نام پژوهشگر: احمد نوربخش باغبادرانی
احمد نوربخش باغبادرانی حسین پیراسته
گندم از مهمترین محصولات زراعی بوده و نقش تعیین کننده ای را در سبد غذایی خانوارهای ایرانی ایفا نموده است، به همین جهت تامین گندم مورد نیاز کشور همواره از مهمترین دغدغه های سیاستمداران و برنامه ریزان اقتصادی کشور بوده است. به دلیل نوسانات زیاد در میزان تولید این محصول در طی سالهای گذشته، همچنین عدم وجود سیلوها و انبارهای مناسب و کافی، برنامه ریزی برای واردات گندم در سالهای آتی اجتناب ناپذیر می نماید. اقلیم خشک غالب بر کشور و کمبود بارش سالیانه نسبت به میانگین جهانی، همچنین وقوع پدیده خشکسالی به طور متناوب باعث شده است علی رغم رسیدن به خودکفایی در سالهای معدود، نتوان بر روی تولید میزان مشخصی از گندم حساب کرد. لذا با توجه به حجم گسترده واردات گندم در سالهای گذشته و نیاز آتی کشور به واردات این محصول (حداقل تا زمانی که زمینه دستیابی به خودکفایی پایدار در کشور فراهم گردد)، یافتن الگویی بهینه برای واردات گندم می تواند مفید واقع گردد. الگویی که بتواند علاوه بر لحاظ شاخص های اقتصادی نظیر هزینه، به شاخص های دیگر از جمله کیفیت گندم نیز پرداخته و در عین حال عدم قطعیت موجود در تقاضا برای واردات گندم را نیز مد نظر قرار دهد. در این مطالعه سعی شده است که از تلفیق مدل تصمیم گیری چند شاخصه ahp با مدل برنامه ریزی خطی فازی، الگوی بهینه واردات گندم تعیین گردد. بدین منظور ابتدا ترتیب اولویت کشور های صادر کننده گندم به ایران تعیین می شود و در ادامه با در نظر گرفتن محدودیتها و عدم قطعیت موجود، میزان گندم وارداتی از هر یک از کشورهای عمده صادر کننده این محصول به ایران تعیین می گردد. دوره زمانی استفاده شده در این پژوهش از سال 1380 تا 1388 می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با در نظر گرفتن شرایط عدم قطعیت در میزان تولید داخلی گندم، واردات گندم باید به میزان 65 درصد از اتحادیه اروپا، 25 درصد از هندوستان و 10 درصد از کانادا صورت گیرد.