نام پژوهشگر: فاطمه بیدقی
فاطمه بیدقی سید مرتضی هاشمی
ادبیات کودکان به عنوان شاخه ای از ادبیات، روزگاری است که پا به عرصه وجود نهاده است و روز به روز بر رشد و بالندگی آن افزوده می شود. این گونه ادبی دربردارنده محتوای غنی برای کودکان است، محتوایی که به منظور تربیت فردی و اجتماعی کودکان به گونه ای زیبا و ادبی آماده شده است. بررسی و پژوهش در باب این شاخه یکی از مسائل مهم و اساسی است که از سوی صاحبنظران تربیت و ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ چرا که با تحقیقات دراین زمینه بهتر می توان برای نیازهای روحی این گروه برنامه ریزی کرد. بر این اساس با توجه به اهمیت این گونه ادبی تحقیق و پژوهش در این زمینه ضروری بنظر می رسد. در این پژوهش، هدف اصلی بررسی و رسیدن به دیدگاهی واحد درمورد وضعیت نثر ادبیات کودک در سال های 1320ـ 1357 با تکیه بر آثار سه نویسنده بزرگ آن دوران، عباس یمینی شریف، مهدی آذریزدی و صمد بهرنگی قرار گرفته است. لذا در این جستار، با بررسی تحلیل محتوایی آثار، درمورد اوضاع اخلاقی، اجتماعی و مذهبی دوران نویسندگان مطالبی کشف شده است. چنانکه نویسندگان در حوزه های اجتماعی، سیاسی و تا حدودی اخلاقی آموزه هایی داشته اند، اما در حوزه های مذهبی و هنری موفق نبوده اند. در سبک نویسندگان به هنرنمائی ها و ضعف های آن ها درمورد سه ساحت زبانی، ادبی و فکری اشاره شده است. هر سه نویسنده در ساحت ادبی بیشترین هنرنمایی را داشته اند؛ یمینی شریف از صنایع ادبی تشخیص و آنیمیسم به فراوانی استفاده کرده است. آذریزدی ضرب المثل و بهرنگی نیز نماد و تمثیل را هنرمندانه بکار برده اند. در ساحت زبانی نوآوری نداشته اند. در سطح فکری نیز یمینی شریف به ساحت اخلاقی، آذریزدی به مباحث اجتماعی و بهرنگی به اندیشه های سیاسی گرایش داشته اند. در عناصر داستان نیز نویسندگان با توجه به مخاطبانشان از شگردهایی خاص استفاده کرده اند و از راهکارهایی که برای جذب کودکان مناسب می باشد، بهره برده اند. کلمات کلیدی: ادبیات کودکان، بررسی وضعیت سال های 1320ـ 1357، عباس یمینی شریف، مهدی آذریزدی، صمد بهرنگی، تحلیل محتوایی، سبک و عناصر داستان.