نام پژوهشگر: حجت الله رنجبر
نرگس حبیب خواه مشکله حجت الله رنجبر
منطقه مورد مطالعه بین طول جغرافیایی 550 , 30 تا 560 , 30 و عرض جغرافیایی 280 , 30 تا 29 واقع شده است این منطقه شامل دو برگه خبر و باغات می باشد. با توجه به قرارگیری منطقه در زون سنندج - سیرجان و وجود سنگ های الترامافیک و مافیک احتمال وجود کانسارهای آهن و کرمیت در آن زیاد می باشد. بررسی همزمان زمین شناسی، دورسنجی و مغناطیس سنجی امکان مطالعات سطحی و زیرسطحی را فراهم آورد. در این تحقیق با استفاده از تلفیق اطلاعات اکتشافی موجود در محدوده 1:100000 مناطق خبر و باغات شامل داده های ژئوفیزیکی هوایی (مغناطیس سنجی)، سنجش از دور (استر و etm+ ) پتانسیل های معدنی احتمالی مشخص شدند. با استفاده از تصاویر ماهواره ای مناطق حاوی اکسید آهن و دگرسانی های سرپانتینی و ساسوریتی که بیشتر در سنگ های مافیک و الترامافیک دیده می شود مشخص گردید، برای این منظور از روش های نسبت باندی، ترکیب رنگی، آنالیز مولفه های اصلی و انتخابی، روش برازش کمترین مربعات و فیلتر گذاری تطبیقی استفاده شد همچنین با استفاده از داده های ژئوفیزیکی، مناطق دارای مغناطیس بالا در سطح و عمق با استفاده از فیلترهای برگردان به قطب، مشتق قائم و فیلتر ادامه فراسو مشخص گردید. در انتها با استفاده از منطق فازی و عملگر گاما در نرم افزار arc map نتایج با یکدیگر تلفیق گردید و مناطق دارای پتانسیل معدنی مشخص شدند.
حسین ترابی حجت الله رنجبر
برای انجام این مطالعه به شناسایی عوامل موثر در مکان یابی صنایع پرداخته شد. در ادامه میزان اهمیت هر یک از عوامل براساس نظرات کارشناسی تعیین شد. جهت تعیین وزن نهایی معیارها، در روش ahp از نرم افزار expert choice11 و در روش های fahp از نرم افزارmatlab r2010a استفاده شد. پس از اعمال وزن های به دست آمده در نقشه ی معیارها، هم پوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام شد. از عملگر گاما نیز جهت مکانیابی استفاده شد. با توجه به نقشه ی گل باد استان، مکانهای مناسب جهت ساخت صنایع جدیدگچ و سیمان شناسایی و معرفی شد.
مهدی نقدی نسب حجت الله رنجبر
مواد زائد جامد، جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان بوده و تولید این مواد همراه با رشد جمعیت انسان در حال افزایش بوده و یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی عصر حاضر است. آلودگیهای هوا، آب و خاک ناشی از عدم مکان یابی صحیح جهت دفن این مواد مشکلاتی را برای محیط زیست و همچنین جوامع بشری درپی خواهد داشت. در این تحقیق که با هدف مکانیابی مناسب جهت دفن زباله های شهری شهر کرمان انجام گرفته است، سعی شده با استفاده و expert choice و arc view ،arc map و نرم افزارهای (gis) از سامانه اطلاعات جغرافیایی با در نظر گرفتن پارامترهایی مانند زمین شناسی، راههای دسترسی، نقشه شیب،کاربری اراضی، فاصله از مناطق مسکونی، خاکشناسی، شبکه هیدروگرافی، آبهای زیرزمینی، جهت باد غالب و... و همچنین معیارها و ضوابط محیط زیست و شهرداری ها جهت انتخاب مکانهای مناسب برای دفن زباله، بهترین مکان های دفن زباله در اطراف شهر مشخص شوند. همچنین روش هایی که در این تحقیق از آنها استفاده شده است شامل منطق بولین، منطق فازی و همچنین روش تصمیم گیری می باشند. در پایان مناطق مستعد جهت دفن زباله در فاصله 13 کیلومتری شمال (ahp) چند معیاره شرق شهر کرمان مشخص شدند.
محمود شمس الدینی نژاد محمد رضا شایسته فر
برای مکانیابی سد باطله معدن مس درآلو از سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. برای بهتر جواب گرفتن پارامترهایی که قابلیت تبدیل شدن به نقشه را دارند، مشخص و تبدیل به نقشه گردیدند، سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی، عملیات مکانیابی صورت گرفت. در این تحقیق از روش تحلیل سلسله مراتبی و روش منطق فازی استفاده شد. پارامتر های اساسی، فاصله از کارخانه فرآوری، محدوده توده معدنی، جاده، شیب، کاربری اراضی، زمین شناسی، گسل، مناطق مسکونی، مناطق حفاظت شده، مناطق گردشگری، رودخانه و بارش مورد بررسی قرار گرفتند و به نقشه در سامانه اطلاعات جغرافیایی تبدیل شدند. لایه اطلاعاتی مربوط به هر پارامتر بر اساس وزن هر پارامتر، در نرم افزار arc gis 9.3، کلاسه بندی و وزن دهی شد و در آخر عملیات تلفیق داده ها با استفاده از روش فازی انجام گرفت. سپس نقشه مناطق مطلوب جهت احداث سد باطله تهیه شد. در نهایت با انجام عملیات کنترل صحرایی، چهار ناحیه جهت مطالعات تکمیلی در مناطق پیشنهادی مشخص گردید. این چهار ناحیه با استفاده از روش topsis با هم مقایسه رتبه بندی صورت گرفت.
فرشته حسن زاده حجت الله رنجبر
وجود آب های زیرزمینی در محدوده معدن همواره به عنوان یک عامل مزاحم تلقی می شود که باعث تحمیل هزینه اضافه در زمینه استخراج و آتشباری می گردد. در سال های اخیر از gis در زمینه های مختلفی از جمله آب های زیرزمینی استفاده شده است. در منطقه معدنی گل گهر سیرجان به منظور بررسی، شناخت و مدیریت سفره های آب زیرزمینی از سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. در این منطقه با بررسی وضعیت سطح تراز آب های زیرزمینی در چاه های منطقه مشخص گردید که سطح آب های زیرزمینی در طول سال تغییرات ملایمی را از خود نشان می دهند و با انجام عملیات معدن کاری و تغییر سطح توپوگرافی، جهت جریان آب های زیرزمینی به سمت پیت معدن تغییر یافته است. در منطقه مورد مطالعه به منظور شناخت وضعیت لایه آبدار، نیمرخ های هیدروژئولوژی لازم با استفاده از نرم افزار rock works رسم گردید. مقدار ضریب قابلیت انتقال و ضریب آبگذری مربوط به سفره های آبدار با استفاده از روش های ژئوالکتریک در هر نقطه از سفره آبدار تخمین زده شد. همچنین خصوصیات هیدروژئولوژیکی آبرفت های منطقه با استفاده از روش وزن دهی ahp در منطقه بررسی شد و وضعیت تخلخل موثر لایه های آبرفتی به صورت کیفی پهنه بندی گردید تا در آینده به عنوان یک لایه اطلاعاتی در زمینه زهکشی معدن استفاده گردد. با انجام آنالیز نمونه های آبی گرفته شده از چاه ها، میزان غلظت هر یک از یون های بخش سنگی و آبرفتی مشخص گردید و نقشه پهنه بندی هر یک از یون ها رسم شد. سپس از طریق تلفیق نقشه ها با استفاده از روش منطق فازی، نقشه پهنه بندی آب های تیپ کارستی رسم گردید. همچنین با استفاده از نحوه پراکندگی یون ها، تیپ آب زیرزمینی منطقه از نظر آنیونی کلروره و از نظر کاتیونی کلسیک- سدیک تشخیص داده شد.
بتول السادات طباطبایی غلامرضا نوری
چکیده امروزه یکی از عوامل کلیدی در برنامه ریزی های توسعه منطقه ای،مکانیابی نقاط گردشگری است. زیرا صنعت گردشگری به عنوان یکی از بخشهای مهم اقتصادی می باشدکه به عنوان بخش چهارم فعالیتهای انسان پس از کشاورزی، صنعت و خدمات محسوب می گردد و کارشناسان پیش بینی می کنند، به عنوان سودآورترین صنعت جهان در آید. مکانیابی نقاط گردشگری شامل مطالعات منطقه ای ، انتخاب اولیه چند مکان ،تدوین معیارهای انتخاب، بکارگیری معیارها در مورد مکانهای مختلف و انتخاب آلترناتیو برتر یعنی مکان مناسب تر برای توسعه گردشگری می باشد. این مکان یابی تأثیر مستقیمی در موفقیت یا عدم موفقیت توسعه گردشگری دارد به دلیل این که مکان گردشگری در جذب گردشگر و ایجاد انواع گردشگری نقش موثری دارد. نقاط گردشگری که بتوانند گردشگر بیشتری را جذب کنند، می توانند به توسعه منطقه کمک کنند. منطقه مطالعاتی که در غرب و شمال استان کرمان قرار گرفته است، شامل: شهرستان های انار ،رفسنجان ، زرند ،شهربابک و کوهبنان می باشد و با مساحتی در حدود 31896.3 کیلومتر مربع به مختصات جغرافیایی در 28°29تا43°31عرض شمالی22°54 تا 58°56 قرار دارد .با جمعیتی بالغ بر574436نفر از کل استان شناسایی می شود. در این پژوهش ، با استفاده از روش منطق فازی و مدل ahp و نرم افزار gis پس از تعریف معیارها و بررسی نظرات کارشناسان ، نقاط نمونه گردشگری بر اساس شاخص های عوامل طبیعی، جاذبه ها، تاسیسات و خدمات و راه ارتباطی ارزیابی شدند. بعد از فازی سازی نقشه ها با استفاده از وزن های ahp و بکار گیری تابع weighted sumو تابع fuzzy logic نقشه های نقاط نمونه گردشگری ترسیم شد . بعد تلفیق نقشه های ahp و fuzzy نقشه نهایی تولید گردید و بر اساس نتایج حاصله، مساحت گزینه بسیار مناسب برای گردشگری6/13300 کیلومتر مربع ،مساحت گزینه مناسب برای گردشگری 6/6876 کیلومتر مربع، گزینه تاحدودی مناسب برابر با 6/8392 مربع و در نهایت گزینه نامناسب 6/3100 کیلومتر مربع در محیط gis محاسبه گردیدند .نتایج نشان می دهند که در مقایسه: نقشه های fuzzy پهنه های بیشتری را در مقایسه با نقشه های ahp، پوشش می دهند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سیستم فازی ظرفیت های بالفعل و بالقوه بیشتری از منطقه را برای تصمیم گیری آسانتر نمایش می دهد. کلمات کلیدی: مکان یابی،نقاط نمونه گردشگری، ahp،fuzzy logic، gis، غرب استان کرمان
احمد خیاط زاده حجت الله رنجبر
پیامدهای زیست محیطی انتشار و گسترش خطرات آتشفشانی محققان را بر آن داشته که با درک عمیق تر فرایند های فیزیکی موثر بر دینامیک حرکت و پارامترهای تأثیرگذار بر حرکت محصولات فورانی به ارائه مدل های دقیق تر و کارامدتری جهت شبیه سازی آنها بپردازند. شبیه سازی های عددی متعددی برای این مدل ها طراحی شده است که از این بین از نرم افزار voris که تحت سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) اجرا می گردد، استفاده شده است. مهمترین پارامتر تأثیرگذار در این بین، متغیرهای بادی منطقه از جمله جهت و سرعت جریان باد در سطوح مختلف جو می باشد. در این پژوهش با توجه به آنالیز اطلاعات باد مناطق مورد مطالعه که طی یک دوره آماری سه ساله از طریق پایگاه اطلاعاتی ncer/ncar تهیه گردید و پس از وارد کردن دیگر پارامترهای موثر بر ارتفاع ستون های فوران و قدرت انتشار ذرات، نقشه های مسیر انتشار خاکستر ناشی از فوران های احتمالی این آتشفشان ها تهیه گردید. به علاوه، از آنجا که توپوگرافی یکی از عوامل تأثیرگذار در برآورد اغلب خطرات آتشفشانی (خطرات جریانی) محسوب می شود، سنجش از دور و مدل های ارتفاعی رقومی (dem) نقش مهمی بازی می کنند. بر همین اساس، شهرها و آبادی های چندی در نزدیکی استراتولکان های دماوند، سبلان، تفتان و بزمان واقع شده اند که در معرض خطر ابر خاکستر و خطرات جریانی مانند جریان های گدازه، جریان های پیروکلاستیک و لاهار قرار گرفته اند.
بهرام بهرام بیگی جمشید شهاب پور
دورسنجی ابر طیفی یکی از ابزار های نوین، کارآمد و پیشرفته در مدل سازی الگوی طیفی مواد سطح زمین به حساب می آید. تشخیص انواع کانی های رسی و دگرسانی مرتبط، از مراحل مهم پی جویی بسیاری از کانسارهای گرمابی محسوب می شود و استفاده از توانایی سنجنده های ابرطیفی در این راستا کارگشا است. تصاویر ابر طیفی سنجنده هایپریون حاوی اطلاعات بسیار غنی از سطح زمین در 242 باند ظریف و پیوسته می با شند. البته در این میان عوامل جوی متعددی وجود دارند که محتوای اطلاعات طیفی بعضی از باندها را آلوده می کنند؛ نتیجتاٌ برای استخراج حداکثر میزان اطلاعات در بهینه ترین حالت از یک تصویر ابرطیفی، انجام تصحیحات جوی مرحله ای اجتناب ناپذیر است که منجر به تصحیح اطلاعات باندهای آلوده شده به وسیله عوامل جوی می شود. تصحیحات جوی با دو روش داده پایه و صحنه پایه بر روی تصاویر قابل اعمال هستند. در بخشی از مطالعه حاضر به بررسی نتایج حاصل از دو روش صحنه پایه تصحیح جوی آنی(quac) و روش میانگین نسبی بازتاب ها (iarr) بر روی تصویر هایپریونِ زون آرژیلیک در منطقه آتشفشان مساحیم پرداخته شده است. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از روش های صحنه پایه مذکور، از مطالعات طیف نگاری صحرایی و روش تصحیح داده پایه خط تجربی انطباق (elm) استفاده شده است. مقایسه مورد نظر با استفاده از روش نقشه بردار زاویه طیفی و محاسبه اختلاف زاویه ای طیف تصاویر تصحیح شده و طیف صحرایی انجام شد. نتایج بدست آمده بیان گر ضریب صحت عامل 58/74 درصد برای تصویر تصحیح شده به روشiarr و ضریب صحت عامل 5/35 درصد برای تصویر تصحیح شده به روش quac می باشد؛ و این در حالی است که تصحیح داده پایه elm نیز با اتکا به داده های طیف نگاری صحرایی ضریب صحت 58/74 درصد را نشان می دهد. بنابراین در تفکیک زون آرژیلیک در مناطق نیمه خشک، تصحیح جوی iarr پیش پردازشی مناسب و کم هزینه جهت بازیافت اطلاعات طیفی داده های ابرطیفی به حساب می آید. روش های پردازش تصاویر ماهواره ای را می توان به دو گروه آمار پایه و طیف مبنا تقسیم نمود. در بخش دیگری از مطالعه حاضر به بررسی نتایج حاصل از هر دو نوع روش پردازش تصویر و مقایسه ضریب صحت هر کدام در برابر داده های صحرایی پرداخته شده است. مطالعات میدانی و آزمایشگاهی شامل بررسی نقاط با حداکثر شدت دگرسانی، طیف نگاری، آزمایش xrd و مطالعه مقاطع میکروسکپی نمونه های سنگی برداشت شده از منطقه می شود. روش های پردازش تصویر sam و pca به ترتیب به عنوان روش های طیف مبنا و آمارپایه بر روی تصویر هایپریون زون آرژیلیک در منطقه آتشفشان مساحیم اعمال گردید. روش mtmf نیز به عنوان روشی که علاوه بر استفاده از طیف مرجع اصول آماری تصویر را نیز درگیر پردازش می کند، مورد بررسی قرار گرفت. محاسبه ماتریس صحت و تعیین ضریب صحت عامل مناطق حداکثر امکان در روش های sam، pca و mtmf ضریب 58/74درصد برای پردازش با روش sam و ضرایب 42/25 و 61 درصد به ترتیب برای مناطق حداکثر امکان در روش های pca و mtmf را نشان می دهد. بنابراین استفاده از روش های طیف مبنا در پردازش تصاویر ابر طیفی پیشنهادی مناسب جهت مطالعات دورسنجی سطح زمین با استفاده از داده های سنجنده هایپریون به حساب می آید. بررسی کمی نتایج حاصل از روش های پردازشی sff ، lsu ، کلاسه بندی شبکه عصبی و svm نیز بر روی داده های هایپریون زون آرژیلیک در منطقه آتشفشان مساحیم به ترتیب ضرایب صحت عامل 72 درصد، 61 درصد، 57 درصد و 4/64 درصد را بدست می دهد که نشان دهنده برتری روش هایی است که بیشتر بر مبنای شباهت الگوی طیفی بنا نهاده شده اند. بررسی اثر کاهش نویز بر روی پردازش های sff، lsu و sam نشان دهنده اثر مثبت این عمل بر روی نتایج پردازش های ابر طیفی می باشد؛ به گونه ای که هر چند در نتایج روش های sam و lsu تغییر چندانی مشاهده نشد اما ضریب صحت عامل روش sff با اعمال کاهش نویز از 72 درصد به بیش از 74 درصد می رسد.
علی الهی جمشید شهاب پور
ارائه مدل جدید و بدیع در اکتشاف مواد معدنی امری ضروری و لازم است در این تحقیق؛ تعیین عمق فرسایش لایه های زغالی نسبت به سطح ناپیوستگی دگرشیب که در زیر بخش های باقیمانده لایه راهنما (آهک کرتاسه) قرار گرفته است برای نخستین بار به عنوان ابزاری اکتشافی جهت تعیین میزان باقیمانده لایه های زغالی در راستای شیب لایه های موجود در ناودیس بزرگ زغالی کرمان، با استفاده از روشهای نوین به کار گرفته شده است. سطح دگرشیب (سطح اولیه رخنمون لایه های ذغالی) لایه های ذغالی با سن ژوراسیک را از سنگ آهک ضخیم با سن کرتاسه (لایه راهنما) در بزرگ ناودیس منطقه کرمان جدا می سازد. تغییر شکل های تکتونیکی متناوب و دیگر فرایندهای سطحی زمین در سنوزوییک، منجر به حذف بخشهایی از آهک کرتاسه، سطح دگرشیب و افق فوقانی لایه های زغالدار ژوراسیک گردیده است. سطح اولیه رخنمونهای زغالی، سطح فوقانی رخنمون زغال را در کرتاسه پیشین تعیین می کند که به عنوان سطح مبنا استفاده گردیده است. پس از ورود داده ها ی منطقه که شامل تصاویر ماهواره ای، برداشتهای صحرایی، نقشه های زمین شناسی، داده های هیپسومتری و توپوگرافی، سامانه موقعییت یابی جهانی (gps) و زمین ساختاری می باشد، با پردازش این داده ها در سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) مشخص گردید که عمق فرسایش یافته افق زغالدار بین سطح دگرشیب (سطح مبنا) و سطح زمین (رخنمون لایه های زغال) در بخش شمالی ناودیس بیشتر از بخش جنوبی ناودیس می باشد. بر اساس عمق فرسایش یافته لایه های زغالدار، میزان باقیمانده لایه های زغالدار در راستای شیب لایه، در بخش شمالی ناودیس نسبت به بخش جنوبی ناودیس کمتر ارزیابی شده است. لذا نتایج این تحقیق را می توان در اکتشاف نواحی زغالی و کانسارهای مشابه در دیگر نواحی به کار برد.
فهیمه معتمد نیا شهباز رادفر
در این پایان نامه به بررسی مسائل زمین شناسی شهری شهر زرند با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شده است. شهر زرند در استان کرمان، بین 32َ ?56 تا 36َ ?56 طول شرقی و َ47 ?30 تا 50َ ?30 عرض شمالی واقع شده است. ناحیه زرند در یکی از فعالترین واحد های لرزه ای ایران قرار دارد که توسط چند گسل مهم و لرزه زا محصور گشته است. از این رو به دلیل اهمیت خطر لرزه ای در شهر و آسیب های ناشی از آن، تحلیل خطر زمین لرزه به روش های آماری و احتمالی انجام گردید و بزرگی زمین لرزه، شتاب، شدت و سرعت ناشی از هر قطعه گسل، دوره های بازگشت زمین لرزه ها و ... برای این منطقه تعیین گردید. همچنین به منظور بررسی کیفیت منابع آب زیرزمینی شهر، تا?ثیر احتمالی شهر و تا?ثیر واحد های سنگی موجود در ناحیه بر روی کیفیت منابع آب، با 15 نمونه آب جمع آوری شده از مناطق بالادست شهر، داخل شهر و پایین دست شهر، روند غلظت عناصر در سفره آب زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفت. به دلیل وجود نشانه های نشست زمین در دشت زرند، فرونشست زمین در شهر ارزیابی گردید تا مناطق مستعد نشست در شهر شناسایی گردند و این خطر مدیریت شود تا آسیب های ناشی از آن کاهش یابد. در نهایت به منظور تعیین مناسب بودن مکان فعلی دفن زباله شهر، این مکان بررسی شد و مکان یابی محل دفن زباله برای یافتن مکانی بهتر و مناسب تر انجام گردید.
نادیا شریفیان حجت الله رنجبر
در این پژوهش مناسبترین مکان جهت دفن زباله برای شهر فسا تعیین شده است. برای این منظور در محیط gis لایه های مربوط به پوشش گیاهی، آبهای سطحی و زیرزمینی، مناطق حفاظت شده، مناطق مسکونی، زمین شناسی، خاک شناسی و ...تهیه گردیده و با استفاده از روشهای بولین، فازی و تصمیم گیری چندمعیاره با یکدیگر تلفیق شده اند. سپس مناطق مناسب ، با استفاده از یک سری معیارهای توصیفی، نظیر باد، معیار زیبایی شناسی وروند توسعه شهری اولویت بندی گردیده اند. نهایتاً مناسبترین محل در جنوب غربی شهر فسا تعیین گردید که در مسیر توسعه شهری نبوده و به دور از چشم عابرین قرار دارد. ضمناً منطقه انتخاب شده در مسیر جریان بادهای غالب منطقه قرار ندارد.
فرزانه ذکاوت بخش احمد عباس نژاد
در این پایان نامه به بررسی مسائل زمین شهری شهر جهرم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته می شود. شهر جهرم بین طول جغرافیایی َ 23 o 53 و 3َ o 54 و عرض جغرافیایی 21َ 0 28 و 42َ o 28 در جنوب استان فارس واقع گردیده است . این شهر در زون زاگرس چین خورده قرار دارد ،که این زون جزء فعال ترین زون های لرزه خیزی ایران می-باشد. در این مطالعات به ارزیابی خطر زلزله شهر جهرم به روش آماری و تحلیلی پرداخته شد. با توجه به مطالعات مشخص گردید که گسل داربست با 56 کیلومتر طول و در فاصله 5 کیلومتری شهر، قادر است زلزله ای با بزرگی 1/7 و شتاب g59/ 0 و شدتviii(mmi) ایجاد کند. پهنه بندی خطر سیل با استفاده از عکس های ماهواره ای نشان داد که بخش های شمال-شرقی و همچنین جنوب شهر دارای پتانسیل سیل خیزی بالایی هستند. برای بررسی کیفیت آب زیرزمینی شهر، به نمونه-برداری از تعداد 20 حلقه چاه با گستردگی کامل جهت پوشش دادن کل شهر و حومه پرداخته و نمونه هایی از بالادست، داخل شهر و پایین دست برداشت گردید.این مطالعات نشان داد که غلظت سولفات در اکثر نمونه ها بیشتر از حد مجاز است که علت آن فرایند انحلال ژیپس در سنگ های زیرین می باشد. نتایج، هیچ گونه آلودگی نسبت به آرسنیک در آب زیرزمینی نشان ندادند. به منظور مکان یابی دفن مواد زائد، عوامل موثر به صورت لایه های اطلاعاتی متعدد در نرم افزار gis تهیه شدند و با استفاده از منطق بولین و منطق فازی مکان های مناسب شناسایی شدند که عبارتند از یک محل در شرق شهر و محل دیگر در جنوب شرقی شهر.
نائر رحمانی حجت الله رنجبر
یکی از مواردی که در فرآیند معدنکاری و صنایع معدنی وابسته به آن، بایستی مورد توجه خاص قرار گیرد، مکان یابی واحدهای فرآوری و کانه آرایی مواد معدنی با در نظر گرفتن مسائل زیست محیطی و اقتصادی می باشد، چرا که این کارخانه ها در تمام عمر معدن مورد استفاده قرار گرفته و تعیین محل مناسب آن ها از ضروری ترین کارها در یک معدن می باشد و یک انتخاب مناسب می تواند تولید را افزایش دهد و بازدهی را به حداکثر برساند. در این تحقیق سعی شده است که با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و بررسی مشکلات سایر کارخانه های موجود، فهرستی از عوامل موثر بر انتخاب مکان احداث این کارخانه ها فراهم شود. برای تعیین اولویت و میزان اهمیت نسبی این عوامل از روش های تصمیم گیری چندمعیاره تحلیل سلسله مراتبی فازی (به روش لارهون و پدریکز) و غیرفازی (به روش ساعتی)، بر اساس جمع آوری نظرات کارشناسان خبره در زمینه معدنکاری (اکتشاف، استخراج، فرآوری، مکانیک سنگ و مدیریت امور معدنی)، استفاده گردید. نتایج این روش ها حاکی از اهمیت فوق العاده زیاد فاصله از محل تأمین خوراک (معدن) می باشد. ضمناً روش تحلیل سلسله مراتبی فازی به طور قابل ملاحظه ای برخی عوامل را به عنوان مهم ترین عوامل، مشخص نموده که اهمیت معناداری در مقایسه با سایر عوامل پیدا کرده اند. در عین حال می توان گفت که روش تحلیل سلسله مراتبی قطعی نیز ضمن تعیین اولویت برای عوامل، آن ها را به دسته های مشخصی از لحاظ میزان اهمیت تقسیم بندی نموده است. در ادامه تحقیقات، برای تعیین مکان مناسب احداث کارخانه فرآوری معدن مس چاه فیروزه بر اساس نتایج تحلیل های سلسله مراتبی فازی و غیرفازی، از روش های فازی و مجموع وزن دار در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده گردید. با تلفیق نتایج روش های مذکور نقشه واحدی قابل تهیه است که بر اساس آن تعدادی نقاط به عنوان گزینه های معتبر (بر اساس برخی از عوامل موثر) معرفی شده اند و از بین آن ها به کمک روش بیشترین شباهت به گزینه آرمانی، یک محدوده به عنوان محدوده نهایی معرفی شده است.
زهرا جلالی حجت الله رنجبر
منطقه مورد مطالعه شامل نقشه 1:100000 بافت می گردد که در کمربند مس پورفیری کرمان واقع شده است و بخش جنوب شرقی کمربند آتشفشانی-رسوبی ایران مرکزی و قسمت هایی از کمربند افیولیتی نائین-بافت را شامل می شود. در محدوده مطالعاتی اندیس های دارای دگرسانی و کانه های اقتصادی متعددی وجود دارد که از مهمترین آنها کانسار درآلو، محدوده های دگرسانی چهرن، دگرسانی پای نگین، معدن قنات مروان، معدن کرومیت شمال بافت و غیره می باشد. هدف از این مطالعه بررسی داده های سنجنده های etm+ و aster جهت تعیین قابلیت های آنها در شناسایی مناطق دگرسان شده و در نتیجه ارائه یک مدل اکتشافی برای اکتشاف کانسارها در منطقه مطالعاتی و نیز سایر قسمت های کمربندآتشفشانی-رسوبی ایران مرکزی می باشد. تصاویرمنطقه مطالعاتی تحت روش های پردازش تصویر از جمله ساخت ترکیبات رنگی کاذب، نسبت گیری باندی، آنالیز مولفه های اصلی و آنالیز انتخابی مولفه های اصلی، نقشه برداری زاویه طیفی و انطباق سیمای طیفی قرار گرفت. از نسبت های باندی متنوعی مانند 4/5، 4/6 ، 7/9، 7/6، 7/5 و 7/8جهت بارزسازی دگرسانی ها با استفاده از داده های استر استفاده گردید. همچنین از تصاویر ویژه نسبتی 6/8+4 برای بارزسازی دگرسانی پروپیلتیک، 4/9+7 برای بارزسازی دگرسانی فیلیک استفاده شد. آنالیز استاندارد(pca) و هدایت شده(dpca) مولفه اصلی روی داده های استر انجام گرفت که جهت بارزسازی مناطق دگرسانی مفید واقع شد. با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی با روش dpca و انتخاب 3 باند از محدوده طول موجی 6باند swir استر بر اساس رفتار طیفی، کانی های کلیدی در هر کدام از مناطق دگرسانی تشخیص داده شد. از روش نقشه بردار زاویه طیفی(sam) جهت بارزسازی کانی های دگرسان شده استفاده شد که از زاویه 0/075 رادیان برای بارزسازی کانی های ایلیت و موسکوویت استفاده شد. برای کانی مونتموریلونیت زاویه 0/085اجرا شد. برای نقشه برداری کانی های کلریت، اپیدوت و کلسیت از زاویه 0/08رادیان استفاده شد. آخرین روش بارزسازی استفاده از روش sff بود که در این روش مناطق دگرسانی به خوبی بارزسازی شدند؛ نتایج این روش نیز توسط نتایج حاصل از حاصل از کار صحرایی و آزمایشگاهی تأیید گردید. طیف های مورد استفاده در روش sam و sff برگرفته از طیف تصاویر و طیف های آزمایشگاهی usgs می باشد. جهت بارزسازی دگرسانی های مربوط به مناطق افیولیتی که در جنوب منطقه مطالعاتی قرار دارند، دگرسانی کلریتی که منطبق بر این افیولیت ها می باشد، با استفاده از روش های مختلف پردازش شناسایی گردید؛ همچنین طیف مربوط به کانی سرپانتین از کتابخانه طیفی(usgs) استخراج گشته و جهت نقشه برداری زاویه طیفی(sam) مورد استفاده قرار گرفت. تمام روش های یاد شده می توانند به نحو مفیدی جهت بارزسازی انواع دگرسانی و کانی های دگرسانی مورد استفاده قرار گیرند. روش نقشه بردار زاویه طیفی نسبت به روشهای دیگر نتایج بهتری ارائه نمود.
سمیرا بختیاری حجت الله رنجبر
بسیاری از مواد معدنی ممکن است در سنگ مادر با عیار کم و بدون ارزش اقتصادی موجود باشند. ضمن هوازدگی وحمل رسوبات حاصل به پهنه های آبرفتی، یک مرحله تغلیظ طبیعی انجام می شود و رسوبات با عیار اقتصادی در لایه های آبرفتی به صورت کانسار پلاسر متمرکز می شوند. این رسوبات را می توان برحسب خاستگاه تشکیل آنها تفکیک نمودکه جهت انجام این کار پردازش رقومی تصاویر ماهواره ای می تواند مفید باشد
فردین احمدی حجت الله رنجبر
در این پژوهش با بررسی میزان لرزه خیزی شهرستان دهگلان و بر اساس معیارهای مختلف، پهنه بندی خطر لرزه ای انجام شد. سپس با توجه به وجود دشت دهگلان در منطقه، پهنه بندی خطر نشست زمین صورت گرفت. همچنین بر اساس اطلاعات ژئوالکتریک دشت، مقاومت ویژه لایه ها در مناطق مختلف مشخص گردید. با توجه به این موارد، آسیب پذیری خطوط لوله گاز برآورد شد. نتایج این بخش حاکی از آسیب پذیرتر بودن جنوب غربی شهرستان نسبت به دیگر قسمت ها می باشد. در ادامه روند پروژه با تمرکز بر شهر دهگلان و بر اساس معیارهایی همچون میزان استحکام ابنیه، تراکم جمعیتی و غیره، با استفاده از روش های تحلیل سلسله مراتبی و منطق فازی به پهنه بندی خطر زلزله شهر دهگلان در محیط gis پرداخته شد.
سیما محمودی دهشتران حجت الله رنجبر
قنات از قدیمیترین روشهای استخراج آبهای زیرزمینی است که از 22 سال پیش بده -خصوص در ایران رایج بوده است. با توسعه بدی رویده شدهرها و تیییدر سیسدتم آبرسدانی شدهری بسیاری از قناتها متروکه شدهاند. در شهر کرمان نیز رشته قناتهای زیدادی وجدود دارد. امدروزه نشست ساختمانها مشکلات ناشی از عدم شناخت دقیق مکان قناتها در زیر زمین را نشدان مدی دهد. چند رشته قنات در پردیزه افضلیپور دانشگاه شهیدباهنر کرمان وجود دارند که بخش عمدده چاهها به علت سداخت و سداز پنهدان شدده اندد. در قسدمت هدایی کده چداه هدای پنهدان وجدود دارد شکستگی در ساختمانها و در قسمتهایی که ساخت و سازی صورت نگرفته است وجود میلههدا دال بر وجود قنات میباشد. در این تحقیق شناسایی رشته قناتهای موجود در پردیزه افضدلی پدور دانشگاه شهیدباهنر کرمان مورد توجه قرار گرفت. بدین منظور ابتدا عکسهای هوایی در سه بدازه 3131 و 3132 ژئورفرنس گردید و میلههای قناتها بارزسازی شددند. سدپس در ندرم زمانی 3111 افزار arcmap مسیر قناتها رسم گردید و بر روی تصویر ماهوارهای فعلی دانشگاه منطبق گردید. مطالعات انجام شده بر روی پردیزه افضلیپور دانشگاه شدهید بداهنر حداکی از وجدود هشدت رشدته قنات در منطقه مورد مطالعه میباشد. تعداد میله قناتها در منطقه مورد مطالعه 304 میباشد. تعدداد 02 ساختمان در مسیر رشته قناتها واقع شدهاند. در نهایت بهمنظور بررسی دقیقتر موقعیت قنات ها و همچنین تخمین عمق آنها روش مقاومتویدژه الکتریکد ی در محددوده هدا یی کده سداخت و سازی انجام نشده مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور برداشتهای دوبعدی مقاومت ویژه در دو پروفیل در دو منطقه متفاوت از پردیزه افضلیپور دانشگاه شهید باهنر کرمان و در جهت عمدود بدر مسیر قناتها که با استفاده از مطالعات دورسنجی مشخص شده بود انجام شد. بدا اسدتفاده از رو ش مقاومت ویژه عمق تقریبی قناتها در پروفیل اول 30 متر و در پروفیل دوم شش متر تفسیر شد. این مطالعه نشان داد که میتوان از عکسهای هوایی به نحو مطلوبی جهت تعیین مسیر رشته قناتهدا ی مدفون مخصوصا" در مناطقی که ساخت و سداز انجدام شدده اسدت اسدتفاده نمدود. همچندین روش مقاومت ویژه جهت بهینهسازی موقعیت قناتها و تخمین عمق آنها مناسب میباشد.
محمدرضا محمدهاشمی حجت الله رنجبر
چکیده ندارد.
سارا فخاری حجت الله رنجبر
چکیده ندارد.
محمدرضا محمدهاشمی حجت الله رنجبر
چکیده ندارد.
فرشید رمضانی غلامرضا کمالی
چکیده ندارد.
مهدی رحیمیان غلامرضا کمالی
چکیده ندارد.
حامد فتحی پور محمدرضا شایسته فر
چکیده ندارد.
رضا ابراهیمی پور کوروش شهریار
شبکه شکستگیها و درزه ها بعنوان کانال و مجرای اصلی عبور جریان آب زیرزمینی در توده سنگ محسوب می شوند. همچنین جریان سیال بوسیله چگونگی توزیع و گستردگی آنها مشخص می شود با استفاده از داده های حاصل از برداشت ژئومکانیکی ناپیوستگی ها علاوه بر تعیین روند عمومی آنها از این داده ها می توان در محاسبات مربوط به خواص هیدرولیکی ناپیوستگی ها و نیز در مراحل مختلف کارهای زهکشی استفاده نمود. برای برداشت ناپیوستگی در معدن سنگ آهن گل گهر از روش برداشت خطی scanline استفاده شد.امتداد ناپیوستگی ها با استفاده از clino rule و شیب آنها با شیب سنج کمپاس اندازه گیری شد. سایر خواص ناپیوستگی ها شامل فاصله داری، دهانه بازشدگی ، تداوم ، زبری، موجداری سطح و مواد پرکننده نیز مورد بررسی قرار گرفت. داده های جهتداری توسط نرم افزارهای dips و stereo مورد پردازش قرار گرفت و دو جهت عمده تقریبی n70w و شمالی-جنوبی برای ناپیوستگی ها بدست آمد.