نام پژوهشگر: منیره موید ناصرکیاده
منیره موید ناصرکیاده ابراهیم رنجبر
چکیده: درحماسه ها و اسطوره ها، قهرمان به معنی کسی است که ویژگی هایی نیک، همراه با اعمال پهلوانی دارد و در داستان، شخصیّت مرکزی است که می تواند شخصی خوب یا بد باشد. دوران حماسه سرایی سر آمده است و قهرمانان داستان ها، مطلق و عاری از عیب نیستند. امّا کهن الگوهای اسطوره ای، که کهن-الگوی قهرمان یکی از آن هاست، در داستان های معاصر وجود دارند و سختی هایی که قهرمان رمان از سر می گذراند، پیشتر در ماجراجویی های قهرمانان اسطوره ای تجسّم یافته است. در پژوهش حاضر، رمان های سیمین دانشور، یعنی سَووشون، جزیره ی سرگردانی و ساربان سرگردان، با توجه به تلاش نویسنده برای قهرمان پروری، مورد مطالعه قرار گرفتند. در این جا منظور از قهرمان، شخصیّت مرکزی نیست، بلکه فردی است که ویژگی هایش او را از مردم عادی جدا و به قهرمانان حماسه نزدیک می-کند. در سووشون، یک قهرمان به نام «یوسف» وجود دارد که یکّه تاز عرصه ی نبرد است. بسیاری از خصوصیّات قهرمانان حماسه را دارد و سرنوشتش داستان زندگی سیاوش، امام سوم شیعیان، یحیی تعمیددهنده و... را تداعی می کند. وجود فلسفه ی تکرار تاریخ در رمان، مرگ تراژیکی برای این قهرمان رقم می زند. او می میرد تا از خون ریخته شده ی او هزاران «یوسف» برویند. امّا در دو رمان دیگر، هر کسی بنا به موقعیّت خود می تواند قهرمان باشد. قهرمانان این داستان که برخی از خصوصیّات قهرمانان حماسی را دارند، همگی در نوعی سرگردانی ایدئولوژیک به سر می برند. در خلال داستان نیز بعضی از چهره های تاریخ ایران، در دوره های مختلف تاریخی، به عنوان قهرمان معرّفی می-شوند. با بررسی گفتار و رفتار قهرمانان رمان های دانشور، مشخّص شد که این قهرمانان که همگی دارای نگاهی اصلاح طلبانه هستند، همواره سایه ای از شخصیّت های واقعی، مخصوصاً جلال آ ل احمد را بر سر دارند.