نام پژوهشگر: مصطفی کواکبیان
حجت الله کرمی مصطفی کواکبیان
همگان به نقش و تأثیر فوق العاده و بعضاً بی بدیل رسانه ها به ویژه رسانه های جهان گستر در عصر حاضر اذعان دارند . این نقش در چارچوب فعالیت هایی همچون اطلا عرسانی ، آموزش ، تبلیغات ، شکل دهی به افکار عمومی ، تصویرسازی از خود و بیگانه ، بسیج سیاسی ، جنگ روانی ، ترویج فرهنگ غالب ، سرگرمی ، پرکردن اوقات فراغت و ... ایفا می شود . 1) معتقد است ، رسانه های گروهی برای حفظ سلطه کسانی که اینک در ) « استوارت هال » همانطور که استیو » ، « بیل گیت س » موضع قدرت نشسته اند ، عمل م یکنند . کانال های پخش و نوشتار ، تعامل مالکان غو لهای رسانه ای ) ، تصویر جهان را منعکس می سازند و در مقابل ، از ) « تد ترنر » و « فوربس . ( stuart hall و 1997 و pp 1- توده های ضعیف و فاقد قدرت بهره کشی می کنند ( 64 رسانه ها زمینه شکل گیری معنی را فراهم م یسازند و افکار عمومی اغلب از رخدادها تصو یری در ذهن دارند که ساخته رسانه هاست . تلویزیون در این زمینه از جایگاه کانونی برخوردار است . رسانه های جهان گستر در دهه های اخیر تصویری مشمئز کننده از اسلام ارائه داده اند تا ضمن واکسینه کردن جوامع خود در مقابل امواجِ رو به گسترش اسلام گرایی ، با تحقیر ملت های مسلمان زمینه های لازم را برای غارت منابع ملی آنان فراهم کنند . سرزمین های اسلامی ، مناطقی ناامن و مسلمانان افرادی خشن ، تروریست ، عقب مانده ، متحجر و دشمن ارزش های مردم سالاری ، آزادی بیان و حقوق بشر معرفی می شوند . برخی از کشورهای اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران که زیست سیاسی جدیدی را برای خود برگزید ه اند با درک خطر تصویرسازی رسانه های غربی از اسلام ، به تأسیس رسان ههای فرامرزی به زبان های مختلف پرداخته اند تا ضمن اصلاح نگرش شکل یافته توسط رسانه های غربی ، اهداف خود را در سطح منطقه ای و بین المللی تأمین نمایند . حال این یک سؤال اساسی است که آیا روند حاکم بر محتوای رسانه های جهان اسلام به نحوی است که بتواند تصویر رسانه های غربی را از اسلام خنثی کند یا خود این رسانه ها نیز به ابزاری برای بازپخش تولیدات 2 خبری خبرگزاری های غربی تبدیل شده اند ؟ به عبارت دیگر تصویری که رسانه های جهان اسلام از خود ارائه می دهند آیا با آنچه رسانه های غربی منعکس می کنند ، متفاوت است ؟ تحقیق حاضر به عنوان یک مطالعه موردی در قالب پایان نامه دوره کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی ، عملکرد شبکه خبر ایران را از این حیث بررسی کرده و انگاره سازی آن را از اسلام م ورد مطالعه قرار داده است.
آزاد کوخایی مصطفی کواکبیان
ندارد
مصطفی حاجی حسینلو عباسعلی رهبر
مسئله نقد نظام سیاسی در جامعه اسلامی به عنوان موتور محرک اصلاح دستگاه سیاسی و معیار پویایی سیاسی واجنماعی اقشار مختلف جامعه اسلامی یکی از مهم ترین مولفه های مورد توجه در اندیشه سیاسی ونظام حکومتی اسلام به شمار می رود.آنچه بر اهمیت این موضوع می افزاید نحوه حضور معترضان و منتقدان نظام سیاسی در جامعه وفضای مناسبی است که برای سوءاستفاده دشمنان از عملکرد این دسته علیه نظام سیاسی وجود دارد.از طرفی هم وظیفه تذکر و امر به معروف ونهی از منکر به عنوان یکی از ارکان اعتقادات مسلمانان جایگاه ویژه ای در بین متدینین دارد ونقد دولت به خاطر دور شدن ازمعروف ها ونزدیک شدن به منکرات وظیفه عمومی همه مسلمانان است.گفتنی است معیار ها وموازینی که انتقاد از دولت و اعتراض به عملکرد آن باید تابع آنها باشد، موضوع اصلی این تحقیق است. از میان الگو ها وچارچوب های مختلفی که برای انتقاد از نظام های سیاسی وجود دارد باید الگویی انتخاب شود که حداقل دارای سه مولفه ذیل باشد: ا- چار چوب آن با ارزش ها وموازین اصیل اسلامی همسو باشد.به همین دلیل نمی توان از الگوهای غربی انتقاد از نظام سیاسی استفاده کرد. 2- از نظر خلوص و تطابق حداکثری با آموزه ها ومعارف اصیل اسلامی در حدقابل قبولی باشدومورد اتفاق طیف بیشتری از مسلمانان در مذاهب مختلف باشد.فلذا نمی توان از آثار وآراءدانشمندان مسلمان و یا اسلام شناسان وبه عبارت بهتر از منابع دسته دوم وسوم استفاده کرد. 3-الگوی مورد نظر باید از جنبه های مختلف قابل استناد بوده و به اصطلاح در تمامی عرصه های سیاسی حرفی برای گفتن داشته باشد.پس نمی توان الگویی را انتخاب کرد که صرفا از منظر یک نقش سیاسی یا اجتماعی به مسئله نقد نظام سیاسی پرداخته است. به نظر می رسد تنها گزینه ای که در راستای اهداف این تحقیق می توان آن را بررسی کرد والگوی قابل اتکایی از آن استخراج کرد تا معیار عملکرد همه مسلمانان قرار گیردالگوی رفتاری امیر المومنین ( علیه السلام ) است. جایگاه فکری ،سیاسی واز همه مهمتر دینی ایشان در نظام سیاسی صدر اسلام ونقش های مختلفی که ایشان در قالب آن ها در عرصه های مختلف جامعه اسلامی حضور داشته اند به هر محققی این امکان را می دهدتا با مطالعه سیره عملی ایشان به الگوی جامع ومانعی از یک نظام منسجم برای نقد دستگاه حکومتی اسلامی دست یابد.به طور خلاصه می توان زندگی سیاسی امیرالمومنین (علیه السلام )رابه 5 دوره مشخص تقسیم کرد: 1- در نقش جانشینی مطمئن و ماموری امین برای راس هرم حکومت اسلامی 2- در نقش سربازی فداکار و سرداری از جان گذشته برای لشگر اسلام 3- در نقش حاکم مغصوب الملک 4- در نقش یک نخبه دینی ،فکری وسیاسی دغدغه مند و فعال در عرصه های مختلف جامعه اسلامی 5- در نقش خلیفه مسلمین وامیر المومنین آنچه که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیردرفتار ایشان در قبال حکومت گران اسلامی در 4 دوره نخست است ودر واقع هدف توصیف وتحلیل رفتار اعتراض آمیزیک نخبه دینی ،فکری وسیاسی دور از راس حکومت است در حالی که ایشان در مرحله پنچم در راس حکومت اسلامی قرار دارندواین دوره از محدوده موضوع تحقیق خارج است.
یوسف فرجی مصطفی کواکبیان
دوگانگی شرق و غرب و تفاوتی که به دنبال دگرگونی جهان غرب با وقوع رنسانس در آن ظاهر شد متفکران اسلامی را به تأمل و تفکر در مورد جوامع خود به خصوص حکومت و شیوه ای حاکمیت های بومی و بحران و زوالی که آنها را در برگرفته است واداشته است که در این پیوستار اندیشمندان متعددی در دوران پیشامدرن و مدرن پا به عرصه گذاشته اند از جمله ابن خلدون و امام خمینی هر یک از آنها در دوران خود زوایایی از شرایط پیش آمده را مورد کنکاش و توجه قرار داده اند و به تغییر و تحلیل آن پرداخته و راهکارهای متفاوتی را برای رویارویی با چنین شرایطی مبذول داشته اند. ابن خلدون به عنوان یکی از متفکران پیشامدرن به اهمیت این مسئله پی برد و در صد تحلیل آن برآمد. وی تصویری را که از جهان اسلام در قرن هشتم و نهم ترسیم می کند تصویری از انحطاط و از هم پاشیدگی عمومی است تمدن اسلام برعکس شرایط موجود در اروپا مسحی معاصر بالنسبه راکد بود. ابن خلدون یک نظریه بدیع راجع به انحطاط تمدن اسلامی ارایه داد که بعد از او هیچ تفکری و اندیشمندی آن را در جهان اسلام اشاعه نداده است و تا رویارویی متفکران اسلامی با مدرنیته در دوران مدرن که آنها به زوال و انحطاط خود پی بردند این رویارویی جوامع اسلامی را وارد عرصه ای دیگر از تاریخ خود ساخت عرصه ای که در آن ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تغییر ماهیت و چهره داده استکه این تغییرات باعث شد آداب و رسوم و اخلاق فردی را از شکل قبلی آن خارج ساخته و نقش های اجتماعی نوینی را به وجود بیاورد این وضعیت به جای حل مشکلات مردم، حسی از انزوای اجتماعی و از خود بیگانگی را به وجود آورده بود. که بر لایه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جوامع اسلامی بحران و زوال سایه افکنده بود، گسترش فساد مالی، رشد سرسام آور فحشاء و مصرف مواد مخدر از مصداقی واقعی این وقاحت و ابتذال در دوره ای مدرن است این انحطاط که به دنبال مدرنیزاسیون دولتی، فرهنگ و سبک زندگی جوامع اسلامی را در برگرفته ونیز ایران نیز به عنوان یک کشور با سابقه و فرهنگ طولانی به دلایلی با این وضعیت رو به رو شد و این باعث شد تا روشنفکران ومتفکران اسلامی در پی پاسخ دادن به این زوال و انحطاط برآیند و امام خمینی به عنوان مبدع نظریه سیاسی برای جنبش سیاسی اسلامی که برای مقابله با این وضعیت به وجود آمده بود درصد بود تا با ارایه یک نظریه سیاسی مجاهدت خود را در جهت مخالفت با رژیم شاه و لزوم تشکیل حکومت اسلامی توجیه کند بنابراین او کتابی نوشت که حاوی ایده اساسی در باب، مفهوم دولت، جامعه سیاسی، فلسفه سیاسی اسلام شیعی و نقد سیاسیت مدرنیزاسیون و بحران و انحطاطی که دولت اقتدار طلب پهلوی با آن روبه رود بود. و این خود موجب تجدید درباره حیات اسلامی شد.
حسین دهباشی مصطفی کواکبیان
پژوهش حاضر درپاسخ به این پرسش شکل گرفت که در قرآن کریم چه نسبتی بین احکام و آموزه های اخلاقی و احکام و دستورات سیاسی وجود دارد. فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش طرح گردید و مورد آزمون و تبیین قرار گرفت این بود که: قرآن احکام سیاسی را محدود به رعایت قیود اخلاقی کرده است.یعنی آیات سیاسی قرآن صرفا در پرتو رعایت قواعد اخلاقی موضوعیت می یابد و سیاست در قرآن سیاستی اخلاقی است.به منظور دستیابی به چنین گزاره ای ابتدا ضمن بررسی نظریه های موجود در خصوص نسبت اخلاق و سیاست آیات الاحکام اخلاقی قرآن و انواع آن مورد بحث قرار گرفت،آنگاه آیات الاحکام سیاسی . نظریات مطرح در مورد آن تشریح شد. در ادامه ضمن به دست دادن معیارهای حقانیت اعمال و افعال افراد، غایت احکام اخلاقی و سیاسی و نسبت آنها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
سید خضرالله موسوی کانی مصطفی کواکبیان
ولایت فقیه، ابعاد ووجوه مختلفی دارد: از یک سو ولایت فقیه مقوله ای فقهی است وازسوی دیگر، مقوله ای معرفتی) فلسفی عرفانی( است. گرچه مبنای اصلی اثبات ولایت فقیه منابع فقهی است لکن در این میان - منابع روایی، عرفانی، کلامی، حکمت، فلسفه، تاریخ و حقوق نیزبه عنوان منابع فرعی درمسأله ولایت فقیه مورد استفاده واقع شده است. وازآنجا که در باب مبانی فقهی وروایی ولایت فقیه، تحقیقات بسیاری صورت گرفته وکتابها ی فراوانی به استناد منابع اصیل فقهی وروایی تدوین شده است. لذا در این رساله به اثبات ضرورت حکومت فقیه واجد شرایط در عصر غیبت به استناد ادله معرفتی وبر مبنای مفاهیم عرفانی وبا رویکرد لزوم هدایت معنوی امت توسط انسان وارسته پرداخته شده است. ولایت فقیه درحوزه ی معرفتی بدین معنی است که ولایت، ذاتا"بربنیادی ازمباحث عقلی استوار است: یعنی، عالم، همه، مظاهری از وجودمطلق هستند وعالم انسانی، کاملترین مظهر آن است. درنگرش معرفتی، اصل فلسفه ی آفرینش معرفت بوده ومعرفت، بنیاد همه چیز است و این عبادت نیز نتیجه ی معرفت است. ومقصود مااز مبانی معرفتی در این رساله نیز مبانی عرفانی که جزیی از مبانی و مفاهیم معرفتی است می باشد. به عقیده ی عارفان، زمین هرگز از وجود صاحب ولایت مطلقه خالی نمی ماند. صاحب ولایت، ممکن است ظاهر و آشکار یا غایب باشد. بنابراین، مسأله ی ولایت فقیه علاوه بر دارا بودن جنبه ی فقهی دارای ماهیت معرفتی عرفانی روشنی است که - پرداختن به مبانی و زیرساختهای آنها ضرورتی است که این جانب را در این رساله به تحقیق وپژوهش درباره آن وادار نموده است. دراین رساله با استفاده از رهیافت های عرفانی در باب ضرورت هدایت تشریعی بشر توسط انسان کامل در عصر حضور حضرات معصومین)ع( واستمرار این هدایت توسط شخصی که از هر جهت نزدیکترین فرد به انسان کامل است با این سوال پژوهش را آغاز شده است که: مبنای معرفتی نظریه ولایت فقیه چیست؟ در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مطرح شده است: مبنای معرفتی ولایت فقیه عبارت است از ولایت معنوی انسان وارسته وجامع الشرایط درعصر غیبت که درامتداد خلافت و ولایت کبرای امام عصر )عج( قراردارد
روح اله اسلامی شعبجره محمد باقر خرمشاد
این پایان نامه ابتدا حکومت مندی را به صورت بسیار تخصصی بررسی کرده و شیوه های اعمال کردن و محدود کردن قدرت، یعنی فکر کردن در باب حکومت و حکمرانی، در سه دوره متافیزیک، فیزیک و اطلاعات را واکاوی می نماید. بعد از بررسی حکومت مندی در فلسفه تاریخ سیاسی متعارف علم سیاست سه گانه فرمول حکومت مندی به عنوان چارچوب تئوریک پژوهش شکل می گیرد. سپس با استفاده از روش پدیدارشناسی این سه گانه حکومت مندی بر فلسفه تاریخ سیاسی ایران تطبیق داده می شود. به این معنا که حکومت مندی متافیزیکی دوران ایران باستان تا ابتدای مشروطه را در بر خواهد گرفت و رساله های بسیار مهمی چون عهد اردشیر، نامه تنسر، سیاست نامه خواجه نظام، نوشته های سعدی و رساله دیپلماتیک ابن فرا بر اساس فرمول به دست آمده کالبد شکافی می شوند تا مبنای حکومت مندی ایران از عهد باستان تا در آستانه دوره معاصر به دست آید. سپس نحوه تبلور حکومت مندی در ایران معاصر با بررسی زوال ها، طراحی ها و اجراهای حکمرانی متفاوت به خصوص با بررسی رساله های ناصرالدین شاه، محمد علی فروغی و ایت اله نائینی واکاوی می گردد. سپس در پدیدار ذهنیت ایرانی گذار از حکومت مندی مکانیکی فیزیکی به اطلاعات از طریق نقد حقوق بشر، فرصت ها و چالش های عصر اطلاعات و در نهایت ورود مقوله الاهیات به حکومت مندی مورد بحث قرار می گیرد. در نهایت حکومت مندی جمهوری اسلامی ایران در دو بعد سیاست داخله و خارجه تحلیل می گیرد. هدف این پایان نامه درآوردن چارچوبی تئوریک از حکومت مندی و تداوم فلسفه تاریخ سیاسی آن از عهد باستان تا کنون می باشد که بتواند استانداردی جهت طراحی، اجرا و ارزیابی عقلانیت سیاسی در ایران محسوب گردد.
هادی زارع زردینی مصطفی کواکبیان
با رواج اندیشه های دموکراسی درجوامع اسلامی ومطرح شدن افراد به عنوان شهروند که دارای جایگاه وتأثیر درحیات سیاسی است، پرسشهایی دررابطه با نوع ومیزان مشارکت مسلمانان درسیاست وجوابهای دین اسلام به این پرسشها، مورد توجه اندیشمندان مسلمان قرار گرفت. اندیشمندان شیعه نیز درمقابل این اندیشه نوین وبراساس منابع اصلی دینی (قرآن،حدیث،عقل واجماع) وبراساس دیدگاهی که به مفهوم دموکراسی ورابطه آن با مفاهیم دینی دارد به جهت گیری درمقابل دموکراسی پرداخته اند. علامه جعفری ازجمله اندیشمندان شیعه است که نظریاتی رادررابطه با جایگاه مردم درسیاست بر اساس منابع اسلامی بیان کرده است. علامه جعفری بابیان نظریه حیات معقول که شالوده واساس نظریات این عالم رادر رابطه با موضوعات مختلف تشکیل می دهد، به بررسی جایگاه ومیزان وهمچنین نحوه مشارکت مردم درسیاست براساس اسلام پرداخته است.همچنین علامه جعفری به بررسی مفاهیم مرتبط با دموکراسی غربی وبیان جایگاه این مفاهیم دراسلام پرداخته است. دراین پژوهش بعد ازبیان کلیات درفصل اول،درفصل دوم به بیان نظریات مختلفی که دررابطه با دموکراسی وانواع آن وهمچنین نظریه حیات معقول علامه جعفری پرداخته شده است، درفصل سوم به بیان جایگاه دموکراسی درحیات معقول ومفاهیم مرتبط با آن پرداخته می شود و نحوه مشارکت مطلوب درسیاست از دیدگاه علامه جعفری مورد بررسی قرارمی گیرد ودرفصل چهارم جامعه آرمانی علامه براساس نظریه حیات معقول مورد بررسی قرارخواهد گرفت. توضیحات:دراین تحقیق مطرح شدن نظریات علمای دیگر،دررابطه باموضوع مورد بحث ازلحاظ مقایسه این دیدگاهها بادیدگاه علامه جعفری نیست بلکه هدف بیان جایگاه واهمیت بحث دراندیشه علمای شیعه وتکمیل نظریات علامه جعفری است.
آرش خضیراصل مصطفی کواکبیان
درمشروطه جدال اصلی میان دو گروه از طرفداران نظام سنت قدمایی درگرفت. گروهی که حاضر به پذیرش هیچ گونه تغییری نبودند وگروه دیگری، که سعی می کرد با حفظ اصول اساسی، آن ها را با مفاهیم جدید بازسازی نماید. از آن جا که جنبش سیاسی مشروطه خواهی، کوششی برای تدوین نظریه ی حکومت قانون و ایجاد نهادهای آن بود، فقه، به عنوان نظام حقوق شرع، تنها بخش نظام سنت قدمایی بود که می توانست در تفسیر نوعی به نظام حقوقی جدید تبدیل شد و محلاتی به عنوان عالمی مشروطه خواه با فهم و درک این مهم به دفاع از مشروطه پرداخت. او در مهم ترین رساله اش «اللئالی المربوطه فی وجوب المشروطه» اصل العله اوضاع آشفته ی ایران را استبداد می داند. محلاتی درمان این بیماری را برقراری حکومتی با قدرت محدود شده می داند اما به عنوان یک فقیه شیعه با مشکلی عمیق مواجه بود. بر اساس آموزه های شیعه، هر حکومتی جز حکومت امام معصوم (ع) غاصب، جائرو حکومت جور است و همکاری با آن توصیه نمی گردد مگر در راستای اهداف شریعت. محلاتی با پیوندی که میان فلسفه سیاسی و فقه سیاسی شیعه ایجاد می نماید به چاره جویی می پرداخته و حکومت را به سه شکل ترسیم می نماید: اول حکومت مختلط الهی امام که با توجه به دوران غیبت از دسترس ما خارج است. دوم حکومت فردی مستبده که به دلیل مفاسده آن به ویژه استبداد مطرود است و سوم حکومت جمعی مشروطه . محلاتی با بهره گیری از فقه و قواعد فقهی و ادله های عقلی به توجیه و نظریه پردازی حکومت مشروطه می پردازد. بر این اساس، حال که امکان دسترسی به حکومت کمال مطلوب وجود ندارد باید نزدیک ترین شکل حکومت به آن را برپا نمود. در این حکومت فرد یا گروه خاصی حق انحصاری در امور سیاسی ندارند و مردم مالک و صاحب همه ی منافع و مصالح هستند و همه ی امور باید بر اساس نظر آن ها از طریق نمایندگان شان صورت پذیرد لکن این امور همه در حوزه و عرصه عرف قرار دارند وگرنه عرصه ی شرع که به کلیات و اصول و قوه قضائیه می پردازد در اختیار فقهاست . هدف نهایی و غایی حکومت مشروطه، حفظ و اعتلای اسلام از طریق امر به معروف و نهی از منکر و نفی سلطه بیگانگان است. در عرصه ی عرفی او بر اساس آموزه های اصولی فقه شیعه قائل به منطقه ی فراغی است که ارکان مشروطه یعنی آزادی، برابری، قانون گذاری و ...در آن قابل توضیح و اجراست. محلاتی در عرصه ی نظر معتقد است فقها در حوزه امور شرعی دارای اختیاراتی می باشند اما بر اساس آن چه در عرصه ی عمل به عنوان یک فقیه اصولی از او شاهدیم می توان گفت او معتقد است که مردم می توانند در امور عرفی به فقها مراجعه و آن ها را به رهبری و زعامت انتخاب کنند که در این صورت فقیه منتخب دارای نظارت ولایی و حکومت از مشروعیت الهی – مدنی برخوردار خواهد گردید. در این حکومت مردم از سوی خداوند صاحب حق حاکمیت بوده و مشروعیت آن ها در عرض مشروعیت الهی فقیه قرار دارد؛ به عبارتی هر دو جزء مشروعیت در عین استقلال با هم دارای مرزهای مشترک و تداخلی هستند.
علی عاشوری حشمت الله فلاحت پیشه
انقلاب اسلامی ایران نتیجه یک سری تحولات دینی و فکری در بستر تاریخ بوده که مبتنی بر نوعی «آرمان و هویت مذهبی» است، و پیوند عمیقی با سنت های اسلامی شیعی دارد. بنابراین شکل گیری انقلاب اسلامی بر پایه فرآیندها و چشم اندازهای مذهبی توجه ما را بیش از آنکه به عرصه اقتصاد، سیاست، اجتماع و... جلب کند، به عرصه فرهنگ می کشاند. لذا اگر بخواهیم تحلیل درستی از سازوکارهای قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران ارائه دهیم، بدون شک باید به عرصه فرهنگ مراجعه کرد و در آنجا این سازوکارها را مورد بررسی قرار داد. توجه به نقش انبساطی قدرت در تمامی سطوح جامعه مانند: مدرسه، خانواده، مساجد، رسانه و دانشگاه ها و... بیانگر این نکته است که قدرت نمی تواند صرفاً از سوی ائتلاف واحدی مانند دولت یا طبقه خاصی تولید شود. بلکه به پذیرش عمومی نیاز دارد. بنابراین فرهنگ و ایدئولوژی عرصه های نسبتاً پیچیده و درهم تنیده-ای به شمار می روند که نقش مهمی در تثبیت و تحکیم نظم موجود بر عهده دارند. در این پژوهش تلاش شده تا با بهره گیری از روش گفتمان به تحلیل سازوکارهای قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران بپردازیم. از این رو فرهنگ در جامعه عرصه مبارزه و مواجهه میان گفتمان های مختلف تلقی می شود که هر کدام از این گفتمان ها به دنبال تثبیت نظام معنایی خود و شالوده شکنی معانی گفتمان های غیر هستند؛ تا از این طریق مشروعیت یافته و به قدرت خود تداوم بخشند. در همین راستا گفتمان جمهوری اسلامی به عنوان گفتمان هژمون به دنبال تثبیت نظام ارزشی و هنجاری در عرصه فرهنگی است که از طریق آن قدرت خود را بازتولید و تداوم بخشد و امکان هرگونه مقاومت را منتفی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گفتمان هژمون در عرصه صدا و سیما نتوانسته است موفق عمل کند به گونه ای که مقاومت در این حوزه در حال گسترش است و موقعیت هژمونیک گفتمان حاکم را تهدید می کند.
علی رجبی بیژن نیری
پیروزی انقلاب اسلامی یکی از دیرپاترین نظام های استبدادی را در ایران ساقط کرد و نظامی مبتنی بر آرای مردم رابیان نهاد. بارزترین نمونه تاثیر رأی مردم، مجلس شورای اسلامی است که یکی از ارکان نظام محسوب می شود. درطول دوره ی سوم مجلس شورای اسلامی در داخل و خارج ایران حوادث مهمی روی داد که مجلس نسبت به هر کدام از آن ها واکنش هائی نشان داد، از جمله این حوادث می توان به حمله ی موشکی ناو آمریکائی به هواپیمای مسافربری ایران برفراز خلیج فارس، پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل در مورد جنگ ایران و عراق آتش بس در جبهه ها، صدورحکم قتل سلمان رشدی نویسنده ی کتاب آیات شیطانی، عزل آیت اله حسینعلی منتظری از مقام رهبری، اصلاح قانون اساسی،رحلت امام خمینی و رهبری آیت اله خامنه ای و.... اشاره کرد. شاید بتوان چهارمین دوره فعالیت مجلس شورای اسلامی را نقطه ی عطف تحولات سیاسی دهه 1370 وشکل گیری بسیاری از ائتلاف ها، احزاب و گروه های نقش آفرین در رقابت های سیاسی آن دهه و حتی صف بندی های سیاسی امروز کشور دانست. از این در این نوشتار برای شناخت دقیق این برهه از تاریخ انقلاب اسلامی، بعد سیاسی مجلس سوم و چهارم را با یکدیگر مقایسه و نتیجه گیری کردیم.
امنه نوبهار مصطفی کواکبیان
در فصلهای این رساله به این پرسش پاسخ دادیم که خیر عمومی در سنّت اندیشه مسیحیت و اسلام از چه عناصر و مولّفه هایی تشکیل شده است. آکوییناس سیاست و حکومت را از منظر مفهوم خیر عمومی بررسی می کند و میان کارویژه های دولت و کلیسا تمایز قائل می شود. کارویژه حکومت، تأمین خیر عمومی شهروندان و کارویژه اصلی کلیسا هدایت مردم به سوی سعادت و غایت نهایی انسان ها است. بدین ترتیب، آکوئیناس استقلال دولت از کلیسا را می پذیرد. فلسفه از دیدگاه فارابی عرصه بحث در مورد کلیات است. او ضمن بیان دسته بندی خود از علوم، فقه را عرصه مناسب تری برای پرداختن به جزئیات مصالح حیات جمعی تلقّی می کند. به نظر می رسد در اندیشه اسلامی، فلسفه بیشتر عهده دار تفکّر انتزاعی و نظری محض است، و فقه عهده دار ارائه راه حل در امور عملی جامعه محسوب می شود. آموزه های اسلامی و مسیحی با شناسایی امر عمومی سازگاری خود با نظریه خیرعمومی را نشان داده اند. برخی از نهادها، عناصر و پیش شرط های خیر عمومی مانند نیاز مردم به امنیّت و عدالت به رسمیّت شناخته شده است.
افشین منصوری مصطفی کواکبیان
مسئله اصلی در این تحقیق مداراست و اتخاذ رفتارهای تساهلی در برابر مخالفین و همجنین استخراج مفهوم این واژه و به روز کردن آن در ادبیات سیاسی و اجتماعی. همچنین توجه مجدد به این مسئله و تفکر در حکومت 5 ساله امام علی. این مسئله که امام علی با مخالفین سیاسی و فکری خود که از همان ابتدای حکومتش ساز مخالفت را کوک کرده و از مخالفت خود به هیچ وجهی فروگذار نبودند چگونه رفتار کرده است؟
عادل سیاف مصطفی کواکبیان
چکیده ندارد.
ابراهیم کوراوند شجاع احمدوند
عبدالرحمن کواکبی (1271- 1320 ه. ق/1854- 1902 م) از سلسله مصلحان و احیاگران دینی مشهور و تأثیرگذار جهان اسلام در سده اخیر به شمار میرود. از جمله اندیشمندان برجسته که اگر چه در برخی ابعاد همچون آزادیخواهی و مبارزه با استبداد شناخته شده است، اما تاکنون کمتر به اندیشهی سیاسی وی پرداخته شده و از این حیث ناشناخته مانده است. پژوهش حاضر که به نوعی یکی از مهمترین قدمها در راه شناخت افکار و اندیشههای این اندیشمند برجسته است، بر اساس چارچوب نظری توماس اسپریگنز و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی چیستی اندیشه سیاسی این اندیشمند است. بدین منظور، و بر اساس این نظریه، بعد از پرداختن به سوانح احوال، دوران زندگانی و میراث علمی وی به واکاوی بحرانهای زمانه وی پرداخته شده و مهمترین مبانی اندیشه سیاسی این متفکر تحقیق و بررسی شده که از دل آن، راهکارهای کواکبی برای حل بحرانهای زمانه و نیز ترسیم نظام سیاسی مطلوب از دیدگاه وی حاصل شده است. این تحقیق در صدد پاسخگویی به این پرسش محوری است که اندیشه سیاسی عبدالرحمن کواکبی چیست و در پاسخ به چه مشکلات و معضلاتی مطرح شده است؟ و بر این فرضیه استوار است که اندیشه سیاسی عبدالرحمن کواکبی در پاسخ به مشکلات و بحران های سیاسی - اجتماعی، دینی و اخلاقی مطرح شده است. ایشان با طرح و قبول نظام دموکراتیک به تبیین اندیشه سیاسی پرداخته است. بدین منظور پس از تبیین زمینه های فکری و عینی تکوین اندیشه و شخصیت سیاسی و اجتماعی ایشان، در پاسخ به پرسش از مشکلات، معضلات و بحران های موجود در روزگار کواکبی از نظر ایشان، سه دسته عوامل سیاسی ، دینی و اخلاقی را مطرح نمودیم و هر کدام از این عوامل خود، به شاخه های گوناگونی تقسیم شده است. در بررسی ریشه ها و علل بروز این بحران ها، مشخص گردید که عوامل سه گانه ریشه در نادانی مردم و حاکمیت نظام استبدادی دارند. در ترسیم نظام سیاسی مطلوب، ابتدا به مبانی اندیشه ی سیاسی ایشان، سپس به نظام سیاسی مطلوب اشاره گردید. در نظام سیاسی مطلوب، مردم نقش محوری دارند و کار ویژه های حکومت در برقراری عدالت و امنیت، توجه به مصالح عمومی جامعه و حفظ نظام و شریعت از نظر ایشان تبیین نمودیم. در پایان به راه حل بحران یا شیوه ی انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب پرداخته ایم که در آن به اصلاحات پیشنهادی در عرصه های دینی، اجتماعی و سیاسی اشاره گردید.
امیدرضا راحمی مسگر حمید صالحی
تا چندی پیش تحولات گسترده در سیستم سیاسی واجتماعی منطقه خاورمیانه برای بسیاری از مردم منطقه و ناظران خارجی قابل تصور نبود و یا بسیار دوردست به نظر میرسید، اما با وجود تحولات اخیر منطقه ای بسیاری از تصورات پیشین فروریخت. در این راستا سوالات متعددی نیز مطرح میشود، با این حال نخستین پرسشی که در خصوص این تحولات به ذهن میرسد با توجه به اینکه هویت محور اصلی جنبش های مردمی خاورمیانه است، به هویت خیزش ها معطوف است. اینکه آنچه تا کنون در مصر به طور خاص و سایر کشورها به وقوع پیوسته است، چه هویتی دارد؟ به طور همزمان دو تعبیر از هویت این تحولات در سطح منطقه ای و بین المللی مطرح گردید، عده ای آن را ادامه امواج دموکراسی و عده ای دیگر آن را بیداری اسلامی نامیده اند.ما در این پژوهشابتدا به دنبال نشان دادن این موضوع هستیم که تحولات مصر را میتوان در قالب جنبش های اجتماعی نوین در عصر جهانی شدن مورد بررسی قرار داد و سپس در مورد هویت جنبش مصر با توجه به مردمی بودن، شعارها و نمادهای اسلامی و نیز پیروزی احزاب اسلامگرا در انتخابات باید گفت که هویت جنبش مصر اسلامی است.
محمد سنقری نجف لکزایی
تمدن سازی منوط به تولید در سه عرصه دانش، ثروت و قدرت است. مثلث فرهنگ، اقتصاد و سیاست مبتنی بر الگوهای اسلامی و بومی می تواند مولّد و موجد تمدّن سازی باشد. جامعه ایران امروز بیش از هر زمان دیگری دغدغه تولید الگوهای مختلف در عرصه های مختلف تمدن سازی و جامعه سازی را دارد. یکی از الگوهایی که اهتمام بیشتری نسبت به تولید آن در جریان است، الگوی اسلامی پیشرفت است. در پژوهش حاضر نیز تلاش شده است در همین سمت و سو و البتّه با تکیه بر مفاهیم قران کریم، به تبیین الگوی اسلامی پیشرفت پرداخته شود. پیشرفت امر حادثی است و به نظر فلاسفه، هر امرحادثی نیازمند به چهارعلت است: علت مادی، صوری، فاعلی و غایی. الگو چون یک پدیده است باید به چهار سوال پاسخ گو باشد: 1-اهداف و غایات الگو چیست؟ 2-افراد، نهادها و کارگزاران لازم برای رسیدن به الگو چیست؟ 3-منابع و مبانی لازم برای ساخت الگو چیست؟ 4-ابعاد و سطوح الگوچیست؟ لازمه رسیدن به حیات طیّبه قرآنی وقوع چهار علت است. بنابراین آن الگوی متعالی قرآنی، حیات طیّبه است که پاسخ گو در هر چهار علت است. هر الگو باید به هر چهار علت پاسخ گو باشد چرا که عدم توجه به هر کدام منجر به الگوی ناقصی خواهد شد. حیات طیّبه مبتنی بر فوز، فلاح و رستگاری دنیا و آخرت است، که توسط رهبران الهی با هدف تحقق سعادت دنیوی و اخروی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... با تأکید بر منابع وحیانی و بشری حاصل می شود. که در مقابل الگوهای متدانی موجوداست. در پژوهش حاضر سعی شده با تکیه بر قرآن کریم به وسیله چهارچوب فلسفی به تمام ابعاد الگو پاسخ داده شود و مباحث قرآنی و فلسفی جنبه کاربردی پیدا کند. در این تحقیق هدف این است که بر اساس مفاهیم قرآن کریم و به تعبیر دقیق تر از منظر قرآن کریم به موضوع الگوی اسلامی پیشرفت پرداخته شود و کاربرد آن در نظام جمهوری اسلامی ایران بررسی شود
اکبر تقوی شوازی ابراهیم برزگر
موضوع نظریهپردازی در باره حکومت اسلامی در اندیشههای فقهی – سیاسی شیعه موضوعی مهم می باشد که از سوی گروه های مختلف درون و برون دینی با چالش های متعددی روبرو می باشد و یکی از این چالش؛ منشاء مشروعیت حکومت است. آیت الله مصباح یزدی از کسانی است که به موضوع منشاء مشروعیت حکومت پرداخته است. پرسش اصلی در این نوشتار آن است که ریشه ها و عوامل موثر در شکل گیری نظریه مشروعیت حکومت در اندیشه سیاسی آیت الله مصباح یزدی چیست؟ فرض بر این است که ریشه های نظریه مشروعیت حکومت در اندیشه آیت الله مصباح یزدی، متاثر از چهار دسته عوامل شامل: اجتماعی - درونی، اجتماعی - بیرونی، فکری - درونی و فکری - بیرونی می باشد. لذا این پژوهش می کوشد تا به بررسی چگونگی تاثیر و نقش عوامل مختلف مذکور بر نظریه ایشان بپردازد و بدین منظور از تئوری فرانظریه سازی ریتزر (نوع mu) بهره می گیرد. اثبات این نکته که شکل گیری نظریه مزبور متاثر از عوامل آشکار و پنهان اجتماعی و فکری می باشد، از دستاورد مهم این پژوهش است.
مهرداد عطائی عرصه دوگاه مصطفی کواکبیان
انقلاب اسلامی ایران سرآغاز فصل نوینی از مردم سالاری با اصالت دینی در جهان کنونی است. چنین سازوکاری برخاسته از ماهیتت و آرمتان هتای انقتلاب اسلامی ایران است. امام خمینی )ره( از معدود متفکران اسلامی معاصر است که با طرح نظریه های خویش در زمینه های گوناگون مخصوصا جامعه ، موجب تحولات فزاینده ای در آن شده است. در این پژوهش با روش تحقیق ، توصیفی تحلیل محتوا به بررسی مولفه های عمتده جامعته شتناختی از منظتر امتام - خمینی )ره( که باعث حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران شده است ؛ پرداخته ایم. بدون شک یکی از عمده تترین مللفته هتای کتاربردی در اندیشته جامعته شناختی حضرت امام )ره( که می تواند الگوی مناسب برای حفظ و نگهداری هر حکومت مردمی در جهان باشد ؛ گسترش مشارکت سیاسی مردم در اعمتا مختلف حاکمیت است. واگذاری حداکثری امور به مردم و مشارکت گسترده آنان یکی از تجربه های موفق بشری است کته امتام خمینتی )ره( بته آن تاکیتد فراوان داشته اند. گسترش مشارکت مورد نظر امام خمینی)ره( تنها به مشارکت در انتخابات و رای دادن خلاصه نمی شود. مبانی و اصولی کته حضترت امتام خمینی)ره( برای گسترش مشارکت مردم بیان می کنند بر گرفته از گفتمان دینی و انقلابی ایشان است. بین حفظ نظام و گستترش مشتارکت متردم رابطته ی مستقیمی برقرار است که هر مقدار گسترش مشارکت مردم افزایش پیدا کند به همان میزان تعلق خاطر برای سرنوشت مشترک بین آحتاد متردم و در نتیجته پایداری و قوام نظام افزایش می یابد. اگر اصو و مبانی مطرح شده توسط امام خمینی )ره( همواره به درستتی رعایتت و اجترا شتود چشتم انتداز گستترش مشارکت در آینده ایران نه تنها موجب حفظ نظام بلکه موجب توسعه ی سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در تمام زمینه ها خواهد شد که این مستلله خود نوید بخش تبدیل شدن ایران اسلامی به یک کشور قدرتمند ، مدرن و صنعتی است. حفظ نظام ، حفظ راه و خط امام خمینی )ره( است که بدون حفتظ راه وخط امام خمینی)ره( قطعا نمی توان مدعی فراهم نمودن زمینه ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرج الشریف و یا تحقق استلام نتاب محمدی بود. کلمات کلیدی: امام خمینی )ره( ، مللفه های جامعه شناختی ، حفظ نظام ، جمهوری اسلامی ، گسترش مشارکت مردم .
بیژن کیانی مصطفی کواکبیان
چکیده ندارد.
فرهاد عباسی حسین افشار
چکیده ندارد.
مصطفی جوهرکش محمدباقر خرمشاد
چکیده ندارد.
هادی صادقی اول ابوالقاسم طاهری
چکیده ندارد.