نام پژوهشگر: امیر وزیری زاده
رضا کمالی فر علیرضا صفاهیه
جوامع ماکروبنتوزی جنگل مانگرو بردستان جهت بررسی وضعیت زیست محیطی این زیستگاه مورد مطالعه قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه شامل توده ای از درختان حرا در دو سمت کانال مرکزی خور بوده و مساحتی در حدود 2 هکتار را شامل می شود. نمونه برداری در طی چهار فصل و از شهریور 1387 تا اردیبهشت 1388 صورت گرفت. نمونه های ماکروبنتوزی بر اساس پراکنش درختان حرا در چهار ترانسکت برداشته شد. در هر ترانسکت بر اساس ناحیه بندی افقی ظاهری، در پنج ایستگاه با سه تکرار نمونه برداری انجام شد. در مجموع 44 گونه ماکروبنتوزی متعلق به چهار رده جانوری شکم پایان (20)، سخت پوستان (12)، پرتاران (6) و دوکفه ای ها (6) شناسایی شد. paphia galus، cerithidea cingulata، hydrobia sp.، capitella capitata و ceratonereis sp. گونه های غالب بودند. فراوانی و تنوع گونه ای ماکروفون ها در ایستگاه ها و فصول مختلف متفاوت بود. بگونه ای که در فصول سرد فراوانی و تنوع گونه ای بیشتری مشاهده گردید. همچنین ترکیب گونه ای رده های مختلف در طی فصول مختلف دچار تغییر می شد. عموماً تراکم و تنوع گونه های ماکروبنتوزی از ناحیه بالای جزر و مدی به سمت کانال مرکزی افزایش می یافت. فراوانی شکم پایان و دوکفه ای ها همبستگی معنی داری را با درصد رس (mud) نشان داد. فراوانی پلی کت ها دارای همبستگی معنی داری با فاکتور های شوری، اکسیژن محلول، eh و tocبود. فراوانی سخت پوستان نیز همبستگی معنی داری را با میزان toc نشان داد. آزمون پیرسون همبستگی معنی داری را میان تنوع گونه ای و پارامتر های محیطی از جمله eh، شوری، اکسیژن محلول و toc نشان داد. شاخص های اکولوژیکی، فراوانی بالای گونه های شاخص آلودگی مانند capitella capitata ، وجود درختان خشک شده و تراکم بسیار کم آنها در بسیاری از مناطق خور و همچنین وضعیت پتانسیلی کاهشی رسوبات نشان دهنده وضعیت متوسط تا ضعیف این زیستگاه است. در بین فصول مختلف، فصل تابستان دارای بیشترین تنوع زیستی، کمترین غالبیت و بهترین وضعیت زیست محیطی بود. وضعیت اکولوژیکی و زیست محیطی در ایستگاه های مجاور خشکی به مراتب بدتر از ایستگاه های مجاور کانال مرکزی بود و بطور کلی از نواحی بالای جزر و مدی به سمت نواحی پایین جزر و مدی وضعیت اکولوژیکی و زیست محیطی بهبود می یافت. نزدیکی ایستگاه های بالادست به مناطق شهری و صنعتی و نتیجتاً استرس های ناشی از آنها و همچنین عوامل طبیعی و تغییرات اکولوژیکی می تواند از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر این روند باشد. مقایسه نتایج حاصل از این مطالعه با مطالعه وزیری زاده (1997) نشان می دهد وضعیت اکولوژیکی و زیست محیطی این اکوسیستم در طی دهه اخیر دچار تغییرات قابل توجهی نشده است. در محاسبه شاخص ambi، تقریباً در تمامی ایستگاه ها بیش از 90 درصد نمونه های ماکروبنتوزی با موفقیت در گروه های اکولوژیکی طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از این شاخص در بسیاری از ایستگاه ها مشابه سایر شاخص ها بود. آزمون های آماری همبستگی معنی داری را میان میزان این شاخص با سایر شاخص ها نشان داد. لذا می توان گفت این شاخص قابلیت کافی برای ارزیابی وضعیت اکوسیستم های مانگرو را دارد.
ایمان عاربی سعید پیراسته
به منظور ارزیابی وضعیت اکولوژیک و تغییرات مکانی و زمانی بیوتوپ و بیوسنوز اکوسیستم های بین جزر و مدی در منطقه دلوار، بوشهر، شاخص های اکولوژیک (شانون - وینر، سیمسون، مارگالف، پایلو، برگر – پارکر، هیل و کوپه پود/نماتود) در دو سطح مایوفونا و ماکروفونای درون رسوب زی محاسبه و نقشه های مربوط به بیوتوپ، بیوسنوز و شاخص در محیط gis تولید گردیدند. همچنین در این مطالعه از یک تصویر متعلق به سنجنده aster ماهواره terra ناسا مربوط به منطقه مورد مطالعه در تعیین سطوح جزر و مدی، عمق آب در منطقه ساحلی و کدورت آب، با هدف معرفی مناسب ترین روش طبقه بندی در دو محدوده طیفی vnir و swir استفاده گردید. نقشه های ایستگاه های شش گانه ( دو ایستگاه گلی، 2 عدد ماسه ای و 2 عدد قلوه سنگی) به کمک نرم افزار arc gis 9.2 تولید شد. همچنین از نرم افزار idrisi kilimanjaro جهت طبقه بندی تصویر منطقه مورد مطالعه استفاده گردید. 25 آرایه در سطح مایوفونا و 15 آرایه جانوری در سطح ماکروفونا در این مطالعه شناسایی گردید. آرایه های مربوط به مایوفونا متعلق به 4 شاخه، 5 رده، 4 راسته، 7 خانواده، 12 جنس و 16 گونه بودند. همچنین آرایه های شناسایی شده در سطح ماکروفونای درون رسوب زی متعلق به 3 شاخه، 4 رده، 9 راسته، 16خانواده و 14 جنس و گونه بودند. نتایج شاخص های اکولوژیک حاکی از آن بود که اکوسیستم قلوه سنگی رستمی تحت تأثیر آلودگی ناشی از اسکله صیادی این بندر قرار داشته است. همچنین مشخص گردید که فعالیت های تفریحی که در ساحل ماسه ای باشی صورت می گیرد، بر این اکوسیستم، به ویژه بر روی گروه های ماکروفونا تأثیر گذار بوده است. با این وجود، مقایسه شاخص های اکولوژیک در دو اکوسیستم گلی هاله و اسکله نشان داد که اسکله بندر محمد عامری نه تنها تأثیر مخرب زیست محیطی بر اکوسیستم همجوار خود نداشته است، بلکه می توان تولید مصنوعی این نوع اکوسیستم های ارزشمند را به عنوان یک راهکار مدیریتی قلمداد نمود. در میان عوامل غیر زنده (بیوتوپ) اکوسیستم های بین جزر و مدی منطقه مورد مطالعه، ذانه بندی رسوبات بیشترین تأثیر را بر سایر ویژگی های اکوسیستم ها داشت. بهترین روش طبقه بندی در توصیف ویژگی های رسوب شناسی اکوسیستم های گلی، حداکثر احتمال، و برای انواع ماسه ای، حداقل فاصله از میانگین تشخیص داده شد. هد ف اصلی و نهایی این مطالعه، ارائه پیشنهادات به منظور بهبود اتخاذ تصمیمات در مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی کشور بوده است.
آسیه سلیمانی راد احسان کامرانی
چکیده این پژوهش به منظور بررسی ساختار جمعیت ماکروبنتوزهای جنگل های حرا جاسک نمونه برداری از رسوبات به مدت یک سال از فصل پاییز 1388تا تابستان 1389 انجام شد. بر اساس توزیع خورهای اصلی و به منظور پوشش کامل زیستگاه چهارخور شامل جاسک غربی (خور مرکزی)، جاسک شرقی (خور شهرنو و خلاصی) و شرقی ترین بخش خور گابریک مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری توسط دستگاه گرب از چهارخور مرکزی، شهر نو، خلاصی و گابریک صورت گرفت (3n=). سپس به منظور تعیین دانه بندی رسوبات و مواد آلی در هر ایستگاه نمونه گیری انجام شد (3n=). همچنین به اندازه گیری شاخص های محیطی (دما، شوری، ph، اکسیژن محلول و کدورت) توسط دستگاه هوریبا پرداخته شد. نتایج حاصل از پژوهش کنونی نشان داد که در مجموع در طول فصل ها نمونه برداری 104 گونه ماکروفونی متعلق به چهار رده شناسایی گردید که بیشترین تعداد گونه متعلق به شکم پایان (35 گونه)، پرتاران (25گونه)، دوکفه ای ها (25گونه) و سخت پوستان (19گونه) بود. علاوه بر این تعداد گونه و تراکم ماکروبنتوزها در فصل زمستان بیشتر از بقیه فصل ها بود. در میان خورهای مختلف بیشترین تراکم ماکروبنتوزها به ترتیب متعلق به خور های مرکزی، خلاصی، شهرنو و گابریک است و در رابطه با پرتاران بیشترین تراکم متعلق به خور شهرنو، گابریک، خلاصی و مرکزی می باشد. نتایج آزمون همبستگی بین فاکتورهای فیزیکو شیمیایی آب و تراکم هر گروه از ماکروبنتوزها در تمامی مناطق نمونه برداری در سطح خطای 5% محاسبه گردید. نتایج حاصل از شاخص های تنوع زیستی نشان داد که بیشترین میانگین شاخص شانون مربوط به پرتاران خور گابریک (204/2)، شاخص سیمپسون سخت پوستان خور مرکزی (419/0) و مارگالف پرتاران خور گابریک (668/11) می باشد. نتایج حاصل نشان داد که رسوبات منطقه بیشتر از نوع ماسه ریز- سیلتی- رسی است. کلمات کلیدی: ماکروبنتوز، جنگل های حرا، جاسک، پرتاران
علی منصوری عبدالعلی موحدی نیا
کفشک زبان گاوی درشت پولک (cynoglossus arel) از جمله ماهیان کفزی با ارزش اقتصادی بالا می باشد که از جوامع کفزی تغذیه می کند. این ماهی در سراسر خلیج فارس و دریای عمان پراکنش دارد. در این مطالعه، به منظور بررسی زیست شناسی این ماهی، تعداد 287 نمونه از ایستگاه ها ی تعیین شده در سواحل شهر بوشهر نمونه گیری و مورد آنالیز قرار گرفتند. نمونه برداری با استفاده از روش صید ترال عمقی از دی ماه 1388 تا آذر ماه 1389 صورت پذیرفت. طول کل و وزن ماهیان به طور دقیق اندازه گیری شد. دامنه طولی ماهیان از 21 تا 6/35 سانتی متر و دامنه وزنی از 42/35 تا 42/195 گرم بود. پردازش آماری نتایج، اختلاف معنی داری را در میزان تغذیه در ماه ها ی مختلف نشان داد (p<0.05)، به طوری که میزان میانگین شدت تغذیه (ifi) در ماده ها 40/0±53/2 و در نرها 62/0±27/2 بود، این نتایج حاکی از تغذیه نامطلوب این ماهی می باشد. میانگین سالانه ضریب چاقی در ماده ها 08/0±541/0 و در نرها 07/0±533/0 به دست آمد. شاخص گنادوسوماتیک در جنس ماده ماهی زبان گاوی درشت پولک از ماه مهر شروع به افزایش یافته و به حداکثر مقدار خود در اسفند می رسد و در جنس نر از ماه شهریور شروع به افزایش یافته و به حداکثر مقدار خود در فروردین ماه می رسد. هماوری مطلق ماهی زبان گاوی درشت پولک زیاد نبوده و بین 95765~15756 می باشد، هماوری مطلق با طول و وزن بدن رابطه مستقیم دارد. بیشترین و کمترین فراوانی غذایی در رژیم غذایی کفشک زبان گاوی درشت پولک ماده در طول ماه ها ی نمونه برداری به ترتیب پرتاران (08/62%) و کوپه پودا (67/6%) مشاهده شد. بیشترین فراوانی غذایی در رژیم غذایی کفشک زبان گاوی درشت پولک نر در طول ماه ها ی نمونه برداری متعلق به پرتاران (50/72%) و کمترین فراوانی متعلق به کوپه پودا (06/9%) مشاهده شد. بررسی شاخص تهی بودن معده نشان داد که در این گونه جنس نر نسبت به ماده پرخورتر بوده و همچنین این گونه در فصل تخمریزی تغذیه می کند. رابطه طول بدن و وزن بدن بدست آمده، w=0.0000021l^3.030 برای نرها، w=0.0000039l^3.150 برای ماده ها می باشد.
یعقوب پارسا محمد علی سالاری علی ابادی
جزیره خارک یک جزبره نفتی است که دارای اکوسیستم های مختلفی از جمله ماسه ای، گلی، مرجانی و صخره ای می باشد. بررسی وضعیت ساختار اجتماعات سخت پوستان ماکروبنتیک در سواحل جزیره خارک از طریق نمونه برداری تصادفی با استفاده از یک کوآدرات 1×1 متر در منطقه بین جزرومدی در فصل بهار 1389 شروع و تا زمستان 1389 انجام پذیرفت. بر این اساس 5 ترانسکت در طول جزیره ی خارک، عمود بر ساحل (هر کدام شامل سه ناحیه در محدوده ی جزرومدی) در نظر گرفته شده است. نمونه هابعد از جمع آوری و تثبیت توسط فرمالین 5 درصد، به آزمایشگاه بیولوزی واقع در دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر برای جداسازی و شناسایی منتقل گردیدند. فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب (درجه ی حرارت، اکسیژن محلول، شوری و ph) ، در طول نمونه برداری انجام گرفت و اثر آن ها بر موجودات مورد مطالعه قرار گرفت که در این تحقیق هیچ گونه همبستگی بین عوامل محیطی و تراکم دیده نمی شود. در این بررسی 31 گونه سخت پوست شناسایی گردید که در این بین گونه هایpetrolisthes rufescence از خانوادهporcellanidae بافراوانی 640فرد در متر مربع و balanus tintinnabulum از خانواده ballanoidae با فراوانی 820 فرد در متر مربع در طول سال دارای بیشترین فراوانی بودند. تغییرات زمانی و مکانی در میزان فراوانی کل سخت پوستان به مدت یک سال مورد بررسی قرار گرفت. جهت مقایسه تنوع زیستی از شاخص های اکولوژیکی (شانون،سیمپسون و مارگالف) استفاده شد. شاخص شانون فصل بهار دارای بالاترین مقدار(7/0) و در فصل تابستان دارای کمترین مقدار(42/0) ثبت شد. شاخص سیمپسون در فصل بهار دارای کمترین مقدار و در فصل تابستان دارای بیشترین مقدار بود. براساس نتایج به دست امده از شاخص های تنوع، فصل بهار دارای بیشترین میزان تنوع و فصل تابستان دارای کمترین میزان تنوع بود. در بین ترانسکت ها، ترانسکت 1 (اسکله t)، دارای بالاترین و ترانسکت 5 (پارک ساحلی)، دارای کمترین فراوانی می باشند. فراوانی در ترانسکت 1 را می توان به دلیل وسعت و پیچیدگی بستر، دسترسی کمتر و عدم آلودگی بالا نسبت به بقیه دانست.
مجتبی پولادی امیدوار فرهادیان
مصب ها یکی از پرتولیدترین اکوسیستم های آبی هستند که به لحاظ اکولوژیکی و اقتصادی با اهمیت هستند. زئوپلانکتون ها گروه بسیار مهمی از جانوران اکوسیستم های مصبی هستند، زیرا اساس شبکه غذایی بوده و مراحل حد واسط در هرم غذایی پلاژیک را تشکیل می دهند. مطالعات اکولوژیکی به خصوص چگونگی تنوع زمانی و مکانی زئوپلانکتون ها در مصب ها قابل ملاحظه می باشد. مطالعه حاضر بر پراکنش زئوپلانکتون ها در مصب رودخانه حله، واقع در استان بوشهر، خلیج فارس تاکید دارد که ترکیب گونه ای، فراوانی، زی توده و تنوع جوامع زئوپلانکتونی همراه با برخی ازخصوصیات کیفی آب بررسی گردید. نمونه برداری در اواسط هر فصل از تابستان 1390 تا بهار 1391 با استفاده از تورپلانکتون گیری با چشمه 140 میکرون با تورکشی عمودی از 5 ایستگاه معین انجام گرفت. ایستگاه ها، در این مطالعه بر اساس گرادیان های زیست محیطی، پویایی اختلاط، گردش آب های شور و شیرین، جزر و مد، شدت جریان رودخانه ای و ژئومورفولوژی انتخاب گردید. اندازه گیری ها نشان داد که دامنه اکسیژن محلول، دما، شوری، ph، کلروفیل a و عمق رویت سکشی دیسک به ترتیب، 25/12-45/6 میلی گرم در لیتر، 4/34-13 درجه سانتی گراد، 45-9 قسمت در هزار، 23/8 - 04/8، 44/0-04/0 میلی گرم در متر مکعب و 55-40 سانتیمتر می باشد. جامعه زئوپلانکتون ها شامل بندپایان،کرم های حلقوی، پرتوزوا، نرم تنان، خارتنان، طنابداران، روتیفرها، نماتودها، شانه داران و مرجانیان بود. در تمام نمونه ها پاروپایان به خصوص جنس acartia غالب بود. علاوه بر این بندپایان بیشترین فراوانی را داشتند، در حالیکه شانه داران ، نماتودها، روتیفرها و خارتنان کم ترین فراوانی را نشان دادند. از میان بندپایان، پاروپایان شامل acartidae، euterpina ، oithona، oncaea، paracalanus، corycaeus، labidocera، macrosetella، microsetella و temora بیشترین فراوانی را در جمعیت زئوپلانکتونی داشتند. در تمام فصول بیشترین فراوانی و زی توده در ایستگاه 5 واقع در ناحیه مصبی، با بیشترین در پاییز (فراوانی 9/46051 فرد بر متر مکعب، زی توده 0/165 میلی گرم بر متر مکعب) و کم ترین در زمستان (فراوانی 4/5388 فرد بر متر مکعب، زی توده 9/20 میلی گرم بر متر مکعب) تخمین زده شد. شاخص های تنوع زیستی سیمپسون، شانون-وینر و مارگالف به ترتیب 84/0، 01/3 و 90/1 در تابستان ، 63/0، 2/2 و 87/1 در پاییز ، 73/0، 32/2 و 44/1 در زمستان ، 87/0، 44/3 و 38/2 در بهار بدست آمد. بیشترین تنوع زیستی زئوپلانکتونها در تابستان در ایستگاه 2 ، در پاییز و زمستان در ایستگاه 1 ، و در بهاردر ایستگاه 5 بود. ترکیب گونه ای در فصول مختلف بر اساس ضرایب جاکارد و سورنسن به ترتیب 61/0 و 76/0 در فصول تابستان - پاییز ، و همچنین 56/0 و 72/0 درفصول پاییز- بهار بیشترین بود در حالیکه این مقادیر از شباهت به ترتیب در زمستان - پائیز 27/0 و 43/0 و در بهار - زمستان 30/0 و 47/0 درکمترین میزان بود. علاوه بر این بین فراوانی زئوپلانکتون ها با شوری (01/0>p و 68/0 (r=، اکسیژن محلول (01/0>p و 59/0 (r= - و کلروفیلa (01/0>p و 71/0 (r= ، بین زی توده و شوری زئوپلانکتون ها (01/0>p و 67/0 (r=، اکسیژن محلول (01/0>p و 54/0 (r= - و کلروفیلa (01/0>p و 68/0 (r=، دما با تنوع سیمپسون (05/0>p و 44/0 (r= و تنوع شانون (05/0>p و 51/0 (r= - و ph با تنوع مارگالف (05/0>p و 53/0 (r= همبستگی معنی داری وجود دارد. همچنین بر اساس آنالیز مولفه های اصلی pca، مهمترین فاکتورهای مصب رودخانه حله به ترتیب، میزان کلروفیل a، شوری، دما و ph بودند. این مطالعه می تواند در درک فرآیندهای اکولوژیکی و بیولوژیکی، جهت مدیریت پایدار شیلاتی مفید واقع شود.
نجمه باقرنژاد محمدتقی رونق
هدف از این تحقیق شناسایی و بررسی تنوع، تراکم و پراکنش کرم های پرتار در نواحی بین جزر و مدی سواحل صخره ای استان بوشهر در سه ایستگاه بوشهر، بندر دیر و دماغه نایبند بود. نمونه برداری در چهار فصل تابستان، پاییز و زمستان سال 1390 و بهار 1391 توسط کوادرات 5/0 در 5/0 متر مربع در زمان حداقل جزر انجام گرفت. در هر ایستگاه 1 ترانسکت عمود بر ساحل در نظر گرفته شد و در هر ترانسکت در سه منطقه بالای جزر و مدی، میان جزر و مدی و پایین جزر و مدی نمونه برداری انجام گرفت. فاکتورهای محیطی از قبیل دما، شوری و ph مورد سنجش قرار گرفتند که بیشترین و کمترین میزان دما به ترتیب در فصل های تابستان (30/0 ± 9/33) و زمستان (41/0 ± 26/19)، بیشترین و کمترین میزان شوری به ترتیب در فصل های تابستان (30/0 ± 15/43) و پاییز (23/0 ± 62/40) به دست آمد اما میزان اسیدیته در کل فصول تغییر قابل ملاحظه ای را نشان نداد و بین 8 تا 9 بود. در این مطالعه 35 گونه پرتار که متعلق به 29 جنس و 16 خانواده بودند شناسایی گردید که گونه spirobranchus kraussii در طول سال بیشترین فراوانی را داشت. بیشترین و کمترین تراکم پرتاران در طول سال به ترتیب در فصل پاییز مربوط به ایستگاه بوشهر به میزان 72/492 و فصل زمستان در ایستگاه دیر به میزان 59 فرد در یک متر مربع بود. بیشترین و کمترین میزان تنوع در ظول سال و در کلیه ایستگاه ها به ترتیب در فصل های تابستان و پاییز مشاهده شد.
دانیال فخیمی محمدعلی سالاری علی آبادی
با هدف شناسایی و بررسی اکولوژیک خیارهای دریایی سواحل استان بوشهر، نمونه برداری از 4 ایستگاه جلالی، هلیله، اُلی و نایبند به طور مستقیم و طی پیمایش ساحل در نواحی جزر و مدی با تاکید بر بسترهای سنگی و صخره ای انجام شد. دو گونه ی holothuria parva (krauss in lampert, 1885) و holothuria arenicola (semper, 1868) که هر دو از خانواده holothuriidae و راسته aspidochirotida بودند شناسایی شدند. گونه h. arenicola نسبت به گونه h. parva از فراوانی کمتری برخوردار بود. گونه ی h. parva در ایستگاه اُلی از تابستان تا زمستان از لحاظ فراوانی افزایش نشان داد و از زمستان تا بهار کاهش یافت، درحالیکه گونه ی h. arenicola در همین ایستگاه در پائیز نسبت به تابستان کاهش یافته و سپس در زمستان به بیشترین میزان خود رسید و مجدداً در فصل بهار کاهش یافت. همچنین، در ایستگاه های جلالی و هلیله در تمام طول نمونه برداری نمونه ای یافت نشد و در ایستگاه نایبند نیز فراوانی گونه ها دائماً در طول مطالعه کاهش یافت و نهایتاً در فصل بهار گونه ای یافت نشد. بررسی های آماری نشان می دهد که تغییرات تراکم در بین فصول مطالعاتی اختلاف معنی داری ندارد و تنها در ایستگاه نایبند و بین فصول زمستان و بهار که فاقد نمونه بودند با دو فصل دیگر اختلاف معنی دار وجود داشت که می توان تغییرات در بستر را عامل تغییر در فراوانی گونه های نایبند معرفی کرد. رابطه ی طول و وزن گونه ها نشان می دهد که گونه ها رشد آلومتریک منفی داشته اند. ضریب آلومتریک در رابطه طول و وزن گونه ها دارای شیب خط کمی بود. شاخص ضریب وضعیت با طول گونه ها رابطه ای نشان نداد. شاخص های تنوع و غنای گونه ای در هر دو منطقهی اُلی و نایبند از تابستان 90 به سمت بهار 91 همواره در حال کاهش بود. محاسبه شاخص پراکنش گونه های خیار دریایی حاکی از پراکندگی تجمعی تمام گونه های بدست آمده در تمام فصول می باشد. با مطالعه ریخت شناسی و بافتی اندام درخت تنفسی مشخص شد با وجود اختلافات جزئی بین دو گونه، ساختار درخت تنفسی در گـونه های h. parva و h. arenicola همانند اکثر هولوتورین ها می باشد.
امیر وزیری زاده افشار بارگاهی
امروزه در سرتاسر جهان ،تحقیقات گسترده ای در رابطه با جنبه های گوناگون بیولوژیکی دریاها و اقیانوس ها آغاز گردیده است،چراکه اقیانوس با نیرویی که از خورشید می گیرد،موتورخانه ی کره ی زمین است،منبع زندگی است،مبدل عظیم دریاست که آب و هوای زمین را کنترل می کند،منبعی برای غذا،دارو،مواد معدنی و انرژی است و ارزان ترین راه حمل و نقل ممکنه است.پس به طور کلی نه فقط دانشمندان بلکه رهبران جهان نیز بیش از پیش به این پدیده ی طبیعی نظر دارند.در خلال 30 سال گذشته ، فعالیت های انسان با توجه به رو آوردن به دریا وسعت جدیدی پیدا کرده است.البته،تحقیق علمی در مورد رازهای دریا از حدود آکادمیک به طور گسترده ای تجاوز کرده است.از آنجایی که نیاز نسبت به دریاها و اقیانوس ها رو به افزایش است، طبعا علایق و توجهات وی به چنین منابعی رو به افزایش گذاشته است.این نیاز نتیجه ی توسعه ی جمعیت جهان و افزایش استانداردهای زندگی می باشد. یکی از مهم ترین تحقیقات علوم زیستی دریایی و بیوشیمی ،پژوهش بر روی سموم طبیعی جانوری و گیاهی با منشأ دریایی می باشد که موضوع دانش زهرشناسی زیستی (بیوتوکسیکولوژی) را تشکیل می دهد.موجودات دریایی نه تنها ترکیبات مفید دارویی بلکه مواد سمی نیز تولید می کنند.در میان این ترکیبات ، توکسین هایی وجود دارند در زهر مهره داران یافت می شوند و تأثیرات گوناگونی در بدن دارند.بیش از 1200 گونه ماهی زهری شناسایی شده اند.از آنجایی که ماهیان در بین مهره داران به عنوان گروه غالب زهری شناخته می شوند،منبعی وسیع از ترکیبات نوین و دست نخورده محسوب می گردند که دارای اثرات دارویی گوناگون می باشند.این مواد دارای ویژگی های فارماکولوژیک متنوعی بر روی سیستم های عصبی، عضلانی و قلبی – عروقی انسان می باشند.پروتئین های موجود در زهر، منبعی برای استخراج داروهایی جهت درمان درد،سرطان،بیماری های عفونی،بیماری های خود ایمن، آلرژی ها و فشارخون می باشند. در این بررسی فریاله ی خال سیاه خلیج فارس به عنوان یکی از خطرناک ترین ماهیان زهری خلیج فارس و استان بوشهر، از نظر ویژگی های زهرشناختی و برخی از اثرات زیستی آن نظیر اثر همولیتیک،هموراژیک،اثرات ضد انعقادی و برخی از دیگر خواص فارماکولوژیک و آنزیمی مورد بررسی قرار گرفت و پس از آن به کمک روش فیلتراسیون ژلی به صورت جزئی(partial ) تجزیه ی جزء به جزء(fractionation )گردید.از یافته های مهم این بررسی وجود فسفولیپازa2 بود که سایرپژوهشگران وجود آن را گزارش نکرده اند. در این بررسی از 8 فراکسیون به دست آمده سه فراکسیون خواص همولیتیک داشته و از میان آنها فراکسیون شماره ی 6 دارای اثر همولیتیک شدیدی بود که وابسته به گونه نیز بود و یک توکسین پروتئینی ضدانعقاد و ضدپلاکت با متوسط دوز کشندگی پایین محسوب می گردد. همولوژی آن نیز پس از شناسایی با استفاده از روش طیف سنجی جرمی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید با یک ماهی سمی از گروه بادکنک ماهیان همولوژی دارد.