نام پژوهشگر: پریسا نوابی
پریسا نوابی هومن اسحق هارونی
دگزامتازون به عنوان یک گلوکوکورتیکوئید سنتتیک دارای اثرات احتمالی در اضطراب و افسردگی است، زیرا تأثیرمستقیمی بر محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال دارد. از سوی دیگر فلزات کمیاب از قبیل روی برای رشد و عملکرد مغز ضروری اند و برخی از مطالعات ارتباط بین کمــبود روی و اضطراب و افسردگی بالینی را پیشنهاد کرده اند. بنابراین در مطالعه حاضر اثر روی و دگزامتازون و نیز تداخل اثر آنها بر میزان اضطراب و افسردگی در موش های صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 140سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستاردر محدوده وزنی 20±200 گرم در گروههای بدون دریافت دارو، دریافت کننده سالین، دریافت کننده مقادیر مختلف دگزامتازون سدیم-فسفات ( mg/kg 30و 20 ، 10 ، 5 ، 1 ،5/0)، کلریــد روی (mg/kg 10و 5 ،5/2 ،25/1) و دریافـت کننده توأم کلرید روی و دگزامتازون تقسیم شدند. دگزامتازون به صورت زیر پوستی و کلرید روی به صورت درون صفاقی به ترتیب 40 و30دقیقه قبل از ارزیابی حیوانات در ماز بعلاوه مرتفع تجویز شدند. معیارهای سنجش اضطراب شامل درصد زمان سپری شده در بازوی باز(oat%)، درصد تعداد ورود به بازوی باز(oae%) و تعداد کل ورود در بازوهای بازو بسته به عنوان شاخص فعالیت حرکتی در نظر گرفته شد. 24ساعت بعداز تست اضطراب و نیم ساعت قبل از تست افسردگی در استوانه پلکسی گلاس، کلرید روی برای بار دوم تزریق شد. زمان بی تحرکی کل و تأخیر در توقف اولیه برای سنجش افسردگی ثبت گردید. یافته های این مطالعه نشان داد که مقادیر پایین دگزامتازون باعث افزایش اضطراب و افسردگی و مقادیر بالای آن باعث کاهش اضطراب و افسردگی شد و کلرید روی نیز به صورت وابسته به مقدار باعث کاهش اضطراب و افسردگی شد. همچنین مقدار موثر کلرید روی (بر خلاف مقدار غیر موثر) توانست اثرات افسردگی و اضطراب زایی دگزامتازون را کاهش دهد و از سوی دیگر مقادیر غیر موثر هر دو دارو در گروه توأم دریافت کننده دگزامتازون و کلرید روی، اثرات ضد افسردگی در آزمون شنای اجباری دارد. در نتیجه مطالعه حاضر پیشنهاد می کند دگزامتازون و کلرید روی در مدولاسیون رفتارهای شبه اضطرابی و شبه افسردگی نقش داشته و اثرات یکدیگر را بسته به مقدار تقویت یا تضعیف می نمایند.