نام پژوهشگر: حسن محمدی عمارت
حسن محمدی عمارت ابوالقاسم گلیان
جهت بررسی اثر پروتئین، متیونین و لیزین بر روی تولید و کیفیت تخم مرغ، چهار آزمایش در دو فاز تخمگذاری انجام گردید. در آزمایش اول برای بررسی اثر پروتئین خام و متیونین جیره بر عملکرد تولید تخم مرغ، 720 قطعه مرغ تخمگذار در یکی از 15 تیمار جیره با سه سطح پروتئین (14، 15 و 16%) و پنج سطح متیونین (31/0، 34/0، 37/0، 40/0 و 43/0%) به روش فاکتوریل 5×3 و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اعمال شدند. مرغها به مدت چهار دوره 28 روزه (28 تا 44 هفتگی) تغذیه شدند. با افزایش سطح پروتئین جیره، تولید تخم مرغ و گرم تخم مرغ تولیدی روزانه افزایش یافتند اما مصرف و ضریب تبدیل غذا، وزن تخم مرغ، وزن مخصوص تخم مرغ، درصد تخم مرغهای شکسته و دو زرده، درصد پوسته و اجزای داخلی تخم مرغ تغییر معنی داری نداشتند. افزایش سطح متیونین جیره، تولید و وزن تخم مرغ و گرم تخم مرغ تولیدی روزانه را بهبود داد. تغییر سطح متیونین جیره تاثیری بر میزان خوراک مصرفی، وزن مخصوص تخم مرغ، درصد تخم مرع های شکسته، دو زرده، درصد و ضخامت پوسته و اجزای داخلی تخم مرغ، شاخص اندازه تخم مرغ و تغییر وزن مرغها نداشت اما ضریب تبدیل خوراک، قطر و پهنای تخم مرغ را بهبود داد. در آزمایش دوم ،420 قطعه مرغ با سه سطح پروتئین (13، 14 و 15%) و پنج سطح متیونین (25/0، 28/0، 31/0، 34/0 و 37/0%) به مدت سه دوره 28 روزه (50 تا 62 هفتگی) تغذیه شدند. با افزایش سطح پروتئین جیره مصرف خوراک، تولید تخم و وزن تخم مرغ و گرم تخم مرغ تولیدی روزانه، ضریب تبدیل غذا، درصدآلبومین و محتویات تخم مرغ، قطر طولی و عرضی تخم مرغ و تغییر وزن مرغها افزایش بهبود معنی داری یافتند. در حالیکه درصد تخم مرغهای شکسته، درصد پوسته، ضخامت پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ با افزایش درصد پروتئین جیره به طور معنی دار کاهش پیدا کردند. درصد زرده و شاخص انداره تخم مرغ تحت تاثیر تغییرات پروتئین جیره قرار نگرفت. با افزایش سطح متیونین جیره، مصرف خوراک، تولید و وزن تخم مرغ، گرم تخم مرغ تولیدی روزانه، قطر طولی و عرضی تخم مرغ بهبود یافت اما درصد محتویات تخم مرغ و ضخامت پوسته کاهش معنی داری داشت. تغییر سطح متیونین جیره تاثیری بر ضریب تبدیل خوراک، وزن مخصوص تخم مرغ، درصد تخم مرغهای شکسته، پوسته، زرده و آلبومین تخم مرغ، شاخص اندازه تخم مرغ و تغییر وزن مرغها نداشت. در آزمایش سوم برای بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین خام و لیزین جیره بر عملکرد تولید تخم مرغ، 720 قطعه مرغ با سه سطح پروتئین (14، 15 و 16%) و پنج سطح لیزین (71/0، 74/0، 77/0، 80/0 و 83/0%) تغذیه شدند. افزایش درصد پروتئین جیره سبب بهبود تولید و وزن تخم مرغ، گرم تخم مرغ تولیدی روزانه، قطر طولی و عرضی تخم مرغ و وزن مرغ گردید اما ضریب تبدیل غذا، درصد و ضخامت پوسته و شاخص اندازه تخم مرغ را کاهش داد. مصرف خوراک، وزن مخصوص تخم مرغ، درصد تخم مرغهای شکسته و دو زرده و اجزای داخلی تخم مرغ تغییر معنی داری نداشتند. با افزایش سطح لیزین جیره، میزان خوراک مصرفی بطور معنی داری تغییر کرد اما بر فاکتورهای دیگر تاثیری نداشت. در آزمایش چهارم 420 قطعه مرغ با سه سطح پروتئین (13، 14 و 15%) و پنج سطح لیزین (64/0، 67/0، 70/0، 73/0 و 76/0%) به روش آزمایش دوم تغذیه شدند. با افزایش سطح پروتئین جیره، مصرف روزانه خوراک، تولید تخم مرغ، وزن تخم مرغ، گرم تخم مرغ تولیدی روزانه، ضریب تبدیل، درصد تخم مرغهای شکسته، قطر طولی، محتویات و زرده تخم مرغ بهبود یافتند اما وزن مخصوص تخم مرغ، درصد و ضخامت پوسته، آلبومین و شاخص اندازه تخم مرغ کاهش معنی داری داشتند. افزایش درصد لیزین جیره سبب افزایش وزن زنده مرغ گردید اما بر عوامل دیگر تاثیر معنی داری نداشت.
مصطفی احمدی حسن محمدی عمارت
این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله افتابگردان بر روی عملکرد، صفات لاشه، پاسخ ایمنی همورال و جمعیت میکروبی روده بلدرچین های ژاپنی از 11 تا 35 روزگی انجام شد. کنجاله آفتابگردان در پنج سطح با کنجاله سویا جایگزین شد (صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد) و در یک طرح کامل تصادفی با 4 تکرار 12 پرنده ای در طول آزمایش تغذیه شدند. مصرف خوراک، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراکی به صورت هفته ای اندازه گیری شدند. جهت ارزیابی سیستم ایمنی همورال گلبول قرمز گوسفندی به عنوان آنتی ژن در روزهای 18 و 25 روزگی در سینه بلدرچین ها تزریق شد. نتایج نشان داد که سطوح کنجاله آفتابگردان بر روی افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل اثر معنی داری ندارند (05/0p>). مصرف خوراک به صورت معنی داری در پرنده های دریافت کننده سطح 100 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان در دوره 18-11 و 25- 11 روزگی پایین تر بود (05/0p<). اما جیره های حاوی کنجاله آفتابگردان اثر معنی داری بر مصرف خوراک در 32-11 روزگی نداشتند. وزن نسبی سنگدان در پرنده های دریافت کننده 100 درصد کنجاله آفتابگردان به صورت معنی داری بالاتر از سایر سطوح جایگزینی کنجاله آفتابگردان بود. تیتر آنتی بادی بر علیه آنتی ژن گلبول قرمز گوسفندی تزریق شده در بین تیمارها معنی دار نبود، اما ایمنی همورال در تیمارهای حاوی کنجاله آفتابگردان نسبت به تیمار شاهد به سمت کاهش گرایش داشت (06/0p=). در سطح 50 درصد جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله آفتابگردان باکتری های کلی فرم به صورت معنی داری بالاتر بودند (05/0p<). محاسبات مالی نشان داد که سطوح کنجاله آفتابگردان در جیره به طور قابل توجهی باعث کاهش هزینه های تولید گوشت شدند، در جایگزینی 75 و 100 درصد کنجاله سویا با کنجاله آفتابگردان حداکثر سود بدست می آید (05/0p<).
محسن محمدی حسن محمدی عمارت
چکیده: این تحقیق جهت ارزیابی اثر سطوح مختلف پروبیوتیک و تنش گرمایی بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی پارامترهای خونی در جوجه های گوشتی انجام شد. برای این آزمایش، تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی و به روش فاکتوریل 2×3 شامل 2 سطح گرمایی (معمولی و تنش گرمایی) و 3 سطح پروبیوتیک پروتکسین (صفر، 150 و 250 میلی گرم در کیلوگرم) و هر تیمار شامل چهار تکرار استفاده و مورد بررسی و تحقیق قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که سطوح مختلف پروبیوتیک تاثیر معنی داری بر افزایش وزن روزانه جوجه های گوشتی در طی هفته های 2 تا 6 نداشتند (05/0p>). محیط پرورش( دمای معمولی و تحت تنش گرمایی) نیز اثر معنی داری بر افزایش وزن روزانه نداشتند (05/0p>). پرندگان تغذیه شده با سطوح مختلف پروبیوتیک تفاوت معنی داری در مصرف خوراک روزانه و ضریب تبدیل غذایی در طول دوره پرورش در هفته های 2، 3، 4، 5 و6 نداشتند (05/0p>). هر چند که در طی هفته سوم با افزاش خطی در مصرف خوراک روزانه با افزودن سطوح مختلف پروببیوتیک دیده شد وتفاوت آنها با مصرف خوراک روزانه برای گروه شاهد، تمایل به معنی داری داشت (097/0=p). افزودن سطوح مختلف پروبیوتیک و همچنین، شرایط پرورشی (معمول و گرمایی) اثر معنی داری بر افزایش وزن نسبی اجزای لاشه اندازه گیری شده در سن 42 روزگی نداشتند (05/0p>)، اگرچه وزن نسبی قلب در پرندگانی که در شرایط تنش گرمایی پرورش یافته بودند به طور معنی داری نسبت به گروه پرورش یافته در شرایط نرمال، کاهش یافته بود (05/0p<). مکمل کردن جیره جوجه های گوشتی با 15/0 پروبیوتیک سطح کلسترول سرم را به طور معنی داری نسبت به سطح صفر پروبیوتیک کاهش داده بود، همچنین، سطح متابولیت های لیپیدی به جزء لیپوپروتئین با چگالی زیاد در پرندگان تحت تنش گرمایی نسبت به پرندگان پرورش یافته در دمای معمول، بالاتر بود. با توجه به نتایج حاصله از این پژوهش می توان بیان کرد که استفاده پروبیوتیک ها در شرایط تنش گرمایی نسبت به شرایط معمولی پرورش اثرات مفیدتر و مثبت تری بر عملکرد جوجه های گوشتی و همچنین، کاهش سطح متابولیت های کلسترول در جوجه های گوشتی دارد. واژگان کلیدی: پروبیوتیک، تنش گرمایی، عملکرد، جوجه گوشتی
راضیه شهریاری کمال شجاعیان
چکیده: این تحقیق جهت ارزیابی اثر سطوح مختلف پودر برگ اکالیپتوس بر عملکرد، خصوصیات لاشه و پاسخ ایمنی جوجه¬های گوشتی انجام گرفت. برای این آزمایش، تعداد 240 قطعه جوجه سویه راس 308به طور تصادفی به 5 تیمار با 4 تکرار (در هر تکرار 12 قطعه) اختصاص یافت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: جیره پایه بدون افزودنی به عنوان تیمارشاهد و تیمارهای 2، 3، 4 و 5 به ترتیب شامل جیره مکمل شده با 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد پودر برگ اکالیپتوس. نتایج این تحقیق نشان داد که تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی¬داری بر وزن بدن، افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه و ضریب تبدیل غذایی نداشتند (05/0p>). هر چند که تمام تیمارهای آزمایشی، وزن، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی را از نظر عددی نسبت به گروه شاهد بهبود داده بودند. تیمارهای آزمایشی تأثیری بر خصوصیات لاشه و اوزان نسبی اندام-های ایمنی (طحال، بورس فابریسیوس و تیموس) در سن 42 روزگی نداشتند (05/0p>). پرندگان دریافت کننده 5/0 درصد پودر برگ اکالیپتوس بالاترین سطح آنتی بادی تولید شده در برابر srbc را داشته و تفاوت آن با تیمار شاهد معنی دار بود (05/0>p)، همچنین تفاوت معنی¬داری بین سایر گروه¬های آزمایشی با گروه شاهد از لحاظ میزان آنتی بادی در برابر srbc در سن 27 روزگی وجود نداشت (05/0p>). در سن 37 روزگی تیمارهای 5/0، 75/0 و 1 درصد پودر برگ اکالیپتوس، سطح آنتی بادی بالاتری را در مقایسه با گروه شاهد داشتند (05/0p<). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از پودر برگ اکالیپتوس در جیره جوجه-های گوشتی موجب بهبود و تقویت سیستم ایمنی بدن گردیده و منجر به بهبود غیر معنی داری در عملکرد جوجه های گوشتی گردید. کلمات کلیدی: اکالیپتوس، عملکرد، سیستم ایمنی، جوجه گوشتی
میثم پورطاهری حسن محمدی عمارت
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف زنجبیل و پروبیوتیک بر عملکرد، پاسخ ایمنی هومورال و میکروبیولوژی روده بلدرچین ژاپنی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل در 6 تیمار، 5 تکرار و 12 پرنده به مدت 28 روز با استفاده از سطوح (صفر، 0.25 و 0.5) درصد پودر زنجبیل و سطوح (صفر و 0.15 میلی گرم در کیلوگرم) پروبیوتیک انجام پذیرفت. زنجبیل باعث افزایش معنی دار مصرف خوراک در 7-28 و 7-35 روزگی شد (0.05>p ). همچنین پروبیوتیک در 7-28 و 7-35 روزگی باعث افزایش معنی دار مصرف خوراک شد (0.05>p). اثرات متقابل پروبیوتیک و زنجبیل در 7-28 و 7-35 روزگی، باعث افزایش معنی دار مصرف خوراک بین تیمار های آزمایشی شد (0.05>p). زنجبیل در 7-14 روزگی باعث افزایش معنی دار وزن شد (05/0p<). پروبیوتیک باعث افزایش معنی داری وزن شد (0.05>p)، ولی در 7-14 روزگی معنی دار نبود. اثرات متقابل پروبیوتیک و زنجبیل بر تیمارهای آزمایشی از لحاظ افزایش وزن فقط در 7-28 روزگی، معنی دار شد (0.05>p )، زنجبیل بر ضریب تبدیل تاثیر معنی داری نداشت (0.05<p )، ولی پروبیوتیک باعث کاهش معنی دار ضریب تبدیل نسبت به گروه شاهد در 7-21 و7-35 روزگی شد (0.05>p ). اثرات متقابل پروبیوتیک و زنجبیل بر ضریب تبدیل معنی دار نبود (0.05<p ). زنجبیل باعث افزایش معنی دار وزن زنده و وزن نسبی بیضه شد (0.05>p) ولی، باعث کاهش معنی دار وزن نسبی سنگدان شد. پروبیوتیک باعث افزایش معنی دار وزن زنده، وزن نسبی سینه، قلب و بیضه شد و همچنین، باعث کاهش معنی دار وزن نسبی سنگدان شد (0.05>p). اثرات متقابل زنجبیل و پروبیوتیک باعث افزایش معنی دار وزن زنده، قلب، بیضه و همچنین، کاهش معنی دار وزن سنگدان شد (05/0p <). زنجبیل تاثیر معنی داری بر جمعیت میکروبی روده نداشت (0.05<p ). پروبیوتیک باعث افزایش معنی دار جمعیت باکتریایی اسیدلاکتیک و جمعیت باکتریایی کل نسبت به گروه شاهد شد (0.05>p). اثرات متقابل پروبیوتیک و زنجبیل تاثیر معنی دار بر جمعیت میکروبی روده نداشت (0.05<p ). زنجبیل تاثیر معنی داری بر تری گلیسرید، alp و alt دارد (0.05>p). پروبیوتیک باعث کاهش معنی دار تری گلیسرید، کلسترول، ldl و alt شد. همچنین، پروبیوتیک باعث افزایش معنی دار hdl شد (0.05>p). اثرات متقابل پروبیوتیک و زنجبیل تاثیر معنی دار بر ast دارد (0.05>p). زنجبیل باعث افزایش معنی دار سیستم ایمنی علیه، srbc2 نسبت به گروه شاهد شد (0.05>p). پروبیوتیک نیز باعث افزایش معنی دار سیستم ایمنی علیه، srbc1 و srbc2 نسبت به گروه شاهد شد (0.05>p). زنجبیل باعث کاهش معنی دار مالون دی آلدئید نسبت به گروه شاهد شد (0.05>p). اثرات متقابل پروبیوتیک و زنجبیل تاثیر معنی دار بر کاهش مالون دی آلدئید دارد (0.05>p).
زهرا کاشفی حسن محمدی عمارت
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف آویشن و پروبیوتیک بر عملکرد و برخی از فراسنجه های خونی بلدرچین ژاپنی آزمایشی در قالب طرح کاملأ تصادفی با آرایش فاکتوریل در 6 تیمار، 4 تکرار و 12 پرنده در هر تکرار به مدت 28 روز با استفاده از سطوح (صفر، 0.5 و 1) درصد پودر آویشن و سطوح (صفر و 0.015 درصد) پروبیوتیک انجام پذیرفت. آویشن، پروبیوتیک و اثرات متقابل آویشن و پروبیوتیک بر مصرف خوراک تأثیر معنی¬داری نداشتند. سطوح دو (0.5 درصد) و سه (1 درصد) آویشن در 21-7 روزگی و 28-7 روزگی به طور معنی داری افزایش وزن کمتری نسبت به سطح یک آویشن (بدون آویشن) داشتتند، ولی در کل دوره با رشد جبرانی صورت گرفته در سطح یک درصد آویشن افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی بهبود پیدا کرد. پروبیوتیک در بازه زمانی 28-7 روزگی و 35-7 روزگی باعث افزایش معنی دار وزن بدن شد . در 14-7 روزگی سطح 3 آویشن (1درصد) و یک پروبیوتیک (صفر) افزایش وزن بیشتری نسبت به گروه شاهد داشتند. در35-7 روزگی بین تیمارها تفاوت معنی داری ایجاد شد که بیشترین افزایش وزن بدن مربوط به سطح سه آویشن و دو پروبیوتیک بود (p?0.05). سطوح مختلف آویشن نتوانستند تفاوت معنی داری بر ضریب تبدیل غذایی ایجاد کنند. پروبیوتیک در 35-7 روزگی به طور معنی داری باعث کاهش ضریب تبدیل غذایی شد. اثرات متقابل آویشن و پروبیوتیک در هیچ یک از دوره های پرورش بر ضریب تبدیل غذایی اثر معنی داری نداشت. سطوح مختلف آویشن و پروبیوتیک نتوانست تفاوت معنی داری بر درصد وزن اندام های لاشه ایجاد کند، سطوح مختلف آویشن باعث کاهش معنی دار کلسترول شدند، پروبیوتیک به طور معنی داری کلسترول خون را افزایش داد، سطوح مختلف آویشن و پروبیوتیک بر روی سایر پارامترهای بیوشیمیایی خون (آلبومین، تری¬گلیسیرید و اسید اوریک) اثرمعنی داری نداشتند . نتایج تیتر آنتی بادی تولید شده بر علیه تزریق اولیه و ثانویه گلبول قرمز گوسفندی بین سطوح مختلف آویشن تفاوت معنی داری ایجاد کرد به طوریکه سطح دو آویشن بالاترین تیتر آنتی بادی تولیدی را داشت که با سطح یک آویشن تفاوت معنی داری نداشت ولی با سطح سه آویشن تفاوت معنی داری داشت. پروبیوتیک تأثیر معنی داری بر تیتر آنتی¬بادی تولیدی بر علیه تزریق اولیه و ثانویه گلبول قرمز گوسفندی نداشت اما تیتر آنتی بادی تولید شده بر علیه ویروس نیوکاسل را به طور معنی داری کاهش داد. اثرات متقابل آویشن و پروبیوتیک بر تیتر آنتی بادی تولیدی بر علیه نیوکاسل تأثیر معنی دار داشت به طوریکه سطح یک آویشن و یک پروبیوتیک بیشترین تیتر آنتی بادی تولیدی را داشت. آویشن میزان مالون دی آلدهید را به طور معنی داری کاهش داد، پروبیوتیک به طور معنی داری موجب افزایش میزان mda شد.
رضا خردور حسن محمدی عمارت
جهت بررسی اثر سطوح مختلف دانه جو مکمل شده با آنزیم بتاگلوکاناز بجای دانه ذرت، بر عملکرد و خصوصیات لاشه، 480 قطعه جوجه بلدرچین در قالب طرح فاکتوریل 4*2 در 8 گروه تغذیه ای شامل 2 سطح آنزیم بتاگلوکاناز(0 و 05/0%) و 4 سطح جو (0، 5/7، 15 و 5/22%) و 4 تکرار (هر تکرار دارای 15 جوجه) قرار داده شدند. با افزایش سطح جو اثر آن بر افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک جوجه ها و ضریب تبدیل غذایی بطور معنی داری (01/0>p) افزایش یافت. مکمل آنزیمی به طور معنی داری میانگین افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه و ضریب تبدیل غذایی را (01/0>p) بهبود بخشید.
نیره شهرکی حسن محمدی عمارت
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف میخک و پروبیوتیک بر عملکرد و برخی از فراسنجه¬های خونی بلدرچین ژاپنی آزمایشی در قالب طرح کاملأ تصادفی با آرایش فاکتوریل در 6 تیمار، 4 تکرار و 12 پرنده به مدت 28 روز با استفاده از سطوح (صفر، 2 و 1) درصد پودر میخک و سطوح (صفر و 0/25 گرم در کیلوگرم) پروبیوتیک انجام گرفت. سطوح مختلف میخک برروی افزایش وزن بدن در14-7،21-7و28-7 روزگی معنی دار بود (p<0/05). سطوح پروبیوتیک اثر معنی داری برافزایش وزن بدن نداشت (p>0/05). اثرات متقابل در افزایش وزن بدن در14-7 روزگی معنی دار بود (p<0/05). سطوح مختلف میخک درتمام دوره ها به جز 35-7 روزگی باعث اختلاف در افزایش وزن شد (p<0/05). پروبیوتیک بر روی افزایش وزن اثر معنی داری نداشت (p>0/05). اثرات متقابل در14-7 روزگی بر روی افزایش وزن معنی دار شد (p>0/05). مصرف خوراک در 14-7 روزگی بین سطوح میخک دارای اختلاف معنی داری بود که بیشترین افزایش مربوط به سطح سه میخک (1درصد) می باشد که باتیمار شاهد دارای اختلاف معنی داری نیست (p<0/05). پروبیوتیک و اثرات متقابل بر مصرف خوراک اثر معنی-داری نداشت (p>0/05). سطح میخک و پروبیوتیک برضریب تبدیل خوراک تاثیری نداشت (p>0/05). اثرات متقابل میخک و پروبیوتیک در 14-7 روزگی بر ضریب تبدیل خوراک اثر معنی داری داشت (p<0/05). سطوح مختلف میخک نتوانست تفاوت معنی¬داری بر درصد وزن اندام¬های لاشه ایجاد کند (p>0/05). پروبیوتیک به طورمعنی داری وزن نسبی لاشه و سینه را افزایش داد و ورن کبد را کاهش داد (p<0/05). اثرات متقابل در وزن نسبی اندامهای لاشه بر روی لاشه اثر معنی داری گذاشت (p<0/05). پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون (آلبومین، کلسترول، تری¬گلیسیرید و اسید اوریک) تحت تأثیر سطوح مختلف میخک و پروبیوتیک و اثرات متقابل آنها قرار نگرفت (p>0/05). نتایج تیتر آنتی بادی تولید شده بر علیه واکسن نیوکاسل و تزریق اولیه وثانویه گلبول قرمز گوسفندی بین سطوح مختلف میخک و پروبیوتیک تفاوت معنی-داری ایجاد نکرد (p>0/05). اثرات متقابل میخک و پروبیوتیک در چالش اولیه وثانویه تاثیر معنی¬داری گذاشت p<0/05). میخک باعث کاهش معنی دار مالون دی آلدیید نسبت به گروه شاهد شد . اثرات متقابل میخک و پروبیوتیک تاثیر معنی¬داری بر کاهش مالون¬دی¬آلدیید دارد (p<0/05).
خدادوست سیدی پور حسن محمدی عمارت
آزمایش حاضر به منظور بررسی اثر افزودن سطوح مختلف دو گیاه گزنه و دارچین بر عملکرد و سیستم ایمنی بلدرچین¬های ژاپنی انجام گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل (3×2) در قالب طرح کاملاً تصادفی با استفاده از 288 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی در 6 تیمار و 4 تکرار که هر تکرار آن مشتمل بر 12 قطعه پرنده بود، در بازه سنی 7 تا 35 روزگی انجام شد. سطوح مختلف گزنه شامل صفر، 1 و 2 درصد و سطوح دارچین نیز صفر و 5/0 درصد بود. در پایان سطوح مختلف گزنه در سه بازه سنی 21 تا 28، 28 تا 35 روزگی و کل دوره به ترتیب باعث افزایش مصرف خوراک شد (05/0p<). بیشترین میزان مصرف خوراک در همین سن مربوط به تیمار دریافت¬کننده سطح 2 درصد گزنه در جیره بود (05/0p<). سطح 5/0 درصد دارچین باعث بهبود (05/0p<) افزایش وزن در 14 تا 21 روزگی شد. استفاده از گزنه و دارچین اثر معنی¬داری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت (05/0p>). سطوح مختلف گزنه باعث افزایش وزن سنگدان و وزن بورس شد (05/0p<). استفاده از دارچین نیز باعث افزایش وزن بورس شد (05/0p<). سطوح مختلف گزنه موجب افزایش پاسخ ایمنی جوجه¬های بلدرچین در واکنش به تزریق اول و دوم گلبول قرمز گوسفندی شد (05/0p<). اثرات متقابل گزنه و دارچین روی هیچ یک از فراسنجه¬های مورد اندازه¬گیری معنی¬دار نشد (05/0p>). افزودن سطح 1 و 2 درصد گزنه به جیره می¬تواند موجب بهبود نسبی عملکرد از طریق افزایش در مصرف خوراک شود. همچنین افزودن همین سطوح به جیره غذایی بلدرچین¬های ژاپنی موجب بهبود وزن نسبی بورس فابرسیوس و پاسخ ایمنی مشاهده شده در برابر آنتی¬ژن گوسفندی گردید. سطح 5/0 درصد دارچین هیچ اثر مثبت معنی¬داری بر عملکرد و سیستم ایمنی بلدرچین¬های ژاپنی دریافت¬کننده آن نداشت. لذا با توجه به نتایج این تحقیق می¬توان اذعان داشت که استفاده از سطوح 1 و 2 درصد گزنه در جیره بلدرچین¬های ژاپنی می¬تواند منجر به بهبود عملکرد و تقویت سیستم ایمنی بلدرچین¬های ژاپنی در دوره پرورش شود.