نام پژوهشگر: اعظم زنگنه فر
اعظم زنگنه فر عزیزالله میرزایی
خودکار شدن دانش زبان دوم همواره موضوع بسیار مهمی بوده که بحث های زیادی را به وجود آورده و مطالعات زیادی بر روی زبان دوم صورت گرفته است که تاکید بر این دارد که آیا این پدیده همانطور که در زبان اول در مورد نقش و جایگاه دانش آگاهانه دارد در زبان دوم نیز وجود دارد. علی رغم مطالعات زیادی که بر روی این موضوع شده است، بر اساس دیکیسر (2005) هنوز نیاز به مطالعات طولانی که بر تمرین بهینه و شرایطی که رابطه ی بین دانش آگاهانه و غیر آگاهانه را افزایش دهد و خودکار شدن دانش زبان دوم را راحت تر کند نیاز است. دراین مطالعه تلاش شده است که خودکار شدن دانش دستوری زبان دوم را بر اساس انواع تمرین، بازخورد و توجه بررسی کند. شرکت کنندگان در مرحله اصلی آزمایش، 90 مرد و زن از دانشگاه شهرکرد و شیخ بهایی بودند. این دانشجویان به 3 گروه تقسیم شدند که شامل یک گروه شاهد و دو گروه آزمایشی بودند. یکی از این گروههای آزمایشی بازخورد را به همراه برجستگی بیشتر و توجه دریافت می کردند و گروه دوم بازخورد را بدون برجستگی بیشتر و توجه دریافت کردند. برای جمع آوری داده دو تست دستوری زمان بندی شده و دیگری زمان بندی نشده است. به علاوه از ده نفر از گروه اول یک ازمون شفاهی برا تولید ساختارههای دستوری مد نظر گرفته شده است برای تحلیل محدودیت هایی که مربوط به مراحل تولید یا محدودیت هایی که مربوط به دانش که در تولید ساختارهای مد نظر داشته اند. برای بررسی تاثیر دو نوع بازخورد mancovaاستفاده شده است. برای بررسی رابطه بین دو نوع دانش pearson product-moment correlation coefficients استفاده شده است. نتایج نشان داد که گروهی که بازخورد را به همراه توجه و برجستگی بیشتردریافت کرده بودند دانش آگاهانه و غیر آگاهانه آن ها بیشتر شده و رابطه بین این دو دانش در آن ها بیشتر بوده است. نتایج اهمیت برجستگی بیشتر و توجه را بر خودکار شدن زبان دوم را نشان می دهد. نتایج همچنین نشان داد که محدودیت های مربوط به مراحل تولد دلیل اغلب اشتباهات دستوری آن ها بوده است که نشان می دهد که تمرین های آموزشی بیشتری برای غیر ارادی شدن دانش زبان دوم نیاز هست. در آخر اهمیت نتایج و عملی و نظری بحث شده است.