نام پژوهشگر: یلدا خسروی
یلدا خسروی محمد راسخ
حقوق بشر در جهان معاصر یکی از دغدغه های مهم افراد و حکومت ها است. تدوین و به رسمیت شناخته شدن این حقوق بیش از هر چیز ناشی از خشونت عریانی بود که در دو جنگ جهانی اعمال شد. این اعمال غیرانسانی که به نوعی از مرکز تمدن، یعنی اروپا، سربرآورد کلیه دولت ها را بر آن داشت که به طریقی بر سر اصولی مشترک به توافق برسند تا نسل های آینده را از آفت جنگ در امان نگه دارند. به محض صحبت از حقوق این پرسش به وجود می آید که دامنه این حقوق تا کجاست؟ نمی توان از حق صحبت نمود ولی حوزه اقتدار آن را تعیین نکرد. لذا با این فرض که مصادیق اصلی این حقوق محقق شود، پرسش پیرامون محدوده آنها باقی می ماند. چنانچه مفاهیم کلی و مبهم برای تعیین این محدودیت ها مقرر شود، بیم آن می رود که در مقام تبیین مصداق برای این مفاهیم کلی و مبهم جایی برای اِعمال حق باقی نماند و دولت ها چنین ادعا کنند که مصادیق تعریف شده برای محدودیت ها به راحتی ذیل عنوان های مقرر در اسناد حقوق بشری می گنجد. پیرامون مساله تحدید حقوق می توان در دو سطح بحث کرد: در سطح اول بحث «تحدید درونی» حقوق و آزادی ها مطرح است. در این مرحله همنشینی حقوق و آزادی ها اقتضاء می کند که به یکدیگر محدود شوند. این محدودسازی در دو سطح نظری و عملی صورت می پذیرد. در سطح دوم بحث از «تحدید بیرونی» است؛ در اینجا حقوق بشر به عنوان مجموعه ادعاهای فردی باید با ادعاهای جمعی همنشین شود. اینکه این تحدید چگونه و تا کجا و با چه معیاری باید صورت بگیرد، موضوع بحث سطح دوم است. پژوهش حاضر درصدد است که اولاً سطوح مختلف تحدید حقوق -تحدید درونی و تحدید بیرونی- را مشخص کند و مورد بررسی قرار دهد، ثانیاً ضمن تبیین حوزه هایی که منجر به «تحدید بیرونی» می شوند، عدم کفایت «تحدید درونی» را به عنوان یک سطح محدودکننده مشخص نماید، ثالثاً «معیارهای تحدید بیرونی» را تبیین کند.