نام پژوهشگر: لیلا قربانخان
لیلا قربانخان داریوش نوروزی
پیشرفت تحصیلی یکی از مسائل مهم مطرح در نزد متخصصان تعلیم و تربیت می باشد که محققان را بر آن داشته که در این زمینه به تحقیق و تفکر بپردازند. شناسایی عوامل موثر در حصول به یادگیری، یکی از مقوله های مهم و مورد پژوهش می باشد. از آنجا که عوامل موثر بر یادگیری بسیار گسترده و وسیع هستند، شناسایی این عوامل در رفع مشکلات و نارسایی های سیستم آموزشی مهم است. (شریعتمداری، 1369( محققان بخشی از عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی را مورد بررسی قرار داده اند اما تعدادی از این عوامل کمتر مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است ازجمله این مفاهیم سبک های یادگیری و یادگیری خود تنظیمی است. ازجمله مفاهیمی که به عنوان مکمل رفتارهای ورودی به کار می رود و عامل موثری بر یادگیری فرض شده سبک های یادگیری است. سبک های یادگیری بر چگونگی یادگیری یادگیرنده اشاره دارد نه به این که او به چه خوبی از عهده یادگیری بر می آید، به سخن دیگر، سبک های یادگیری ترجیحات فرد هستند نه توانایی های یادگیری، (دی چکو و کرافورد، 1974 ) یکی دیگر از نظریه هایی که توجه پژوهشگران را به خود معطوف ساخته است، نظریه یادگیری خود تنظیمی است. چارچوب اصلی این نظریه براین اصل استوار است که دانش آموزان چگونه از نظر باورهای فراشناختی، انگیزشی و رفتاری یادگیری خود را سازماندهی می کنند. (لنینبرینک و پینتریچ، 2002) خود تنظیمی به توانایی دانش آموزان برای فهمیدن و کنترل یادگیری شان اشاره دارد .اساساً جهت موفقیت در دوره های درسی عامل مهمی به حساب می آید. به طور کلی یادگیری خود تنظیمی یک موضوع مهم برای یادگیری انسان است. با توجه به اهمیت سبک های یادگیری و یادگیری خود تنظیمی که هر دو نوعی آگاهی از خود هستند که اولی بر روش های ترجیحی یادگیری و دومی بر نحوه یادگیری خود دلالت دارد تلاش می شود تا ارتباط بین این 2 عامل و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی مشخص گردد. و لازم است تا معلمان با آگاهی از این عوامل و استفاده آن در روشهای تدریس خود، زمینه ی افزایش یادگیری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان خود را فراهم آورند شناخت یادگیرنده در زمینه های مختلف درسی می تواند منجر به نوعی طراحی خاص آموزشی و درسی شود که موجبات تسهیل در یادگیری را فراهم سازد تا از این راه هم، زمان آموزش را کوتاه کند و هم میزان یادگیری را افزایش دهد. (نوروزی، 1383 ) نتایج تحقیقات نشان داده اند که سازگار کردن مواد آموزشی برای برآورده کردن نیازهای گوناگون یادگیری دانش آموزان می تواند برای آنها سودمند باشد این امر مستلزم آن است که سبک های یادگیری آنها را شناسایی کرده و بدانیم که برای هر سبک چه نوع مطلبی مورد نیاز است افراد همان گونه که تفاوتهای فردی زیادی دارند، شیوه های یادگیری متنوعی نیز دارند. قدرت توانمندی و ترجیحات آنها در روشی قرار دارند که آنها اطلاعات را جذب کرده و پردازش می کنند. کلید اصلی درگیر کردن و ادامه شرکت دانش آموزان در فرایندهای یادگیری و فراگیری هر چه بیشتر مطالب توسط آنها، در فهم ترجیحات و سبک یادگیری ومیزان خودتنظیمی هر یک از آنها قرار دارد که می تواند به طور مثبت یا منفی عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار دهد. (هارتمن ، 1995) هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه سبکهای یادگیری با یادگیری خود تنظیمی در پیشرفت تحصیلی در هنرجویان هنرستانی انجام گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه هنرجویان هنرستانهای کاردانش شهرستان شهریار است که بر اساس جدول تعیین اندازه جامعه (مورگان،1970) برابر 270 نفر تعیین شده است. نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی و رشته تحصیلی انجام گرفته است. اطلاعات و متغییرها از آزمون سبکهای یادگیری فلدر- سیلورمن و خود تنظیمی بوفارد، و پیشرفت تحصیلی آنها از معدل خرداد ماه بدست آمد، فرضیه های پژوهش از طریق آزمون های آماری خی دو،همبستگی و رگرسیونهای چند متغییری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت،و بر آن اساس نتایج زیر بدست آمده بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی هنرجویان رابطه ای وجود ندارد و افراد با هر سبک یادگیری می توانند پیشرفت قابل توجه ای در زمینه تحصیل داشته باشند. و بین سبک های یادگیری و یادگیری خود تنظیمی رابطه معنا داری دیده نشد. اما بین یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی هنرجویان در سطح 0.05 رابطه معنا داری وجود دارد