دین، اخلاق، خانواده، اقتصاد، بهداشت جسم و روان، جامعه و حقوق فردی و اجتماعی، مورد مطالعه و واکاوی قرار گرفته است. نتیجه این که خواننده ضمن آشنایی با دیدگاه ها و اندیشه های عنصرالمعالی درباره ی جنبه های گوناگون زندگی، به درک درستی از میزان سودمندی کتاب قابوس نامه در پیوند با جامعه ی امروزین، خواهد رسید.
مرضیه حسنکی محمود رضایی دشت ارژنه
رستم و خاندان او نقشی محوری در شاهنامه و دیگر حماسه های ملّی پس از شاهنامه داشته اند، امّا شگرف است که در اوستا و متون پهلوی هیچ اثری از رستم، بزرگ ترین جهان پهلوان ایران نیست و شخصیّت او و خاندانش در هاله ای از ابهام به سر می برند. در این جستار کوشش شده است تا با واکاوی چهار اثر شاخص حماسی(شاهنامه، گرشاسب نامه، برزونامه و بهمن نامه)، شخصیّت و کنش رستم و خاندان او نقد و بررسی گردد تا هم همسویی ها و همانندی های کنش رستم و خاندانش در این چهار اثر روشن شود و هم دگرگونی ها و ناهم سویی های آن ها آشکار گردد. در فرجام، پس از واکاوی چهار اثر یادشده روشن شد که اگرچه همانندی های بسیاری در نوع کنش رستم و خاندانش در حماسه های ملّی ایران دیده می شود، امّا به خاطر آبشخورهای متفاوت این آثار و گاه دیدگاه خاص سراینده، تفاوت هایی در پردازش شخصیّت رستم و خاندانش پدیدار شده است؛ چنانکه به عنوان نمونه گرشاسب، قهرمان گرشاسب نامه، در شاهنامه کنار گذاشته شده است و تنها به نامی از او بسنده شده است و رستم با آن همه دلاوری در شاهنامه، به پهلوانی ضعیف و حتّی ناجوانمرد در برزونامه دگرگون شده و داستان دلاوری های فرامرز در شاهنامه بسیار اندک ، امّا در بهمن نامه دقیق و مفصّل است.
سعاد سواری محمدرضا صالحی مازندرانی
هرچند رباعیات مولانا نسبت به آثار بزرگ و ارزشمند دیگرش، یعنی مثنوی و غزلیات کم تر مورد توجّه و عنایت پژوهشگران واقع شده است، امّا این بخش از آثار او مانند غزلیاتش، علاوه بر داشتن شور و احساسات عاشقانه و شاعرانه به لحاظ مضمون، زیبایی و قابلیت های شاعری نیز از جنبه های هنری ویژه ای برخوردار است و بررسی و تحلیل هنری آن ها می تواند گوشه ای از خلّاقیت و ابتکار هنری مولانا را به نمایش بگذارد. این پایان نامه با عنوان «بررسی و تحلیل جنبه های هنری و زیبایی شناختی رباعیات مولانا» با نگرشی تحلیلی و به شیوه ی آماری به جنبه های گوناگون هنری این نوع از آثار مولانا نظری دقیق دوخته است. پژوهش حاضر در دو بخش تنظیم یافته است: بخش اوّل آن با عنوان «کلّیات» شامل کلّیات تحقیق و مباحثی درباره ی مولانا و رباعی می باشد. بخش دوم آن با عنوان «بررسی و تحلیل جنبه های هنری و زیبایی شناختی رباعیات مولانا» در سه فصل، با عنوان های «موسیقی در رباعیات مولانا»، «بازتاب عوامل معنوی زیبایی آفرین در رباعیات مولانا» و «تصویرآفرینی مولانا در رباعیات» آمده است که نگارنده با بهره گیری از محورهای لازم و استفاده از جدول های آماری، جلوه های هنری و زیبایی شناختی رباعیات مولانا را در حدّ توان آشکار ساخته است.
علی بازوند محمدرضا صالحی مازندرانی
سوگ¬سرود، برخورد هنری شاعران با چند و چون مرگ است؛ مرگی که نه تنها پایان زندگی نیست بلکه گویای بخش نهانی در سیر کمال انسانی است. در داستان¬های منظوم پارسی شاعران کوشیده¬اند که مرگ را مورد بازشناسی قرار دهند و نقش انسان را در برابر آن توضیح دهند و خویشکاری او را مشخص نمایند. در ادب حماسی از آن¬جا که مرگ قهرمانان داستان، بیش¬تر در میدان جنگ رخ می¬دهد، رنگ و نمای پهلوانی و خردمندانه به خود می¬گیرد و با آن-که قهرمان در برابر مرگ، چاره¬ای جز تسلیم شدن ندارد؛ امّا در زندگی خود با تلاش و مبارزه نشان داده¬است که مرگ را با آغوش باز پذیرفته¬است. از این ¬جهت ¬است که بلاغت تصویر در صحنه¬های سوگواری، در گرو سربلندی و آزادی قهرمان حماسه بوده و با چنین شیوه¬ای بوده-است که فردوسی در سوگ¬سرود خود بر جریان سوگ¬سرایی شاعران دیگر موثر واقع شده¬است. در ادب منظوم بزمی، مرگ چهره¬ای متفاوت از شکل و شمایل حماسی آن یافته¬است؛ به سخن دیگر، اگرچه مفهوم و دغدغه¬ی مرگ در تمام انواع ادبی فارسی به اساطیر دور و دیر مشترک اشاره دارد ولی در جلوه¬های هنری، راه و آیین¬های متفاوتی پیدا کرده¬است؛ هم¬چنان¬که زبان شعری فردوسی در سوگ¬سرود¬های حماسی مورد توجه شاعران حماسه¬پرداز قرارگرفته، در جریان شعر غنایی می¬توان گفت نظامی یکی از موثّرترین شاعران این عرصه بوده¬ و مشترکات تصویری و مضمونی در سوگ¬سرود¬های شاعران پس از او گویای همین توجّه سبکی به نظامی بوده¬است.
محسن زکی نژادیان محمدرضا صالحی مازندرانی
کنایه به عنوان بیانی غیرمستقیم و تامل برانگیز ازموضوعات گوناگون، ضمن آن¬که بُعد هنری وخیال-پردازی سخن ادبی را ارتقا می¬دهد، به شاعر و نویسنده این مجال را می¬بخشد که معانی و مضامین دشوار را با بیانی آشنا و قابل فهم و در عین حال فشرده به ذهن مخاطب منتقل و آن را نهادینه نماید.در بین بزرگان ادب فارسی مولانا در آثار گران¬قدرش از این ظرفیت هنری و تصویری بهره بسیاری برده است. این پایان¬نامه با عنوان«بررسی و تحلیل کنایه و کارکردهای آن در غزلیات مولانا» به بررسی انواع کنایه از دو جنبه کمی و کیفی در غزلیات پرشور این شاعر عارف پرداخته است.هم¬چنین کنایه از لحاظ قریب وبعید بودن مورد ارزیابی قرار گرفته است،مولانا با بسامد بالایی از کنایات قریب استفاده می¬کندکه این امر گرایش وی را به ساده¬گویی نشان می¬دهد.کنایه را از لحاظ صفت،موصوف،فعل نیز مورد بررسی قرار می¬گیرد. نگارنده در پنج فصل این پژوهش با استخراج و دسته¬بندی کنایات غزلیات مولانا کوشیده است تا با اتکا به جداول آماری، تصویری روشن از کنایات این اثر ارائه دهد و برای تکمیل این پژوهش ، علاوه بر شواهد و تحلیل های لازم در فصل چهارم، در فصل پنجم اثر خود فرهنگ¬نامه¬ی کاملی از کنایات غزلیات مولانا بیفزاید تا امکان سنجش و بهره¬مندی بیشتر را نسبت به موضوع برای خواننده فراهم سازد .
آسیه کشاورز مویدی نصراله امامی
نقش ویژه ی سفر در بازگویی خواسته ها، اندیشه ها و آرزوهای بشر، انکار ناشدنی است و از کهن ترین نویسندگان و شاعران تا معاصران و پیشگامان این عرصه، همگی با بهره گیری از مضمون سفر، پیام و آرمان خویش را رساتر و شیواتر، به مخاطب انتقال داده اند؛ به گونه ای که سفر، یکی از پرکاربردترین بن مایه ها در شعر و داستان است. در این میان، تفاوت شیوه و روش در کار شاعران، سبب آفرینش های گوناگون هنری شده و به همین دلیل، سفر و ملزومات آن نیز، با توجّه به دیدگاه های شاعران، کارکردهای متفاوتی پذیرفته است. از آن جا که نیما، شاملو، اخوان ثالث و سپهری، شاعران طراز اوّل ادبیات معاصر ایران به شمار می روند و هر کدام در سبک و شیوه ای ویژه از شعر معاصر پیش رو و سرآمد هستند؛ در نتیجه، شعر و اندیشه ی آنان در این رساله، مورد ارزیابی قرار گرفت و جایگاه سفر و گوناگونی کارکرد های آن در تبیین اندیشه های آنان، به عنوان قلّه های شعر معاصر، بررسی و تحلیل شد و بر اساس بسامد مضمون ها، انواع سفر طبقه بندی گردید؛ این در حالی است که گاه تداخل مضمون ها، کار طبقه بندی را دشوار می ساخت. این رساله با در نظر گرفتن تعداد شاعران و توضیحی تکمیلی در خصوص جایگاه سفر در نزد شاعران و نویسندگان پیشین، در شش فصل تهیّه و تنظیم گردید. در نهایت بر اساس مطالعه های انجام شده، سفر در شعر تمامی شاعران برگزیده از جایگاه ویژه ای برخوردار است و با توجه به روند تکاملی شعرشان، نقش ها و کارکردهای آن نیز تغییر می یابد.
لیلی کمالوند محمدامین رکنی
چکیده ندارد.