نام پژوهشگر: محبوبه فیله کش
محبوبه فیله کش محمد علی علیزاده
اومانیسم در لغت به معنای بشر گرایی، اصالت انسان، انسان مداری و انسان محوری و مانند آن است. در اواخر دوران باستان و قرون وسطا محققان و روحانیون میان حوزه هایی از معرفت و فعالیت که از کتاب مقدس نشأت می گرفت، و حوزه هایی که به قضایای عملی زندگی دنیوی مربوط می شد فرق گذاشتند. از آنجا که حوزه دوم بخش زیادی از الهامات و متون مورد نیاز خود را از نوشته های رومی به ویژه یونان باستان می گرفت، مترجمان و آموزگاران این آثار که معمولاً ایتالیایی بودند خود را اومانیست (umanisti) نامیدند. متفکران زیادی در اروپا به تحقیق و بررسی در این زمینه پرداختند؛ از جمله پترارک که به پدر اومانیسم معروف است و اغلب آثارش در حوزه ادبیات است، و همچنین نیکولو ماکیاولی، اراسموس و... که به دیگر حوزه های اومانیسم همچون سیاست و مذهب توجه نمودند. در ایران سد? نوزدهم بالاترین مقام از نظر سیاسی به شخص پادشاه اختصاص داشت و کشور در زمینه های مختلفی مثل کشاورزی، دامدارای، صنایع، بازرگانی و آموزش به نسبت کشورهای باختر زمین در اوج عقب ماندگی قرار داشت، رهبران ایران بعد از آشنایی با توسعه اروپا که در نتیجه شکست از روسیه رخ داد، افرادی را برای تحصیل به خارج فرستادند تا بتوانند از دستاوردهای آنها در سرزمین خود استفاده کنند. اومانیسم یکی از افکار برتر جامعه غرب بود که برخی از ایرانیان تحصیل کرده خارج، آن را وارد ایران نمودند، تا با استفاده از آن جامعه خود را به سطح جوامع اروپایی برسانند. این تفکر تا حدودی بر جامعه تأثیر گذاشت و منجر به اصلاحاتی همچون مشروطه، ایجاد مجلس وایجاد احزاب سیاسی گردید. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش تاریخی و با توصیف و تحلیل و پالایش داده ها ضمن بیان چگونگی ظهور و شکل گیری اندیشه اومانیسم در غرب به بازکاوی جنبه های مهم آن و معرفی شخصیت های برجسته آن و نیز تحلیل آثار عمده این متفکران، پرداخته ضمن آنکه به جنبه های تاثیر گذار آن بر روی اندیشمندان ایران عصر قاجار نیز اشاره نموده و نمودهای این اندیشه را در آثار این متفکران مورد نقد وبررسی قرار دهد.