پژوهش حاضر با هدف شناسایی ارتباط تغییرات با اثربخشی سازمان دنبال پاسخ به این سوال است که آیا تغییرات اعمال شده در سازمان ها می تواند بر روی اثربخشی سازمان تاثیر گذار باشد. بنابراین با استفاده از مدل bitici سه عامل رضایت کارکنان، استراتژی و فرآیندهای سازمانی را به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق در نظر گرفتیم و از متغیرهای توانمندسازی کارکنان، رضایت مشتریان و کیفیت خدمات هم به عنوان عوامل اثربخشی سازمان استفاده نمودیم. این پژوهش 4 فرضیه داشت که فرضیه اصلی بیان داشت که بین مدیریت تغییر با اثربخشی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و فرضیه های فرعی ادعا می کند که متغیرهای رضایت کارکنان، استراتژی و فرایندهای سازمانی را با اثربخشی رابطه معناداری دارد. در این پژوهش که در شرکت بیمه البرز انجام پذیرفت با استفاده از روش تحقیق توصیفی _پیمایشی نمونه ای متشکل از 220 نفر از کارکنان و مشتریان انتخاب شد و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزار smartpls به بررسی ارتباط میان مدیریت تغییر با اثربخشی بیمه البرز پرداخته شد. با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل داده ها مدیریت تغییر با اثربخشی سازمان ها در ارتباط است و به طور ویژه رضایت کارکنان و استراتژی بر روی اثربخشی سازمان ها موثر است ولی فرآیندهای سازمانی در این بین نقشی در اثربخشی شرکت بیمه البرز ندارد.