نام پژوهشگر: حنانه عارف نیا
حنانه عارف نیا محمد علی سرلک
مفهوم و دیدگاه حاکمبر مدیریت دانش از انجا سرچشمه میگیرد که برای سازمان ها جایگزینی برای دانش،یادگیری،نوآوری،خلاقیت وجود ندارد،بنابر این این مفاهیم باید بر پایه منطق رقابتی و محتوای محیط سازمان استوار شده و مورد پیگیری جدی در سازمان قرار بگیرند،از طرف دیگر سازمان امور مالیاتی هم به عنوان یکی از شاخص ترین موسسات اقتصادی نقش مهمی در راستای اجرای سیاست های پولی،تحکیم زیر ساخت های توسعه اقتصادی و ترسیم افق های روشن برای ان ایفا میکند.این تحقیق شکاف میان دیدگاه مبتنی بر دانش را مورد بررسی قرار میدهد.در این باره دو جریان تحقیقی را بهم پیوند دادیم و بررسی مینماییم:اینکه چگونه دانش در میان کارکنان سازمان توزیع میشود ودیگر آنکه چگونه دانش جدید منجر به کسب نتایج سازمانی مثبت در سطح سازمان میشود.مثل نوآوری،پیشرفت و بهبود خدمات و کارکنان.این تحقیق با بررسی سازمان امور مالیاتی استان گیلان نشان میدهد که مدیریت دانش بر نتایح و دستاوردهای سازمانی تاثیر مثبتی دارد.این تحقیق تجربی تنها به ذکر دانش اکتفا نمیکند و تنها حضور دانش را در سازمان مورد تاکید قرار نمی دهد بلکه بر اهمیت مدیریت دانش نیز اذعان دارد.برای جمع اوری دادها جهت تجزیه و تحلیل پرسش نامه ای که حاوی 31 سوال است استفاده شده.فرضیه هایی بر اساس مدل مفهومی تحقیق طراحی شده و در این خصوص مدل مفهومی معادلات ساختاری ترسیم گشته. و فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مدل به کاربرده شده در این تحقیق نشان میدهد که مابین قالبیت مبتنی بر دانش کارمندان و نتایج و دستاوردهای سازمانی ارتباط قابل توجهی وجود دارد.بر اساس نتایج بدست آمده و از آنجایی که بهبود خدمات در این سازمان الویت نخست قرار دارد.پیشنهاد میشود با ارزیابی دوره ای و مستمر از میزان دانش و مهارت کارکناندر حوزه های مختلف شغلی به منظورشناخت نیازها و برنامه ریزی مکانیزم های مختلف جهت ارتقاء سطح دانش و مهارت کارکنان در جهت بهبود خدمات تلاش بیشتری به عمل آید