نام پژوهشگر: ربابه افخمی
ربابه افخمی سید حسن علم الهدایی
هدف اصلی تحقیق بررسی سواد ریاضی دانش آموزان مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان می باشد. منظور از سواد ریاضی توانایی دانش آموزان در به کارگیری ریاضی برای حل مسائل زمینه مدار دنیای واقعی است. یافته های این تحقیق نشان داد که دانش آموزان ابتدایی در حل مسائل زمینه مداربه طور قابل ملاحظه ای نسبت به دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان بهتر عمل کردند. دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان تفاوت قابل ملاحظه ای نشان ندادند . در این تحقیق نقاط ضعف و قوت دانش آموزان در چهار شاخه ریاضی فضا وشکل، رابطه و تغییر، کمیت و عدم قطعیت بررسی شد. ابتدایی ها در فضا و شکل و عدم قطعیت بهتر از کمیت و رابطه و تغییر عمل کردند.راهنمایی ها در عدم قطعیت،فضا و شکل و رابطه و تغییر بهتر از کمیت عمل کردند.عملکرد دبیرستانی ها در فضا و شکل بهتر از سه شاخه دیگر بود. نتیجه روشن این مقایسه ها این است که دانش آموزان هر سه پایه در شاخه فضا و شکل به طور قابل ملاحظه ای بهتر از شاخه کمیت عمل کرده اند. در ارتباط با عملکرد عمومی ریاضی و اثربخشی آن بر سواد ریاضی، دانش آموزانی که نمرات بالاتری داشتند، باسوادتر بودند. ولیکن همبستگی بین عملکرد عمومی ریاضی و سواد ریاضی در مقاطع ابتدایی و راهنمایی معنادار بود ولی در دبیرستان معنادار نبود. در این تحقیق اثربخشی سبک های شناختیfd و fi بر سواد ریاضی بررسی شد که درنمونه ما در هر سه مقطع، fi ها باسوادتر بودند و لیکن همبستگی بین سبک شناختی و سواد ریاضی در ابتدایی بیشترین و در دبیرستان کمترین بود. در رابطه با اثربخشی جنسیت بر سواد ریاضی، دانش آموزان پسر ابتدایی به طور قابل ملاحظه ای از دانش آموزان دختر ابتدایی، باسوادتر بودند. درمقاطع راهنمایی و دبیرستان دانش آموزان دختر باسوادتر بودند که در مقطع راهنمایی تفاوت قابل ملاحظه ای در عملکرد دختران و پسران دانش آموز وجود نداشت. لازم به ذکر است که در هر مقطع دختران و پسران با عملکرد عمومی ریاضی یکسان، در سواد ریاضی مقایسه شدند..