نام پژوهشگر: اقدس نیک نفس
اقدس نیک نفس محمد جواد صافیان
تعزیه نمایشی آئینی –مذهبی است که دارای امکانات و ویژگی هایی چون روایت گری، بدیهه سازی، تعلیق و تعویق حوادث و اجرای زنده و از همه مهمتر ارتباط بی نظیر مخاطب و تعزیه، از آن نمایشی خاص می سازد. این ارتباط به نحوی است که مخاطب در تعزیه خود بخشی از شکل گیری نمایش است. آن چه تعزیه را در میان سنن نمایشی دنیا برجسته و ممتاز می سازد ویژگی اخیر آن است. برخی پژوهشگران تاثیر بی مانند تعزیه بر مخاطب را نتیجه تراژیک یا حزن انگیز بودن آن دانسته و با مسامحه بسیار تعزیه را نوعی تراژدی می دانند. گرچه وقوع امر تراژیک در تعزیه نقش مهمی در تاثیر آن بر مخاطب ایفا می کند اما از طرفی باید در نظر داشت که یک جزء همیشه در نسبت با اجزاء دیگر و در کلیت شکل گرفته ازآنها معنا می یابد و از طرف دیگر هر نمایش غم انگیزی نمی تواند تاثیرگذار باشد. از این گذشته تاثیرگذارترین نمایش ها زمانی که بر مخاطب و نه تماشاگر عرضه شوند اثر گذارند. از این رو آن چه اهمیت می یابد نسبت مخاطب و تعزیه است چراکه فهم مخاطب در نسبت مخاطب با تعزیه و وجود مخاطبان و نه تماشاگران شکل می گیرد. _گرچه تعزیه و تراژدی نمایش هایی آیینی و تراژیک به شمار می روند اما آیا می توان تعزیه را نوعی تراژدی دانست ؟ _آیا می توان تنها به دلیل وقوع امر تراژیک در تعزیه و غم انگیز بودن آن تاثیر تعزیه بر مخاطب را توجیه نمود؟ _ ارتباط مخاطب و تعزیه ازچه نوعی بوده و کنش فهم مخاطب چگونه شکل می گیرد؟ گرچه این دو نمایش به لحاظ آیینی بودن و وقوع امر تراژیک شباهت هایی با یکدیگر دارند اما طبق دیدگاه ارسطو و تعریف وی درمورد تراژدی نمی توان تعزیه را از نوع تراژدی به شمار آورد بلکه تعزیه از نوع حماسی بشمار می آید. بنابراین تاثیرگذاری تعزیه نه به دلیل وقوع امر تراژیک که به سبب تمامی عناصر آن و کلیتی است که شکل گرفته از آن هاست. این رساله بر آن است که نسبت مخاطب و تعزیه و فهم مخاطب را با روش توصیفی-تحلیلی و مصاحبه ای و براساس رویکرد پدیدارشناختی-هرمنوتیکی مورد بررسی قرار دهد. برطبق رویکرد یاد شده این نسبت ها، نسبت هایی وجودی بوده و فهمیدن یک طریق عالم داشتن است. در نهایت به فهم مخاطب در تعزیه به مثابه عملی هستی شناختی به واسطه پیش فهم هایی که در زندگی اجتماعی خود کسب کرده است، در قالب دور هرمنوتیکی پرداخته می شود.