هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه علّی بین متغیرهای هوش عمومی و هوش سیال با عملکرد تحصیلی با میانجی گری ویژگی های شخصیت و رویکردهای یادگیری در دانش آموزان دختر سال دوم و سوم دبیرستان های شهرستان ازنا است. نمونه این تحقیق متشکل از 260 دانش آموز بود که با روش نمونه-گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش آزمودنی ها پرسشنامه های اطلاعات شخصی، آزمون هوشی ریون، آزمون هوش سیال، فرم خلاصه شده پرسشنامه پنج عاملی و پرسشنامه فرآیند مطالعه را تکمیل کردند. عملکرد تحصیلی دانش آموزان از روی معدل پایان سال تحصیلی آنها به دست آمد. روش آماری استفاده شده مدل یابی معادلات ساختاری بود. نتایج پژوهش نشان دادند که مدل پیشنهادی برازنده داده هاست و مسیرهای مستقیم از هوش عمومی به عملکرد تحصیلی و از توافق جویی به عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار است. مسیرهای مستقیم از رویکرد یادگیری عمیق به عملکرد تحصیلی و از هوش عمومی به رویکرد یادگیری عمیق مثبت و معنی دار است. همچنین مسیر مستقیم از هوش عمومی به باز بودن به تجربه و هوش عمومی به توافق جویی مثبت و معنی دار است. نقش میانجی گر ویژگی های شخصیت و رویکردهای یادگیری تایید شد. اثر غیر مستقیم هوش عمومی از طریق بازبودن به تجربه و رویکرد یادگیری عمیق بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار بدست آمد و اثر غیر مستقیم هوش عمومی از طریق وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار بدست آمد. اثر غیر مستقیم هوش عمومی از طریق توافق جویی بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار بدست آمد. همچنین اثر غیر مستقیم هوش سیال از طریق وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار بدست آمد.