نام پژوهشگر: حیدر پیری
حیدر پیری حسین شریفی طراز کوهی
یکی از مباحث اصلی و بی شک یکی از مبهم ترین مفاهیم در اسناد حقوق بین الملل، بحث منافع ملی حیاتی دولتهاست که قدمتی به بلندای خود دولت- ملت دارد و هر کشوری بنا به موقعیت و شرایط خود تعبیر خاصی از آن ارائه می دهد. حقوق بین الملل به عنوان یک نظام حقوقی در حال تکامل، به طرق مختلفی به بهانه و با استناد به منافع ملی حیاتی به وفور توسط بسیاری از دولتها به عنوان یک سپر در مقابل موازین حقوقی و سازوکاری برای فرار و رهایی از تعهدات قانونی و به عنوان توجیهی برای نقض معاهدات بکار گرفته شده و محدودیتهای بر موازین و قواعد حقوق بین الملل اعمال می کنند و در عین حال اقدامات خود را قانونی جلوه داده و مدعی رعایت حقوق بین الملل می شوند. این یک سیر قهقرایی برای حقوق بین الملل بشمار می آید. مفهوم منافع ملی حیاتی به عنوان یکی از مناقشه برانگیزترین موضوعات در حقوق بین الملل، یک خلاء حقوقی را موجب شده و به عنوان مفهومی ماهیتاً سیاسی که در متون حقوقی جایگاهشان را حفظ کرده اند از موانع و دشواریهای اصلی در راه توسعه و پیشرفت حقوق بین الملل در جهت جهانشمولی تلقی می شود چرا که می تواند باب سوء استفاده خودسرانه دولتها را باز کند و دولتها با توسل به آن هر کاری را در راستای منافع ملی توجیه می کنند. رویه قضایی و داوری بین المللی حاکی از آن است که در رابطه منافع ملی حیاتی دولتها با نظم حقوقی بین المللی، این نظم حقوقی است که وجاهت اولی و مقدم داشته اشت. هر چند رویه ها، منافع ملی حیاتی را نقض نمی کنند، بلکه بر خلاف دولتها قائل به تئوری منافع ملی حیاتی محدود اند و اعلام می نمایند که منافع ملی تابع معیارهای قابل سنجش و حقوق بین الملل است نه تفسیر و برداشت هر یک از دولتها و همواره سعی کرده اند توسل به منافع ملی حیاتی را به نوعی تفسیر کنند که به ارزشهای حقوقی عام الشمول بین المللی خدشه ای وارد نشود.