نام پژوهشگر: محمد عبده ابطحی
محمد عبده ابطحی زین العابدین رحمانی
صنعت استراتژیک خودروسازی، بزرگترین صنعت جهان و دومین فعالیت عمده اقتصادی پس از بانکداری است که از نظر اشتغال نیز سومین صنعت دنیا پس از فولاد و نفت است. صنعت خودرو در ایران نیز از صنایع کلیدی و پیشتاز کشور بوده و حجم عظیمی از سرمایه گذاری های کشور در سال های اخیر توسط بخش خصوصی و دولتی در این حوزه انجام پذیرفته است. بیش از 30 واحد صنعتی انواع خودرو را در کشور تولید و مونتاژ می نمایند و هزاران واحد صنعتی بزرگ و کوچک برای این شرکت ها قطعات مختلف را تولید می نمایند. چالش های متعددی در حوزه خودرو کشور وجود دارد. الزامات و فشارهای محیطی مختلف مشاهده می شود که خودروسازان و سازندگان قطعات متعدد را به استقرار سیستم های مدیریت یکپارچه نرم افزاری در درون سازمان های خود و نیز ایجاد ارتباط الکترونیک با یکدیگر مجبور می کند. شرکت های ساپکو و سازه گستر سایپا که تأمین کننده قطعات دو خودروساز بزرگ کشور هستند به قطعه سازان طرف قرارداد خود توصیه نموده اند که هم سیستم های یکپارچه در سازمان های خود مستقر نمایند و هم برای تبادل الکترونیکی اطلاعات آماده شوند. بدون شک در آینده ای نه چندان دور قطعه سازانی که نتوانند این الزامات را رعایت نمایند، از چرخه تأمین قطعات خودروسازهای بزرگ کشور خارج خواهند شد. این موارد همراه با مشکلات همیشگی قطعه سازان نظیر مشکل تأمین نقدینگی، بهره وری و نوآوری پایین و کیفیت نه چندان رضایت بخش تولیدات، چالش هایی اساسی در مسیر توسعه این صنعت در کشور به شمار می روند. وضعیت یاد شده همراه با فقدان تجربه کافی در کشور در حوزه اجرای سیستم های یکپارچه فناوری اطلاعات، فقدان تجربه تولیدکنندگان قطعات خودرو در تهیه و اجرای طرح های استراتژیک فناوری اطلاعات و معماری سازمانی و تعدد و پراکندگی قطعه سازان و شرایط مختلف فعالیت آن ها، لزوم تدوین الگوهای فعالیت را به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات بیش از پیش نمایان می سازد. در این راستا به یک چارچوب واحد نیاز است که همه این سازندگان بتوانند از آن پیروی نمایند و بر پایه آن هم بتوانند بهره وری خود را افزایش دهند و هم ارتباطات الکترونیک خود را با سازندگان اصلی به صورت بهینه سازماندهی نمایند. مدل مرجع معماری سازمانی، در واقع فراهم آورنده این چارچوب واحد است. بر این اساس تحقیق جاری به دنبال آن بوده است که یک مدل مرجع برای معماری سازمانی مناسب جهت پیاده سازی سیستم های یکپارچه در بنگاه های تولید کننده قطعات خودرو کشور تدوین نماید تا این بنگاه ها بتوانند بر پایه آن و با توجه به ویژگی های خاص خود، استراتژی های مناسب و همسو را پیاده سازی و اجرا نمایند. در این پایان نامه بر پایه روش و معماری تعمیم یافته مرجع سازمانی یا geram و اختصاصی سازی آن برای تحقیق جاری به کمک روش طراحی بدیهی و با بررسی الزامات و نیازمندی های قوانین و مقررات بالادست کشور، الزامات شرکت های خودروساز داخلی و خارجی، الزامات توسعه فناوری های نوین و الزامات مدل های کسب و کار صنعت خودرو، و در مجموع شناسایی و تحلیل بیش از 120 نیازمندی و تبدیل آن به قابلیت های کسب و کار در سازمان، یک مدل مرجع برای شرکت های تولیدکننده قطعات خودرو ایرانی طراحی شده است. این مدل دارای 6 لایه معماری، 17 جز و 71 قابلیت کسب و کار است و برمبنای معماری سرویس گرا توسعه یافته است.