نام پژوهشگر: ناصر احمدبیگی لاهیجانی
ناصر احمدبیگی لاهیجانی مسعود سلیمانی
مفهوم آشیانه ی سلول های بنیادی که برای اولین بار در سال 1978 توسط شافیلد و همکارانش مطرح شد، حکایت از یک فضای آناتومیکی ویژه و ضروری برای فعالیت های معمول سلول بنیادی شامل خود نوسازی، تمایز، سکون و مهاجرت داشت. اگر چه از سالها پیش نقش حیاتی این آشیانه ها، برای سلول های بنیادی خونساز مطرح شده است، اما جدا سازی ناموفق آنها، مطالعه، دست وزری و استفاده بالینی از این ساختارها را محدود کرده است. در این مطالعه، کمپلکس های سلولی را بر اساس اندازه از نمونه مغز استخوان جدا سازی، سلول های مشتق از آنها را تعیین هویت و سپس به موش های اشعه دیده پیوند شد. قرار گرفتن این کمپلکس ها در شرایط مناسب کشت نشان داد که این کلمپ ها منشاء سلول های بنیادی مزانشیمی و رده های مختلف سلول های خونی می باشند. این کمپلکس ها همچنین توانایی جذب سلول های بنیادی خونساز را به داخل خود داشتند. پیوند این کمپلکس های سلولی به موش های اشعه دیده، نه تنها منجر به بازسازی سیستم خونسازی در طولانی مدت شد، بلکه سلول های استرومایی مغز استخوان را نیز بازسازی و ترمیم کرد. همچنین این کلمپ ها در حفره شکمی بعضی از موش ها ساختارهای لنفوئیدی شکلی ایجاد کردند. نتیجه گیری کلی این است که کمپلکس های جدا شده، خصوصیات آشیانه های سلول های بنیادی هماتوپوتیک را نشان دادند و با روشی که برای جدا سازی آنها در این مطالعه ارائه شد، امکان بررسی بیشتر آنها به وجود خواهد آمد. هم چنین از آنجا که ارتباطات ملکولی بین سلول های بنیادی هماتوپیتیک و عناصر آشیانه، نقش مهمی را در عملکرد این سلول ها ایفا می کنند، استراتژی ”پیوند سلول های بنیادی خونساز به همراه آشیانه“ می تواند بعضی از محدویت های روش فعلی پیوند که مبتنی بر تزریق سلول ها بصورت سینگل می باشد را بر طرف کند.