نام پژوهشگر: محمدرضا دهشیری

مقایسه عملکرد دوگانه سازمان ملل در قبال دو بحران کویت و بوسنی و هرزگوین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام 1379
  حسین صادقی   محمدرضا دهشیری

به دنبال حمله عراق بر علیه کویت و اشغال کویت شورای امنیت به عنوان حافظ صلح و امنیت بین الملل براساس خواسته های کشورهای عضو دائم دراین بحران دخالت کرد که در واقع این دخالت براساس منافع قدرتهای بزرگ برای حفظ منافع نفتی در منطقه و حضور خود درمنطقه برای حفظ منافع مادی خود در واقع حفظ اسرائیل در خاورمیانه می باشد عمل نمودند علی رغم چراغ سبزی که امریکا به عنوان عضو دائم شورای امنیت به عراق درمورد حمله به کویت داده بود ولی برای به دست آوردن یک چهره حافظ صلح دردنیا این اقدام عراق را محکوم کرد و راسا تحت حمایت کشورهای اروپایی و به هزینه کشورهای عربی عراق را شکست داد و استقرار خود را در منطقه تحکیم بخشید. ولی در بوسنی هرزگوین ما شاهد هستیم که هیچ یک از قدرتهای بزرگ در شورای امنیت دارای منافع مادی و غیرمادی در منطقه بالکان نبوده و علاوه بر این از به وجود آمدن یک کشور اسلامی در منطقه ناخشنود بودند براین اساس با طولانی کردن مدت بحران در واقع فرصت کافی به صربستان دادند تا به نسل کشی خود در بوسنی هرزگوین ادامه دهند و در نهایت همان ادعاهایی که صربستان داشت نصیب صربستان شود.

همکاریهای سه جانبه ایران و یونان و ارمنستان: زمینه ها، اهداف و چشم انداز آینده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام 1379
  مهران صفری   محمدرضا دهشیری

در پی فروپاشی بلوک شرق کشورهای ایران، یونان و ارمنستان در راستای استراتژی ((اتحاد واژگون)) از سال 1996 میلادی اقدام به همکاریهای سه جانبه در زمینه های اقتصادی، تجاری، فرهنگی، و علمی و... نمودند از سال 1999 م با انعقاد قرارداد دفاعی همکاریهای سه جانبه را وارد مرحله جدیدی کردند. از انگیزه های این همکاری می توان به مقابله با توسعه طلبیهای ترکیه، مقابله با عوامل تنش زا در عرصه منطقه، مقابله با اهداف فزون طلبانه ترکیه، آمریکا و آذربایجان و بطور کلی تثبیت جایگاه سه کشور در ترتیبات امنیتی منطقه ای اشاره کرد. با توجه به اهداف و علائق متفاوت سه کشور در قبال همکاری سه جانبه مزبور این پیمهان قرین موفقیت نبوده است، گرچه دو کشور یونان و ارمنستان بیش از جمهوری اسلامی ایران توانسته اند. به اهداف روانی خود مبنی بر جلب توجه کشورهای ثالث دست یابند. در مجموعه به دلیل فقدان اراده ثابت دو کشور ارمنستان و یونان در تداوم همکاری سه جانبه، همچنین استمرار تهدیدات منطقه ای برای ایران، دورنمای این همکاری مثبت به نظر می رسد. با توجه به ناکارآمدی استراتژی جمهوری اسلامی ایران در تاکید بر محور شمال - جنوب شایسته است ضمن ارزیابی مجدد این راهبرد، استراترژی شرق - غرب (استراتژی همکاری جویانه منطقه ای) و بهبود مناسبات با کلیه کشورهای منطقه مخصوصا ترکیه و آذربایجان بدلیل اشتراکات تاریخی، دینی و فرهنگی و در کلیه زمینه های اقتصادی، سیاسی، تجاری، فرهنگی و غیره بصورت دو جانبه و چند جانبه برای تحکیم موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گیرد.

استراتژی ناتو در بحران کوزوو: بررسی مواضع ایالات متحده، فرانسه و انگلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام 1379
  سجاد ستاری   محمدرضا دهشیری

با استحاله و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ساختار ژئواستراتژیک پیمان ورشو، ضرورت جایگزینی مفاهیم ، دکترین ها و استراتژی های نوین، بازیگران عرصه بین المللی را بسوی نگرش جدید رهنمون ساخت. در این میان بازیگران منطقه ای و جهانی بر مبنای استراتژی فرصت یا رویکرد سریع ترین و موثرترین اقدام در بهترین فرصت موجود سعی در تبدیل مخاطرات و چالشهای دوره پساجنگ سرد به فرصتها، در راستای راهبرد مینیماکس نمودند، چنین رویکردی متضمن بهره برداری از فرصتهای بحرانی در جهت تقویت یا تثبیت دیدگاههای سیاست خارجی بازیگران ، در زمینه ساختار نظام بین المللی و متغیرهای دیگری همچون چگونگی حفظ صلح و امنیت منطقه ای و جهانی بویژه در شبه جزیره بالکان و اروپای شرقی بود. بحران بوسنی که مهمترین چالش رفتاری میان دو دیدگاه آتلانتیک گرا و اروپا محور بشمار می رفت، نمودار عینی رویکرد جدید استراتژی فرصت دو بازیگر مهم روابط بین الملل ، یعنی اتحادیه اروپا و ایالات متحده بود که در پرتو آن ، بازیگران تلاش نمودند تا با ایفای کارکرد موثر در مدیریت و مهار بحران ، به ارزیابی ، آزمون و نیز تثبیت دیدگاههای خود در زمینه نقش ناتو در ساختار آتی امنیت اروپا در پساجنگ سرد بپردازند و در نهایت بار دیگر نگرش آنگلوساکسون بر دیدگاه فرانکلو-آلمان غلبه یافت. بحران کوزوو فرصت دیگری برای اروپا در ترمیم ضعفهای موثر در ناکامی این اتحادیه (بویژه در حوزه سیاست خارجی و دفاعی مشترک و مستقل اورپایی) و نیز تسهیل گام دو اروپا بدنبال استراتژی گام اول یا وحدت پولی آن بوجود آورد. ایالات متحده نیز در پرتو استراتژی فرصت بحران کوزوو را زمینه مناسب دیگری در ایفای کارکرد موثر از طریق یکجانبه گرایی عملگرایانه، چند جانبه گرایی نمادین ارزیابی کرده و دراین میان ، ضمن تقسیم فشار و مخاطره بین المللی ( بخاطر اقدام بدون تجویز شورای امنیت ) به اتخاذ راهبردهای دیگری نظیر تطمیع در عین تهدید روسیه، تخفیف یا توقف روند حرکت اروپای واحد و تثبیت حضور و اقتدار خود در ساختار امنیتی اروپا رهیافت ایجاد رویه در زمینه تحدید حاکمیت ملی -ترویج ارزشهای فراملی پرداخت. رهیافت انگلستان در بحران کوزوو بر پایه استراتژی فرصت اتخاذ رویکرد استراتژیک راه سوم یا راهبرد میانگین مبتنی برتشکیل خط دفاعی اروپایی در چارچوب ناتو بوده است تا از این طریق نه تنها در ساختار امنیتی اروپا نقش موثر ایفا کند بلکه به تداوم و تعمیق مناسب و بسط منافع خود از طریق استراتژی همراهی با واشنگتن نایل شود.