نام پژوهشگر: یزدانبخش هنری
یزدانبخش هنری غلامرضا غفاری
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین دینداری و میزان سرمایه اجتماعی در شهر بوشهر می پردازد.دینداری و باورهای مذهبی از گذشته های دور تاکنون بخش اعظم روابط اجتماعی افراد این جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده است.از دورانهای گذشته تا به حال دین به مثابه یک سیمان اجتماعی، کنش های فردی و جمعی افراد را در این مرز و بوم شکل داده است. در نسل بعدی نقش مهمی دارد ».( coleman , 1988 : 109 ). وی عنوان می کند که «سرمایه اجتماعی خانواده به دو شکل متفاوت در درون و بیرون خانواده بروز می کند، یعنی قدرت روابط بین والدین و فرزندان در مقدار زمانی که صرف نظارت بر درس بچه ها می شود و سرمایه اجتماعی و بیرون خانواده ( اجتماع)، مقدار محصور کردن بین نسل هاست که به شکل گیری سرمایه انسانی کمک می کند ».( desjardins , 1999 : 8 ). در بحث دیگری که کلمن در مورد « سرمایه اجتماعی » مطرح می کند؛ ایجاد، حفظ و نابودی این نوع سرمایه است. به عقیده کلمن، عواملی مانند اعتماد، واسطه های اعتماد، ثبات ساختار اجتماعی، ایدئولوژی، رفاه و فراوانی بر ایجاد حفظ و نابودی سرمایه اجتماعی تاثیر می گذارند. اعتماد و خصوصاً اعتماد افراد به قضاوت دیگران ( واسطه های اعتماد ) هر چه بصورت شبکه ای به هم وابسته تر و در هم تنیده تر وجود داشته باشد، باعث افزایش سرمایه اجتماعی می گردد. فرانسیس فوکویاما «سرمایه اجتماعی» را «به عنوان وجود معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی تعریف کرده که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، درآن سهیم هستند. به نظر وی هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می کنند، اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد».(فوکویاما ، 1380: 12). فوکویاما منابع ایجاد کننده سرمایه اجتماعی را این گونه مطرح می نماید : 1-هنجارهایی که به لحاظ نهادی ساخته شده اند و منتج از نهادهای رسمی مانند دولت و نظامهای قانونی هستند. 2-هنجارهایی که خود جوش هستند و بر خاسته از کنش های متقابل اعضای یک جامعه اند. 3-ساخت مندی های برون زاد که برخاسته از اجتماعی غیر از اجتماع مبداً خودشان هستند و می توانند از ایدئولوژی، فرهنگ و تجربه تاریخی مشترک نشأت بگیرند. 4- هنجارهایی که از طبیعت ریشه گرفته اند: مثل خانواده،نژادوقومیت».( فوکویاما،1380: 107، 88). «از نظر پوتنام - یکی از نظریه پردازان «سرمایه اجتماعی»- سرمایه اجتماعی دارای 3 مولفه است: الزامات اخلاقی و هنجارها، ارزشهای اجتماعی خصوصاٌ اعتماد و شبکه های اجتماعی علی الخصوص انجمن های داوطلبانه ».(غلامی ، 1384: 1). به نظر پوتنام سرمایه اجتماعی در گروههای مدنی و دینی، پیوندهای خانوادگی، شبکه های اجتماعی غیر رسمی، دوستان و خویشاوندان، هنجارهای عمل متقابل، داوطلب شدن، از خود گذشتگی و اعتماد نهفته است. هنجارهای اعتماد و عمل متقابل در بین شبکه ها؛ منابع سرمایه و اساساً اجتماعی هستند. سرمایه اجتماعی کنش جمعی نیست، بلکه هنجارها و ضمانت های اعتماد و عمل متقابل در بین شبکه های اجتماعی است که مشکلات غیر قابل حل کنش اجتماعی را حل می کند. شبکه های تعهد مدنی ( انجمنهای همسایگی، گروههای موسیقی، انجمنهای تعاونی، کلوبهای ورزشی، احزاب و ...) عناصر اصلی سرمایه اجتماعی اند؛ چرا که آنها تقویت کننده موثر هنجارهای عمل متقابلند. پوتنام به طور تلویحی سرمایه اجتماعی را با فضلیت مدنی پیوند می زند. «بوردیو در فرضیه سرمایه فرهنگی که در سال 1973 تنظیم گردید بر تأثیر خاستگاه اجتماعی خانواده ها، بر عملکرد تحصیلی تأکید داشت که این خاستگاه به عنوان یک منبع فرهنگی، به بچه ها در ورود به مدارس کمک می نمود. خدمت اصلی تفکر بوردیو در توسعه مجموعه ای از استعاره های قوی برای تشریح موشکافانه رابطه قدرت و سلطه در کار، در جهان اجتماعی و به طور کلی قشربندی فرهنگ می باشد. وی بر جسته ترین چیزی که از اقتصاد سیاسی بیرون می کشد، همان چیزی است که آن را «سرمایه فرهنگی» می نامد. به نظر وی، سرمایه فرهنگی در درون یک فضای اجتماعی پخش شده است و سپس بوسیله میراث، انتقال یافته وبالاخره به صورت فرهنگ سرمایه گذاری می گردد ».( jenks , 1993 , 12 ). بوردیو همچنین به اشکال دیگری از سرمایه می پردازد. او از سرمایه سیاسی یاد می کند و این سرمایه را یک عامل تفاوت گذار در کشورهایی می داندکه عامل سیاسی مبنای تمایز قرار می گیرد. توزیع نامساوی این سرمایه سر منشا تفاوت بویژه در حوزه مصرف و الگو های زندگی است. این سرمایه برای صاحبانش نوعی بهره مندی خصوصی از امکانات و ثروت های عمومی را فراهم می کند. به عبارتی امکانات و در آمدهای عمومی ارثی می شود. به نظر بوردیو زمانیکه یک نخبه سوسیال – دمکرات در طول چند نسل قدرت سیاسی را در اختیار دارد، سرمایه اجتماعی از نوع سیاسی از خلال سندیکاها و احزاب و از طریق روابط فامیلی به میراث برده می شود و به تشکیل نوعی سلسله سیاسی می انجامد. هنگامیکه روشهای انباشت مالی به صورت کامل موردکنترل وممانعت قرارمی گیرد ، سرمایه سیاسی مبنای تفاوت گذاری می شود. «بحث دیگر بوردیو درباره گبقات اجتماعی است. برای فهمیدن نگرش بوردیو به طبقات، نخست لازم است تمایز بین چهار نوع سرمایه ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و نمادین ) را در خاطر داشته باشیم. توزیع این چهار نوع سرمایه، ساختار بیرونی طبقات را در یک سیستم اجتماعی تعیین می کند. ساختار کلی طبقات، مقدار سرمایه موجود در دست گروه بندیهای مختلف را منعکس می کند. بنابراین طبقه مسلط بیشترین سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین را در دست دارد. طبقه متوسط مقدار کمتری از این سرمایه را دارد و طبقه پایین کمترین مقدار از این منابع سرمایه را در دست دارد».( turner , 1998 : 512 – 513 ). در تئوریهای جامعه شناسی دین از دیدگاه های ماکس وبر، دورکیم ، هریو- لژه، بروس کوئن و... استفاده شده است. به عقیده وبر جامعه شناسی کارش مطالعه جوهر پدیده دینی نیست، بلکه رفتارهایی را که با تکیه بر پاره ای تجربیات خاص، تصورات و اهداف معین صورت می گیرند، مورد بررسی قرار می دهد. او همچون دورکیم ادعا می کند که دین به مثابه یک نیروی وحدت آفرین، اعضای یک گروه خانوادگی، کلان یا قبیله را با یکدیگر متحد می سازد. «دور کیم دین را تماماً دارای بنیانهای اجتماعی می داند. او معتقد است جامعه منشأ بستر و مقصد دین است. بخش اعظم دین متشکل از باورهای گوناگون است. وی به جنبه مثبت دین، یعنی حفظ پیوندهای اجتماعی است توجه دارد. به عقیده او همبستگی زندگی اجتماعی، یکی از ضرورتهای اصلی و یکی از موثرترین وسایل تضمین و حتی تقویت این نکته است که همبستگی همان مذهب است ».( همان ، 118). کمک اصلی دورکیم تحلیل او درباره نقشی بود که دین در ایجاد وجدان جمعی داشت.؛ یعنی وجدان اخلاقی و اگاهی جمعی. دور کیم این جوامع جدید را آئین فردی نامید. دورکیم با این تحلیل، راه را برای تمایل جامعه شناسی جدید به صور پراکنده و گسترده یا فرانهادی دینداری باز کرد. هرویو- لژه در بحث جامعه پذیری دینی معتقد است که تمام نهادهای اجتماعی کننده مانند (خانواده و مدرسه ) که وظیفه شان شکل دادن به افکار، رفتار و شخصیت افراد بر اساس ارزش ها و هنجارهایی است که خود این نهادها حاصل آنند با گسیختگی فرهنگی مواجه اند که مشخصه جوامع فوق مدرن است. این گسیختگی، جوامع را وادار می کند تا رسالتشان را از اساس، باز تعریف کنند. به نظر او، انتقال هویت دینی مستلزم اصل وجود نهادهای دینی است: یعنی تداوم حافظه ای که شالوده آنهاست. در حقیقت، کلیت دین با فعال شدن خاص حافظه جمعی درگیر است. در جوامع سنتی که عالم دینی – نمادی، کاملاًٌ به دست یک اسطوره اصلی (origin myth)ساخت می یابد، آنچه که هم منشأ جهان و هم منشأ گروه را مشخص می سازد؛ حافظه جمعی موجود است. در واقع حافظه جمعی؛ محاط بر ساختار ها، سازمان، زبان و اعمال روزانه جوامعی است که سنت کاملاً بر آنها حاکم است. هرویو- لژه در مسیر فردی ساختن اعتقادورزی معتقد است: در جوامعی با مدرنیته بالا که تفکیک نهادی آنها زیاد است، قلمروهای متفاوت فعالیت اجتماعی از یکدیگر مجزایند و منطقشان نسبتاً مستقل است. در این جوامع، افراد خود را در قواعد پیچیده، بازی می دهند و نقش خود را بر اساس مشرب ها، عضویت، علایق، تجربه ها و خواسته هایشان ایفا می کنند. از نظر او فرآیند های هویت یابی دینی اجتماعی در بافت مدرنیته، از طریق باز ترکیب آزاد چهار بعد نوعی هویت یابی بعد جماعتی، بعد اخلاقی، بعد فرهنگی و بعد عاطفی پدید می آیند. بروس کوئن سه کارکرد عمده برای نهاد دین قایل است: اول: کمک به افراد در پیدا کردن هویت اخلاقی. دوم: فراهم کردن تفسیرهایی برای تبیین محیط اجتماعی و طبیعی فرد. سوم: بالا بردن روحیه اجتماعی افراد، انسجام و همبستگی گروهی. استارک و فینک در مورد رابطه سرمایه و انتخاب دینی معتقدند که تلاش مردم در زندگی بر آن است که بر اساس انتخابهای عقلانی عمل کنند، با این هدف که حداکثر سود را از کمترین سرمایه بدست آوردند. او این تئوری را در مورد سرمایه اجتماعی و دینی بیشتر گسترش می دهد: استارک و فینک سرمایه اجتماعی را پیوندهای بین شخصی می دانند. سرمایه اجتماعی به روابط ما با دیگران اشاره دارد. ما می توانیم روی این سرمایه در زمانهای نیاز حساب کنیم. بیشتر مردم یک شبکه ارتباطی قابل دسترسی را ذخیره کرده اند. انتخاب دینی آنها بر مبنای سلیقه های کسانی است که با آنها پیوند دارند. مردم سرمایه اجتماعیشان را حفظ می کنند و با ناهمنوایی به خطر نمی اندازند. بنابراین آنها به ایجاد پیوندهایی جدید روبرو نیستند. استارک این اصل عمده را بیان می کند که: «در ساختن انتخاب دینی، مردم تلاش می کنند سرمایه اجتماعی شان را به خدمت بگیرند».(stark,r finke,r.,2000:1). «تغییر پذیری در ترکیب دینداری افراد از شبکه ها و روابط اجتماعی آنها تأثیر پذیرفته و انتخاب دینی افراد را مشخص می کند».(ellison,1995).در شرایط طبیعی اغلب مردم نمی خواهند تغییر مذهب بدهند. معمولاً بچه ها دینداری والدین و خویشاوندان خود را می پذیرند و با این کار پیوندهای خویشاوندی خود را حفظ می کنند و با باقی ماندن در دینداری کسانی که با او در ارتباط هستند سرمایه اجتماعی خود را به حداکثر می رسانند. مهاجرت و ازدواج دو فاکتور مهم در تغییر پیوندها هستند. اشخاص تازه وارد باید دوستان جدیدی پیدا کنند و ازدواج نیز به پیوند با شبکه خویشاوندی جدیدی منجر می شود. در این بین سن نقش مهمی دارد چرا که مردم در جوانی بیشتر مستعد مهاجرت و ازدواج هستند و تعدادی از مردم شبکه های اجتماعی خود را با ترک خانه والدینشان تغییر می دهند. با وجود این تغییر شکل دینداری بیشتر در تحرک جغرافیایی، نوجوانی و جوانی، ازدواج و طلاق صورت می گیرد. هر کدام از این موارد تعمیم ها با تحقیقاتی حمایت شده است. بدین وسیله استارک اهمیت فاکتورهای دینی را در انتخاب دینی به حداقل می رساند؛ به منظور آنکه بر اهمیت سرمایه اجتماعی تاکید کند. با وجود این استارک و فینک معتقدند که انتخاب یک دین همانند گرویدن به یک کلوب سکولار نیست. «عقاید» جنبه مرکزی دین هستند و بنابراین عقاید افراد موضوع دین است. استارک و فینک معتقدند که با نگاه دقیقتر، انتخاب دینی به جاذبه تعلیم آن وابسته است که برای درک این دیدگاه لازم می داند که سرمایه دینی فهمیده شود. فرضیه های استخراج شده از این تئوریها به ترتیب زیر بودند: 1- میان اعتقادات دینی مردم شهر بوشهر و میزان سرمایه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد. 2- میان اعمال ( مناسک دینی) مردم شهر بوشهر و میزان سرمایه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد. 3- میان اعمال تجربه های دینی (بعد عاطفی) مردم شهر بوشهر ومیزان سرمایه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد. 4- میان آثار و پیامدهای دینداری مردم شهر بوشهر و میزان سرمایه اجتماعی آنها رابطه وجود دارد. جامعه آماری در نطر گرفته شده برای این تحقیق مردم شهر بوشهر در سال 1389 بودند. در این تحقیق از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جمعیت نمونه 250 نفر محاسبه شدند که در پایان 6 پاسخگو پرسشنامه ها را به پرسشگران تحویل ندادند و جمعیت نمونه به 244 نفر تقلیل پیدا کرد. نمونه ها بصورت سیستماتیک بین 40 محله موجود در شهر بوشهر انتخاب شدند و پرسشنامه ها در اختیار آنها قرار گرفتند. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها مورد تحلیل و توصیف قرار گرفتند که در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های تحلیلی در فصل قبل ارائه شده اند. برای بررسی و آزمون فرضیه های تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. این آزمون آماری به این دلیل انتخاب شد که فرضیه های تحقیق در سطح سنجش فاصله ای اندازه گیری شده اند. متغیر سرمایه اجتماعی نیز با مقوله های مشارکت اجتماعی?، اعتماد و روابط اجتماعی سنجیده شده اند. بر اساس نتایج آزمون آماری، همه فرضیه های تحقیق در سطح اطمینان 99 درصد و با ضریب خطای 01/0 پذیرفته شدند. این نتایج نشان دهنده این امرند که در شهر بوشهر میزان دینداری و سرمایه اجتماعی رابطه تنگاتنگی با هم دارند و یکی از مهمترین عناصر تاثیر گذار در شکل گیری سرمایه اجتماعی، میزان دینداری مردم شهر مذکور بوده است. جداول آمار توصیفی نیز نشان می دهند که میزان دینداری در بین مردم شهر بوشهر خیلی بالاست. در این تحقیق، دینداری در ابعاد مختلف در ابعاد اعتقادی، رفتاری، عاطفی و پیامدی سنجیده شده بود که بعد اعتقادی مردم بوشهر در بالاترین سطح و ابعاد عاطفی، رفتاری و پیامدی در سطوح پایین تری قرار داشتند. از سوی دیگر میزان سرمایه اجتماعی مردم شهر بوشهر نیز در سطح مطلوبی قرار داشت که اگر بخواهیم ابعاد مختلف آن را با هم مقایسه کنیم، بیشترین نمره به روابط اجتماعی و سپس به ترتیب به مشارکت و اعتماد اجتماعی تعلق می گیرد. با توجه به این مقایسه شاید بتوان نتیجه گرفت که بیشترین میزان سرمایه اجتماعی شهر بوشهر در حوزه ی سنتی وجود دارد. در این بعد ما به روابط پاسخگویان با نهادهای سنتی مانند خانواده، خویشاوندی و میزان تعلق به ایرانی بودن پرداخته بودیم. در بعد مشارکت اجتماعی بحث از مشارکت در نهادهای جدید مانند انتخابات مجلس، ریاست جمهوری، شوراهای شهر، هلال احمر و ... بود که بر اساس جداول توصیفی نمره این بعد در سطح پایین تری از بعد قبل قرار دارد. و پایین ترین میزان سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد اجتماعی است که بیانگر میزان اعتماد به مسئولین، نهادها و اقشار اجتماعی است که اکثر این نهادها و اقشار در دوره های اخیر پدید بوجود آمده اند یا حداقل به شکل امروزی تغییر پیدا کرده اند. 5-2- پیشنهادات در بخش یافته های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که بین مولفه های دینداری ( بعد رفتاری ، بعد عقیدتی بعد عاطفی و بعد پیامد) و میزان سرمایه اجتماعی در شهر بوشهر رابطه قوی و مستقیم وجود دارد در ضمن در بخش توصیف داده ها ملاحظه کردیم که میزان دینداری در بین مردم شهر بوشهر بسیار بالا است این نتایج می تواند به برنامه ریزان فرهنگی و اجتماعی کمک کند که برای توسعه شهری، اجتماعی و فرهنگی و... متغیر های دینداری را نادیده نگرفته و در عوض راههای را برای تقویت دینداری جستجو کنند. در شرایط که جریان قدرتمند جهانی شدن هویت های فرهنگی دینی قوی را اجتماعی را دستخوش تغییراتی کرده است باید مسئولان زی ربط هوشیار شدند که با کاهش میزان دینداری در بین مردم فرآیند توسعه نیز با موانع جدیدی برخورد خواهد شد زیرا همانطور که در بخش های نخست تحقیق آمد یکی از مهمترین عواملی که صاحب نظر اند نظری جهت فرآیند توسعه بر آن تاکید دارند ، سرمایه نظری است در این تحقیق تأثیر نشان داده شد که میزان سرمایه در شهر بوشهر به شدت است. تحت تأثیر میزان دینداری است بنابر این سرمایه گذاری بیشتر و برنامه ریزی دقیق تری پیش بینی شود تأثیر میزان دینداری مردم تقویت شده ونیز تحت تاثیر عواملی جهانی شدن کاهش پیدا نکند . در یافته های تقویتی تحقیق ملاحظه شد که در بین ابعاد دینداری میزان اعتقادات دینی به نسبت ابعاد دیگر خیلی بیشتر است برای کاهش ( این ابعاد فاصله بعد عقیدتی و رفتاری و عاطفی و پیامدی) ـ باید راهکارهای محققانه و عادلانه جستجو کرد فاصله بعد عقیدتی و عملکردی(رفتاری ) می تواند چالشی جدید را در امر دینداری و انتقال آن به نسل های آینده ایجاد کند بنابراین مسئولان ذی ربط باید آگاه باشند که زمانی بالا بودن میزان دینداری و به تبع آن سرمایه اجتماعی در میان مردم شهر بوشهر اثر بخش است که بعد رفتاری ونیز تقویت شود البته بر اساس یافته های تحقیق حاضر در بازه زمانی ما به بررسی رابطه بین دینداری نیز سرمایه اجتماعی پرداخته ایم میزان رفتارهای دینی در سطح بالایی بوده است ولی همان فاصله از اندکی که بین بعد اعتقادی و رفتاری وجود دارد نیز هوشیاری برنامه ریزان و صاحب نظرات را می طلبد . این تحقیق اولین تحقیقی بود که با این عنوان و موضوع در شهر بوشهر انجام گرفت بخاطر همین، اطلاعات چندانی در این زمینه از مورد مردم شهر بوشهر وجود نداشت در زمینه نمونه گیری محدوده دقیق محلات و بلوک بندی مشخصی وجود نداشت که محقق باید این کار را خودش انجام می داد در مورد پرسشنامه تحقیق بسیاری از پا پاسخگویان همین که سوالاتی در مورد عقاید دینی آنها پرسیده می شد نوعی نگرانی از ابراز واقعی عقاید و رفتارهایشان داشتند که با توضیح اینکه این کار فقط یک کار دانشگاهی است و هیچ نامی از آنها روی پرسشنامه درج نمی شود آنها را به سطحی از اطمینان نسبی می رساندیم.