نام پژوهشگر: خلیل قاسمی
خلیل قاسمی احمد عابدی
طبق نظریه دلبستگی، رفتار مادرانه و واکنش های مادر نسبت به فرزند خود تحت تأثیر سبک دلبستگی مادر قرار می گیرد؛ چرا که آنها بر اساس تجارب دوران کودکی خود از والدین به واکنش های هیجانی فرزندان خویش، پاسخ می دهند و شخصیت آنها را شکل می دهند. مادران با دلبستگی ایمن بیشتر از مادران نا ایمن، گرم، حمایت کننده و حساس هستند و در حل مسائل به کودکان خود کمک بیشتری می کنند. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط سبک دلبستگی مادران با بلوغ عاطفی فرزندان پسر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-90 به اجرا در آمد. در این مطالعه همبستگی با استفاده از نمونه گیری تصادفی، تعداد 70 دانش آموز عقب مانده ذهنی مقطع دبیرستان اصفهان در هر سه پایه اول، دوم، سوم (سال 1390) به همراه مادران آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت انجام بررسی و جمع آوری داده های مربوط به سبک دلبستگی مادر از پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (ass) (هازان و شیور، 1987) و اطلاعات مربوط به بلوغ عاطفی دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی به بوسیله ی پرسشنامه ی بلوغ عاطفی (ems) سینگ و بهارگاوا ،1999)جمع آوری شد. در این مطالعه از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها، همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها و تحلیل واریانس برای مقایسه میانگین های سه گروه استفاده شد. یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن در مادران با بلوغ عاطفی ارتباط مثبت معنادار دارد. (01/0p<). سبک دلبستگی نا ایمن دوسوگرا در مادران با بلوغ عاطفی دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی مقطع دبیرستان شهر اصفهان (1390) ارتباط منفی معناداری دارد (05/0p<). تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی مادران بر روی بلوغ عاطفی فرزندان پسر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر آنها تأثیر دارد؛ به این معنا که هر چه سبک دلبستگی مادران ایمن تر باشد، نمره آزمون بلوغ عاطفی فرزندان پسر آنها بالاتر و هر چه سبک دلبستگی مادران نا ایمن تر ( اجتنابی و دو سوگرا) باشد، نمره آزمون بلوغ عاطفی فرزندان پسر آنها کمتر می باشد