نام پژوهشگر: زهره معتمدی نیا
زهره معتمدی نیا حسین مهدی زاده
امروزه شرکت های کوچک و متوسط از طریق انتشار آلودگی به آب و هوا و تولید ضایعات در آلوده نموده محیط زیست نقش بسیار چشمگیری دارند. در حوزه محیط زیست، آموزش موثرترین و قوی ترین شاخص جهت ارتقاء آگاهی از ماهیت این دست مسائل و موضوعات می باشد، اما نکته قابل تأمل این است که روش های آموزشی مورد استفاده تاکنون فقط راه حل هایی کوتاه مدت بوده اند. با عنایت به این مسئله تنها در صورتی آموزش زیست محیطی به شکل حقیقی به وقوع می پیوندد که آموزش جدیدی به نوع بشر داده شود. از این رو لزوم توجه به روش های نوین آموزشی در زمینه آموزش های زیست محیطی اهمیتی انکارناپذیر دارد. هدف این پژوهش بررسی امکان پذیری کاربرد ict در آموزش های زیست محیطی از دیدگاه مالکان و مدیران واحدهای نیمه صنعتی و صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی استان های کرمانشاه و ایلام بود. این تحقیق از نوع تحقیقات آمیخته تشریحی (پیمایش به همراه تحلیل سوات) بوده که نمونه گیری آن به صورت تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انجام گرفت. جهت بررسی شاخص های مطالعه از پرسشنامه محقق ساخته به همراه نسخه تعدیل شده سواد دیجیتالی دانشگاه واشنگتن و پرسشنامه پارادایم نوین محیطی (nep) استفاده گردید. اطلاعات مورد نیاز پژوهش که از 202 مالک و مدیر sme بخش کشاورزی شهرستان های کرمانشاه و اسلام آباد غرب از استان کرمانشاه و شهرستان های ایلام و ایوان غرب از استان ایلام بدست آمد، با استفاده از آزمون مقایسه میانگین یک جامعه، آزمون t-test و نیز تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان شاخص ادراک مفید بودن کاربرد ict 88/71 درصد، شاخص دانش و مهارت دیجیتالی 1/3 درصد، شاخص موجود بودن چندرسانه ای ها و محتواهای دیجیتالی 9/20 درصد، شاخص دسترسی به چند رسانه ای ها و محتواهای دیجیتالی 2/11 درصد، شاخص مقرون به صرفه بودن کاربرد ict 6/38 درصد، شاخص سازگاری کاربرد ict 37 درصد و شاخص قابل پذیرش بودن کاربرد ict 6/40 درصد می باشد. همچنین مقایسه شاخص ها بین دو استان کرمانشاه و ایلام حاکی از این بود که تفاوت معنی داری بین دو استان وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر بررسی عوامل موثر بر کاربرد ict در آموزش های زیست محیطی از سوی مالکان و مدیران smeهای بخش کشاورزی با استفاده از نرم افزار amos نشان داد که مدل دربرگیرنده شاخص های ادراک مفید بودن کاربرد ict، نگرش زیست محیطی و دانش و مهارت دیجیتالی به عنوان عوامل تأثیرگذار بر قصد کاربرد ict و قصد کاربرد ict به عنوان عامل تأثیرگذار بر کاربرد ict از برازش نسبتاً مطلوبی برخوردار بود. مطالعه در بخش کیفی نیز با اجرای 4 گروه کانونی به همراه نظرات تائیدی و تکمیلی اساتید گروه ترویج و توسعه روستایی دانشگاه رازی و تحلیل swot انجام پذیرفت. از اهم نتایج بدست آمده می توان به توسعه زیر ساخت های بکارگیری فناوری های نوین اعم از سخت افزار و نرم افزار و گسترش امکان دسترسی به اینترنت و تعیین یک متولی مشخص به منظور بهره گیری از ظرفیت های یادگیری در زمینه مباحث زیست محیطی اشاره نمود.