نام پژوهشگر: هادی مومنی

شعر و ابهام (بررسی ابهام در شعر دهه ی هفتاد ایران با تکیه بر فلسفه ی پسا ساختارگرا)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1390
  هادی مومنی   اسماعیل بنی اردلان

یکی از مهم ترین ویژگی های شعر متأخر ایران که به صورت خاصی در شعر دهه ی هفتاد ایران تجلی یافته مسأله ی ابهام در شعر و نسبت آن با زبان و مخاطب است. دراین متن کوشیده شده با ردیابی شعر بعد از نیما و حرکتی که از تصویرسازی به اهمیت دادن به زبانیت زبان کشیده شد دلایل این ابهام واکاوی شود. بسیاری از نظریه پردازان و منتقدان ادبی استدلال می کنند که ادبیات با نوعی ابهام در آمیخته به این معنا که زبان به هنجار و عادی در آن ویران می شود و معنای یکه و دم دستی ای به خواننده ارائه نمی شود. پررنگ شدن این جنبه از شعر در دهه ی هفتاد ایران علاوه بر آن که به زمینه های تئوریک و فلسفی اندیشه ی پساساختارگرا و پسامدرن متکی بود سابقه و زمینه ای دست کم صد ساله در شعر معاصر ایران داشته است. از این روابهام به منزله ی یک شگرد شاعرانه یا یک نوع ویژگی ذاتی در ادبیات مسأله ای است که می تواند به همراه خود بسیاری از مهم ترین مضامین و پروبلماتیک های فلسفی را نیز پیش بکشد، از جمله، نسبت زبان و اندیشه، فرآیند حصول معنا در ذهن مخاطب، مرگ مولف، وجوه افتراق و نسبت زبان و واقعیت، اهمیت دریافت مخاطب در آفرینش ادبی و ... بسیاری از این ایده ها در اندیشه ی فیلسوفان ساختارگرا و پساساختارگرا متجلی است. ابهام از یک سو می تواند منفی باشد و خواننده را پس بزند و از سوی دیگرمی تواند مثبت باشد و مخاطبی فعال بیافریند. اما درتحلیل نهایی این پروژه می توان گفت ابهام با ذات شعر آمیخته وعجین است زیرا که ابهام ذات زبان است.

مقایسه مهاربندهای همگرای معمولی با مهاربندهای همگرا و واگرای ویژه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده مهندسی عمران 1392
  هادی مومنی   ناصر شابختی

چکیده: هدف از این تحقیق بررسی عملکرد مهاربندهای همگرای معمولی با مهاربندهای همگرا و واگرای ویژه در دو نوع هفت و هشت و مقایسه آنها با یکدیگر با استفاده از آنالیز استاتیکی خطی جهت مهاربندهای معمولی و آنالیز استاتیکی غیر خطی جهت مهاربندهای ویژه است. با توجه به فراوانی ساخت و سازهای شهری به ساختمانهای با اسکلت فلزی 5 طبقه (کوتاه)، 10 طبقه (متوسط) و 15 طبقه (بلند)، در این تحقیق بر روی قابهای فلزی این ساختمانها متمرکز شده و بررسی و مقایسه مهاربندهای آنها تحلیل شده است. در بحث انجام شده، مهاربندهای فوق تحت آنالیز خطی و غیر خطی قرار گرفته و مقدار برش پایه، قابلیت جابجایی، وزن سازه های مهاربندی شده و در نهایت ضریب سختی الاستیک با یکدیگر مقایسه گردیده است. تحقیق به عمل آمده نشان داد که سازه با مهاربندهای همگرای معمولی در هر دو نوع هفت و هشت مقدار برش بیشتری را نسبت به سازه با مهاربندهای همگرا و واگرای ویژه به پایه منتقل نموده که این نسبت انتقال، در سازه های 5 طبقه حدود 1.5 برابر و در سازه های 10 و 15 طبقه حدود 2 و 3 برابر است که نشان دهنده استهلاک نیروهای لرزه ای بسیار پایین سازه های با مهاربند معمولی دارد. همچنین به طور میانگین سازه با مهاربندهای همگرای معمولی در دو نوع هفت و هشت، قابلیت جابجایی بام آن کمتر است نسبت به سازه با مهاربندهای همگرا و واگرای ویژه، که با توجه به مقدار زیاد برش پایه و به دنبال آن قویتر طراحی شدن، طبیعی به نظر می رسد. در مقایسه وزن سازه ها نیز مشاهده گردید که وزن سازه با مهاربندهای همگرای معمولی در هر دو نوع مهاربند تیپ هفت و هشت بین 5/1 تا 2 برابر وزن سازه با مهاربندهای همگرا و واگرای ویژه است که نشان دهنده سازه بسیار قویتر آن، نسبت به سازه مشابه با مهاربندهای ویژه دارد و مشخص می کند که به لحاظ اقتصادی در سازه های فولادی، استفاده از مهاربندهای همگرا و واگرای ویژه بسیار به صرفه تر است ضمن اینکه عملکرد بسیار بهتری نیز در مقابل استهلاک انرژی زلزله دارند. در مقایسه مهاربندهای همگرا و واگرای ویژه نیز، سازه با مهاربند واگرای ویژه در هر دو تیپ مهاربند هفت و هشت، مقدار برش پایه و وزن کمتری نسبت به سازه با مهاربندهای همگرای ویژه را دارا بوده و در نتیحه از لحاظ اقتصادی و عملکرد لرزه ای مطلوبتر است.