نام پژوهشگر: مصطفی قدمی کلاریجانی
مصطفی قدمی کلاریجانی ناصر پورمعلم
زمان سفر نسبتاً زیاد و نامناسب ، نداشتن برنامه مدون حرکتی و عدم پوشش کامل مناطق شهری شبکه به عنوان سه مشکل اصلی سیستم اتوبوسرانی شناخته می شود. این سه مشکل تأثیر عمده ای روی کارایی سیستم حمل و نقل عمومی و علی الخصوص سیستم اتوبوسرانی دارد . از آنجایی که امروزه سیستم اتوبوسرانی در اکثر کشورها و خصوصاَ کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ، پرکاربرد ترین و مهم ترین سیستم حمل و نقل همگانی محسوب می شود ، توجه به این سه مسئله و یافتن راهکارهایی برای اصلاح و بهینه سازی آنها نقش به سزایی در بهبود عملکرد کل سیستم حمل و نقل همگانی خواهد داشت. تجربه نشان داده است در صورتی که مسیرهای اتوبوسرانی اصلاح و بهینه سازی شوند ، مشکلات موجود از جمله تراکم ترافیکی ، اتلاف زمان مسافرین و شبکه حمل و نقل شهری ، هزینه های اضافی ، استهلاک وسایل نقلیه ، افزایش مصرف سوخت و اثرات زیست محیطی و آلودگی هوا تا حد زیادی مرتفع خواهد شد. با این تفاسیر ، راهکار رفع این مشکلات و ارتقاء کمّی و کیفی سیستم های حمل و نقل همگانی رویکرد مدیریت تقاضای سفر می باشد . در هر سیستم حمل و نقلی ، "مسیر" اساسی ترین رکن محسوب می شود . لذا در سیستم حمل و نقل همگانی نیز مسیریابی از اهمیت بسزایی برخوردار است ، بدین صورت که قبل از هر گونه تصمیم گیری در خصوص سایر اجزای سیستم ، ابتدا می بایست روی مسیریابی تحقیق و مطالعات گسترده ای انجام می شود. زیرا مقوله مسیریابی روی هزینه های سیستم ( هزینه احداث و بهره برداری ) تأثیر مستقیم دارد. این مطالعه در نظر دارد تا با بهینه سازی مسیر های موجود ( و نه شبکه خطوط ) با استفاده از روشی نوین ، زمان سفر کل سیستم را تا جایی که امکان دارد و با در نظر گرفتن شبکه معابر و محدودیت های خاص آن به حداقل رساند. این روش ترکیبی از رویکردهای سنتی و نوین بوده و با استفاده از الگوریتم های فرایابنده کاستی های روش های موجود را پوشش می دهد.