نام پژوهشگر: حامد طالبیان

اینترنت, فرهنگ و زندگی روزمره دانشجویی (مطالعه موردی دانشجویان عمران دانشگاه صنعتی شریف, معماری دانشگاه تهران و علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  حامد طالبیان   نعمت الله فاضلی

هدف اصلی این پژوهش، فهم رابطه میان اینترنت، فرهنگ و زندگی رومزه دانشجویی است. در سال های اخیر، پژوهش فرهنگی در زمینه رسانه های نوین توجه بسیاری از پژوهش گران را به خود جلب کرده است. این پژوهش ها در ادامه سنت های کیفی و مردم نگارانه مخاطب پژوهی انجام می شود. در این پژوهش نیز مصرف اینترنت در زمینه کلان زندگی هرروزه و فرهنگ دانشجویی بررسی شده است. برای نیل به این هدف، پس از کسب پاره ای ملاحظات کلان نظری و روش شناختی، کار میدانی این پژوهش در سه دانشکده مختلف آغاز شد. برای انجام کار میدانی از مردم نگاری به عنوان روش شناسی و روش اجرای پژوهش استفاده شده است. مشخصه های روش شناختی مردم نگاری مانند طبیعی گرایی و اهمیت توصیف فرهنگ ابزار های مناسبی برای موضوع این پژوهش و پاسخ به پرسش های آن فراهم کرده است. در فصل چهارم، یافته های حاصل از کار میدانی در چهار بخش مختلف اکتشافی، توصیفی، تحلیلی و استتنتاجی ارائه شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اینترنت در ارتباط با هویت های قوام یافته نسلی نقشی ساختاری در زندگی روزمره دانشجویان دارد و تجربه های زیسته نسلی آن ها را گسترش می دهد. این پژوهش نشان می دهد که قوام یافته تر بودن هویت های نسلی دانشجویان به دلیل تطابق میان گنجینه های تفسیری نسلی و تجربه های زیسته نسلی آن ها است. هر چند که مصرف اینترنت در امتداد هویت های نسلی نقش پررنگی در گسترش تجربه های نسلی دانشجویان دارد و عمدتاً پیرامون مصرف فراغتی و نسلی و شیوه های گذران اوقات فراغت سامان یافته است، اما به این نکته نیز باید توجه کرد که کاستی مصرف علمی اینترنت در میان دانشجویان را باید به شرایط کلان تر سیاسی- اجتماعی و ناکارآمدی فرهنگ های دانشگاهی مرتبط دانست. در بخش آخر این پایان نامه به دلالت های ثانویه ای اشاره شده است که بر اساس نتایج تحلیلی این پایان نامه به راحتی نمی توان آن ها را عینیت بخشید، اما به تناسب حضور گسترده پژوهش گر در میدان پژوهش و برخوردار بودن از تجربه زیسته عمیق میدانی، به طور نسبی و در سطحی نظری می توان به پاره ای از این دلالت های ثانویه اشاره کرد.