نام پژوهشگر: امین حبیبی
امین حبیبی محمد حسن جوارشکیان
در این تحقیق ایده "هذلولوی کردن یک الگوریتم فشار مبنا" به طوری که قادر باشد جریان از ماخ صفر تا 2 را شبیه سازی نماید با استفاده از تکنیک درون یابی مرتبه بالای weno در یک نرم افزار یک بعدی برای جریان های غیر لزج در حجم محدود توسعه داده شده و برای تحلیل جریان در لوله ضربه در نسبت فشارهای مختلف به کار گرفته شده است. یکی از سخت ترین آزمایشهای یک روش عددی ، کاربرد آن در شبیه سازی جریان لوله ضربه می باشد به طوری که اگر روشی بتواند جریان لوله ضربه را به خوبی تسخیر کند در مواجهه با هرگونه ناپیوستگی احتمالی موجود در جریان های هذلولوی نیز موفق عمل خواهد کرد. تاکنون روش های متعددی برای شبیه سازی جریان لوله ضربه ارائه شده است اما تفاوت این تحقیق با کارهای ارائه شده در این است که در این تحقیق از یک الگوریتم فشار مبنا استفاده می شود. الگوریتمهای فشار مبنا در حالت معمولی به طور ذاتی دارای خاصیت بیضوی هستند و برای تحلیل جریان های هذلولوی مناسب نیستند. در این تحقیق با محاسبه شارها از روش مشخصه ها به الگوریتم فشار مبنا خاصیت هذلولوی داده می شود و الگوریتم این قابلیت را پیدا می کند که جریان را از ماخ صفر تا 2 شبیه سازی کند. همچنین از روش درون یابی مرتبه بالای weno استفاده شده است که این موجب درشت تر شدن شبکه و کاهش چشمگیر هزینه محاسبات نسبت به روش های مرتبه پایین می شود. برای استفاده از روش درون یابی weno بایستی مقادیر مراکز سلولها معلوم باشند درحالیکه مقادیر مراکز سلولها در روش های ضمنی معلوم نیست و به طور همزمان در حال محاسبه شدن می باشد و در نتیجه هنگام استفاده از درون یابی مرتبه بالای weno در روش های ضمنی با مشکل مواجه می شویم. برای رفع این مشکل از تکنیک "تصحیح عقب افتاده" استفاده شده است. پس از استفاده از تصحیح عقب افتاده دستگاه های معادلات به صورت "نیمه ضمنی" در می آیند و حل می شوند. الگوریتم های فشار مبنا به طور ذاتی دارای خاصیت بیضوی هستند و پس از هذلولوی شدن فقط تا ماخ حدود 2 می توانند رفتار هذلولوی مطلوبی داشته باشند و با بالاتر رفتن عدد ماخ مجدداً ذات بیضوی آنها غالب می شود و نتایج غیر دقیقی می دهند.
زهراسادات زمردیان فرشاد نصراللهی
با توجه به اینکه ساختمان ها بخصوص ساختمان های دولتی از مصرف کنندگان اصلی انرژی در کشور هستند، بهینه سازی مصرف انرژی در این بخش ضروری است. ساختمان های آموزشی به عنوان بخش زیادی از ساختمان های دولتی به دلیل تیپولوژی، الگوی اشغال فضاها و نوع کاربران پتانسیل های زیادی برای کاهش مصرف انرژی دارند. طراحی معماری ساختمان ها تاثیر زیادی بر مصرف انرژی دارد و می توان با طراحی ساختمان های انرژی کارا وضعیت مصرف انرژی را در این ساختمان ها بهبود بخشید. در شیراز به دلیل آب و هوای گرم و معتدل امکان طراحی ساختمان ها به نحوی که کمترین اتکا را به سیستم های مکانیکی برای سرمایش و گرمایش فضاها و تامین شرایط آسایش داشته باشند فراهم است. در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای پارامترهای معماری و ساختمانی مختلف از جمله: میزان پنجره ها، تعداد طبقات و چیدمان فضاها، عایقکاری حرارتی و میزان نفوذ هوا، که بر مصرف انرژی در ساختمان موثر بوده و همچنین راهکارهای معماری کاهش دهنده مصرف انرژی شناسایی و بررسی شده اند. در راستای بررسی میزان تاثیر پذیری آنها بر میزان مصرف انرژی، مدرسه ای دوازده کلاسه به عنوان نمونه برای بررسی پارامترهای معماری انتخاب شد. نمونه انتخابی به 140 صورت مختلف با استفاده از نرم افزار تحلیل دینامیکی مدلسازی و آنالیز شده است. نتایج حاصل از آنالیزها و تحلیل ها نشان داد که می توان با بهره گیری راهکارهای معماری از جمله درصد بهینه پنجره در جبهه های مختلف، بهره گیری از سایبان های موثر در جبهه های مختلف، تعیین فرم مناسب و بهره گیری از تهویه طبیعی میزان مصرف انرژی کل را در نمونه بهینه شده به میزان 49% نسبت به نمونه اولیه کاهش داد.
بهاره بنازاده محمد علی آبادی
تغییر و توسعه در جوامع امروزی، ساختمان های موجود را نیز تحت تاثیر قرار داده و فرسودگی و زوال آن ها را به دنبال داشته است. در این شرایط این امر عادی است که کاربری اولیه پاسخگوی شرایط فعلی نباشد. بنابراین امکان بهسازی و استفاده مجدد با کاربری احیانا متفاوت در جهت انطباق پذیری با شرایط و نیازهای جدید مطرح می گردد. علاوه براین مسائل زیست محیطی نیز امروزه منجر به تغییرات گسترده آب و-هوایی گشته است که تقربیا 40% از سهم این مشکلات به ساختمان ها مربوط می شود. با این دید بیشتر مهندسان و طراحان بر طراحی و ساخت ساختمان های جدید با دید پایداری متمرکز گشته اند. اما مسئله پایداری خود دو جنبه دارد: یکی طراحی ساختمان های پایدار، دیگری بهبود وضعیت ساختمان های موجود. بنابراین این پرسش مطرح می گردد که: ضرورت توجه به ساختمان های موجود در چیست؟ شیوه برخود با ساختمان های موجود جهت تطبیق با شرایط جدید چه می باشد؟ و چگونه مسئله انطباق پذیری ساختمان های موجود با توسعه پایدار ارتباط پیدا می کند؟ در این رساله ضمن بررسی تئوری های موجود در زمینه انطباق ساختمان ها، علل و عوامل نیاز به انطباق پذیری مورد بحث قرار گرفته و با روش تحقیق همبستگی و تکیه بر مدل های تصمیم گیری به تعیین پتانسیل استفاده مجدد از ساختمان های صنعتی موجود در منطقه 4 شیراز پرداخته و در نهایت ضمن بیان راهکارهایی در جهت بهسازی، طرح استفاده مجدد از سایت کارگاه مبل سازی در این منطقه ارائه شده است.
سارا میرهادی حمیدرضا شریف
محلات مسکونی یکی از اندام های شهر است که عرصه حضور و شکل گرفتن تعاملات اجتماعی است که نقش ویژه ای در ایجاد حس تعلق به شهر و مکان زندگی ایفا می کند. در گذشته، مراکز محلات به عنوان فضای جمعی و محلی برای ایجاد و روابط چهره به چهره، تعاملات و رویدادهای اجتماعی بوده اند. امروزه با توسعه روزافزون شهرهای کوچک و بزرگ بدون توجه به اندام هایی چون محلات و توسعه بی توجه به روابط اجتماعی، ساختار محلات دچار آسیب شده و در نتیجه آن ارتباطات اجتماعی مردم شهر کاهش پیدا کرده است. با همشکل شدن کالبد محلات و فقدان فضاهای جمعی که محل فعالیت های اجتماعی و مکانی برای رخداد خاطره های جمعی مشترک و در نتیجه تقویت روح جمعی افراد جامعه بود، احساس تعلق و دلبستگی به مکان و محیط زندگی، سرزندگی و پویایی و در نهایت مطلوبیت و رضایت از محلات رخت بربسته است. در مبانی نظری این پژوهش، پس از بیان مفهوم فضا و مکان، به مطالعه دیدگاه های اندیشمندان مختلف در زمینه احساس تعلق به مکان و محله پرداخته و مولفه های پدیدآورنده ی آن در مقیاس محله در دو بخش محله قدیمی و محله امروزی استخراج می شود. سپس، با تهیه پرسشنامه و مصاحبه با مردم محله امروزی قدوسی غربی در شیراز و همچنین تحقیق میدانی، شدت و ضعف این مولفه ها و نیازها ارزیابی و نتایج مورد تحلیل قرار می گیرد. در ادامه سعی می شود که علاوه بر نتایج به دست آمده از این تحقیقات که عوامل عام هر محله است، به رمزگشایی لایه های تاریخی- اجتماعی و شناخت پتانسیل ها، عوامل بسترمحور و عناصر هویت بخش ساکنان که تنها با اکتشاف در هر محله قابل شناسایی بوده و خاص آن محله است، صورت گرفته و احکام طراحی استخراج گردد تا مرکز محله ای که بتواند امکان حضور مردم را پدید آورده و احساس تعلق از دست رفته ساکنین آن را بازآفریند، شکل بگیرد.
گلناز دادخواه آسمان حمیدرضا شریف
هدف این تحقیق دستیابی به طرح و نمود کالبدی ، فیزیکی و معنایی گلگشت شیراز در نتیجه انطباق الگوهای گذشته بر خواسته از فرهنگ و باور های کهن این مردم و الگو ها و خواسته ها و علایق تفرجی جامعه کنونی با توجه به تغییرات اجتماعی و اقتصادی زمان حال بوده است.. این مطالعه گامی است به سوی باز گشت و احیائ فرهنگ و آیین گذشته مردم شهر شیراز در گلگشت های آیینی آنها؛ در این مسیر از طریق تحقیق در مورد یک نمونه بارز از این نوع گلگشت ها به نام "گلگشت مصلی شیراز" سعی در باز خوانی و بازنگری جنبه های کالبدی، کارکردی و معنایی در حوزه ها ی تاریخی ، ادبی نموده ، تا علاوه بر طراحی یک تفرجگاه مبتنی بر شناخت نیاز های جامعه ی امروز و با قابلیت برآوردن آنها باعث ارتقاء سطح فرهنگی ، آگاهی و انتقال مفاهیم معنایی نهفته در گذشته ی فرهنگی مردم این جامعه باشد.