نام پژوهشگر: طاهره بیانلو
طاهره بیانلو مجتبی بشردوست
ده? آغازین قرن بیستم با ظهور مکتب روان کاوی آفرینش " زیگموند فروید" (1856-1939م) و همراهی نو روان کاوانی چون آلفرد آدلر، کارل گوستا یونگ، کارن هورنای، اریک فروم، به منزل? انقلابی بزرگ در نگرش به ماهیّت و شخصیّت انسان بود.مکتب روان کاوی وآراء فروید به صورت گسترده بر هم? عرصه های هنر و دانش بشری تأثیر داشت. در ادبیات و رمان نویسی نیز، نویسندگان برای بازتاب ذهن و روان شخصیت های داستان به روان کاوی و باورهای فروید روی آوردند. نقد روان کاوی نیزبا تحلیل روان شناختی فروید بر آثار ادبی، نمایشنامه و داستان شکل گرفت. صادق چوبک (1295- 1377) با تأثیرپذیری از آراء فروید، در رمان سنگ صبور و برخی داستان های کوتاه از جمله انتری که لوطیش مرده بود، بعدازظهر آخرپاییز و پیراهن زرشکی و... به شیو? جریان سیال ذهن به بازنگری ابعاد روانی شخصیت های داستانی می پردازد، که با بهره گیری از اصطلاحات و مفاهیم روان کاوی فروید می توان به تحلیل روان شناختی و نشانه شناسی این داستان ها پرداخت.