نام پژوهشگر: وحیده مصطفی لو
وحیده مصطفی لو علی افشاری
یکی از اهداف اصلی کشاورزی پایدار، حفاظت از دشمنان طبیعی ساکن در بوم سامانه های کشاورزی می باشد و استفاده از سموم شیمیایی کم خطر از جمله ابزارهای مهم برای رسیدن به این هدف بزرگ به شمار می رود. به دلیل اهمیت عوامل بیولوژیک در کنترل شپشک های آردآلود، در سال های اخیر کفشدوزک (coleoptera: coccinellidae)cryptolaemus montrouzieri mulsant به عنوان یک شکارگر کارامد جهت پرورش و رهاسازی در باغات مرکبات شمال کشور مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر دزهای مختلف آفت کش های کلرپایریفوس+ روغن، آبامکتین و کلرپایریفوس+ آبامکتین + روغن روی فراسنجههای مختلف نشوونمایی و تولیدمثلی کفشدوزک c. montrouzieri در شرایط آزمایشگاهی انجام گرفت. هر کدام از آفت کش های ذکر شده در سه دز 25، 50 و 100 درصد دز توصیه شده در باغهای مرکبات مورد استفاده قرار گرفتند. به عبارت دیگر، کلرپایریفوس با دزهای 500، 1000 و 2000 پی.پی.ام و آبامکتین در سه دز 50، 100 و 200 پی.پی.ام تهیه گردیدند. میزان روغن استفاده شده نیز یک درصد بود. دزهای تهیه شدهی آفت کش ها به سه روش تماس موضعی (در مورد تخمها فرو بردن آنها در محلول آفتکش)، تماس با باقیمانده های سموم و تغذیه از طعمههای سم پاشی شده در اختیار تخم ها، لاروهای سن چهارم و کفشدوزکهای ماده قرار گرفتند و فراسنجههایی مانند درصد تفریخ تخم ها، طول دوره های لاروی و شفیرگی، درصد زنده مانی لاروها و حشرات کامل، میانگین تخمگذاری روزانهی کفشدوزکهای ماده و وزن لاروهای سن چهارم و شفیره ها اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که در اثر فرو بردن تخم ها در درون محلول کلرپایریفوس+ آبامکتین 50 و 100درصد، میانگین درصد تفریخ آنها به شدت کاهش یافت. همچنین، فروبردن تخمها در درون محلول کلرپایریفوس یا کلرپایریفوس+آبامکتین 50 و 100 درصد، درصد زنده مانی لاروهای سن اول را نیز به شکل چشمگیری کاهش داد. در این روش، تیمارهای کلرپایریفوس 100 درصد و کلرپایریفوس+ آبامکتین 100 درصد، بیش ترین میانگین طول دوره ی لاروی را بر جای گذاشتند و تیمار کلرپایریفوس+ آبامکتین 100 درصد کم ترین وزن شفیره را با میانگین 84/9 میلی گرم به خود اختصاص داد که اختلاف آن با تیمارهای کلرپایریفوس+ آبامکتین 25 و 50 درصد غیرمعنی دار بود. در اثر تماس موضعی لاروهای سن چهارم کفشدوزک با کلرپایریفوس 100 درصد و کلرپایریفوس+ آبامکتین 100 درصد یا تغذیهی آنها از طعمههای سمپاشی شده با این دزها، درصد زنده مانی آن ها تا 50 درصد کاهش یافت. همچنین، در اثر تماس موضعی لاروهای سن چهارم با کلرپایریفوس+ آبامکتین 100 درصد، دوره ی شفیرگی آنها تا هفت روز ادامه یافت که اختلاف آن با شاهد در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. در میان تمام تیمارها و روشهای در معرض قرارگیری، بیش ترین میانگین وزن شفیره ها (48/12 میلیگرم) در تیمار شاهد و کم ترین میانگین آن (76/10 میلیگرم) در لاروهای سن چهارم تغذیه شده با طعمههای سمپاشی شده با کلرپایریفوس+ آبامکتین 100 درصد مشاهده شد. در روزهای اول و دوم تماس موضعی کفشدوزکهای ماده با کلرپایریفوس و کلرپایریفوس+ آبامکتین 100 درصد، درصد زنده مانی آنها به طور نسبی کاهش یافت، ولی تماس موضعی کفشدوزکهای ماده با آبامکتین بر درصد زنده مانی آنها تاثیر سویی نداشت. در نهایت، در اثر تغذیه ی کفشدوزکهای ماده از شپشکهای آردآلود سمپاشی شده با کلرپایریفوس 50 و 100 درصد و کلرپایریفوس+ آبامکتین 100 درصد، میانگین تخم گذاری روزانه و درصد تفریخ تخم های آن ها کاهش قابل ملاحظه ای یافت. به طور کلی، کاربرد دزهای توصیه شدهی آفتکش کلرپایریفوس یا مخلوط آن با آبامکتِین بر فراسنجههای زیستی و تولیدمثلی کفشدوزک کریپتولموس اثرات منفی قابل ملاحظهای بر جای گذاشت و بنابراین، توصیه میشود که با انتخاب دز یا زمان کاربرد مناسب، استفاده از این آفتکشها در باغهای مرکبات با فعالیت کفشدوزک کریپتولموس سازگار گردد.