نام پژوهشگر: مرضیه رزاقی
مرضیه رزاقی حجت اله حقگو
کودکان نارسانویس دارای اختلالاتی در رشد مهارت های حرکتی ظریف هستند لذا بسیاری از محققین بر اهمیت پایه های حسی - حرکتی در یادگیری و رفتار کودک تاکید دارند. با وجود آن که مشکلات پردازش و یکپارچگی حسی در این کودکان به دلیل مشکل در عضلات انگشتان و هماهنگی چشم و دست واضح است و با توجه به این که درمانگران به رویکرد درمانی تحریک حسی دسترسی دارند در این تحقیق از رویکرد تحریک حسی استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات آزمایشی است و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. بدین منظور از دو مرکز اختلال یادگیری به طور تصادفی 30 نفر انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 15 نفره ی گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. سپس با استفاده از آزمون لینکلن اوزرتسکی مهارت های حرکتی ظریف آنان اندازه گیری شد. گروه آزمایش 19 جلسه آموزش تحریک حسی را در مدت 5/1 ماه به قرار هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه آموزش گروهی دریافت کردند و گروه کنترل در روند برنامه عادی مدرسه قرار گرفتند در نهایت پس از اتمام جلسات درمانی آزمون لینکلن اوزرتسکی برای هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد سپس نتایج در هر دو گروه با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.تجزیه و تحلیل مربوط به مهارت گرفتن حاکی از این بود که میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمون از گروه کنترل بیشتر شده است با اثر معناداری 001>p، در مقایسه میانگین نمرات مهارت های مربوط به هماهنگی چشم و دست آزمودنی های دو گروه نیز نمرات گروه آزمایش در پس آزمون با اثر معنا داری 001>p، بیشتر شده است. همچنین مقایسه میانگین نمرات مهارت های مربوط به سرعت و مهارت در حرکات ظریف آزمودنی های دو گروه نیز نشانگر افزایش معنادار نمرات گروه آزمایش در پس آزمون در مقایسه با گروه کنترل است. بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش تحریکات حسی بر این سه مهارت موثر بوده است.