نام پژوهشگر: نجمه کاویانی

بازتاب داستان آفرینش انسان از گل و تحلیل آن در برخی از آثار ادبیات عرفانی فارسی، از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان 1390
  نجمه کاویانی   مجید بهره ور

آفرینش در لغت به معنای پدید آوردن، خلق کردن، تکوین و ایجاد کردن میباشد (دهخدا، 1377 )، در این پژوهش مقصود ما از به کار بردن این واژه، خلقت برای نخستینبار است. انسانهایی که در قرون اولیهی تاریخ میزیستند، در تبیین این لغت به منظور پی بردن به چگونگی و چرایی شکلگیری نسل بشر با ابهامات بسیاری روبهرو میشدند؛ و چون در حل این شبهات عاجز میماندند،هر قوم و ملتی به فراخور آیینها و عقاید رایج خود توجیهاتی آورده و داستانهایی از خلقت انسان روایت میکرد. اینچنین بود که با گذشت زمان، در میان اقوام مختلف اسطوره های متفاوتی در زمینه ی آفرینش و پیدایش انسان شکل گرفت. «لیکن باید توجه داشت که اندیشه ی آفرینش انسان از خاک، نخستین و شاید طبیعی ترین توجیه برای خلقت انسان است.این دیدگاه معلول نخستین تصورات بشر از طبیعت میباشد».(129 : رضایی، 1383 ) با ظهور پیامبران الهی و نزول کتب آسمانی، روایتهای آفرینش جنبهی مذهبی به خود گرفتهو رفته رفته منسجمتر گردیدند؛ چراکه تشریح کیفیت خلقت انسان به عنوان آفریدهای متمایز و برتر، از ملزومات جهانبینی تمام ادیان به شمار میرود. تورات جزو کتب مقدس اولیه و مشهوری است که به شکلی مبسوط و مجزا روایت آفرینش انسان را مطرح ساخته است. در ابواب نخستین سفر پیدایش،که بخش آغازین این کتاب آسمانی به حساب میآید، به تفصیل به خلقت حضرت آدم(ع) از خاک به دست آفریدگار هستی پرداخته شده است. البته اغلب مطالب تورات فعلی که یهودیان آن را عهد عتیق میخوانند، به سبب از میان رفتن نسخهی اصلی در اثر حملات پادشاهانی چون بختالنصر و آنتیوکس، دستخوش تحریفاتی گردیده است (حسینیالهاشمی،16: 1356) در انجیل یا عهد جدید، داستان خلقت انسان همانند تورات به شکلی مستقل آورده نشده، و در آن تنها بر مطالب عهد عتیق که بخش اعظم این کتاب را در بر میگیرد صحه گذاشته شده است. قرآن کریم، کتاب مقدس مسلمانان، تنها کتاب آسمانی است که به مسألهی خلقت انسان از جهات مختلف نظر داشته است. قرآن بسان عهدین منشأ اصلی پیدایش بشر و خلقت اولیه او را از خاک میداند. « اّلذی أحس?ن? کُلَّ شیء? و بدأ خلق الانسانِ من طینٍ » ، (سجده:7) اما هیچ یک از سورههای قرآن به صورت منفک به تشریح داستان خلقت انسان از خاک نپرداخته، بلکه ابعاد مختلف این روایت به وسیلهی آیات پراکنده در سورههای مختلف بیان گردیده است. به عبارتی، ادیان وحیانی با بیان روایتهای نسبتاً مشابه در باب اصل و منشأ آفرینش نخستین انسان، حضرت آدم(ع)، از خاک، این نوع خلقت را بر نسل او تعمیم داده و شیوهی نمادینی را ازتکوین انسان به تصویر کشیدهاند. از آنجا که آیات قرآن تدریجاً به دلایل مختلف و متناسب با شرایط به گونهای موجز و مختصر بر حضرت محمد(ص) نازل میشد، و هریک معانی و نکات سرپوشیده و عمیقی در خود داشت؛ رسول اکرم(ص) را ملزم گردانید که به تبیین و تفسیر آیات بپردازند، تا نکات مطرح شده در آنها برای عموم مأنوس و قابل فهمتر گردد. پس از رحلت آن حضرت، روش تفسیر و ایضاح آیات توسط صحابه و تابعین ادامه یافت و به تدریج گسترش یافت تا اینکه به یکی از شاخههای علوم دینی مبدل گشت. نشر اسلام و فرهنگ اسلامی در میان اقوام غیر عرب از جمله فارسیزبانان این نیاز را در آنان به وجود آورد که کلام وحی را به زبان بومی خود ترجمه و تفسیر کنند. ترجمهی تفسیر طبری، تاجالتراجم،تفسیر سورآبادی، کشفالاسرار، تفسیر نسفی و تفسیر روضالجنان، تفاسیری هستند که توسط فارسیزبانان با روشها و گرایشهای مختلف در جهت تبیین آیات قرآن کریم تا پایان قرن هفتم نگاشته شدهاند. روایت آفرینش انسان از گل از جمله داستانهای قرآنی به شمار میرود که سخت مورد توجه مفسران قرار گرفته، و مبتنی بر تفکرات فرقهای و زاویهی دید هریک تفسیر و یا تأویل شده است. با ترویج تمایلات زهدآمیز، عرفانی و وحدت وجوی در جو? فکری ایران قرون نخستین اسلامی، تصوف و صوفیگری در این سرزمین مجال رشد و توسعه یافت. تصوف، عرفان اسلامی بود که قرآن و سنت منشأ اصلی آن محسوب میشد (زرینکوب، 1357: 21) با وجود آنکه اسلام و قرآن شالوده و اساس تصوف را میسازند، لیکن تأثیر کم و بیش عقاید و مذاهب غیر اسلامی بر این طریقت را نمیتوان نادیده گرفت. در نگاهی کلی، عرفان و تصوف معرفتی است مبتنی بر ذوق و اشراق که پیروان خویش را به گرایش به عالم درون و ارتباطی مستقیم با وجود مطلق فرامیخواند (زرینکوب، 1356: 10-11) این جهت است که سیره و زبان عرفا خاص و متمایز به نظر میرسد. یکی از عوامل موثری که اینتفاوت را موجب میگردد، به کار رفتن فراوان رمز و تمثیل در سخن پیروان طریقت است. آنان با تأثیر از شیوهی کلام وحی، از رمز و تمثیل به عنوان ابزاری کارآمد بهره میجستند تا عقایدومقاصد خویش را در لفافه اما به گونهای اثرگذار به مخاطبان القا دهند. داستان پیامبران از نمونههای بارزی محسوب میشود که در اقوال صوفیه و عرفا صورتی رمزی پیدا کرده است. متصوفه با تأویلات گستردهی خویش بعد معنوی این داستانها را پر رنگتر جلوه میدادند، و از آنها به منزلهی رموزی برای بیان حوادث نفسانی عالم اصغر بهره میگرفتند روایت خلقت حضرت آدم(ع) از خاک، در زمرهی داستانهایی قرار میگیرد که در اثر تأویلات گستردهی عرفا، از هیئت یک واقعهی تاریخی صرف بیرون آمده و شکلی رمزی و تمثیلی به خود گرفته است. شخصیتها، عناصر و حوادث این داستان قرآنی در روایتهایصوفیه و عرفا به شیوهای مطرح و توصیف میگردند که با تجربههای عادی و واقعی نمیخواند. درواقع، هریک از صاحبنظران طریقت با مطالعه در منابع پیشین و با توجه به تجارب روحانی و عقاید خویش به روایت داستان آفرینش آدم و فرزندان او میپردازد؛ تا به این واسطه تفکرات عرفانی خود رادر پوششی داستانی و تأثیرگذار بیان دارد. البته طریقهی آنها در روایت این داستان رمزی متفاوت است؛ گاه با اثرپذیری از آیات قرآن کریم و احادیث تنها به نقل روایت اکتفا میکنند، و گاه با ذوق و قریحهی خویش به موضوع پر و بال داده و آن را گسترش میدهند. این پژوهش با مقدمهیموجز اسطورهای تاریخی از آفرینش انسان از گل، بر آن است که شیوهی بیان روایت را در کتب مقدس ادیان وحیانی و تفاسیر فارسی تا پایان قرن هفتم شناسایی کند؛ سپس با تحلیل اقوال صوفیه و برخی از آثار برجستهی عرفا تا قرن هفتم، بازتاب ابعاد مختلف این داستان قرآنی، میزان خلاقیت و اهداف آنان را مورد بررسی قرار دهد.