نام پژوهشگر: آسیه صادق نیا
آسیه صادق نیا اصغر میرفردی
نزاع نوعی بی نظمی در روابط اجتماعی میان افراد و گروه ها می باشد، که به یکی از مهم-ترین مسائل اجتماعی حال حاضر استان کهگیلویه و بویراحمد تبدیل گشته است. این مسئله پیامد های اجتماعی گوناگونی را در بر داشته که از مهمترین آنها می توان به کاهش ابعاد گوناگون امنیت در جامعه یاد شده اشاره نمود. این مطالعه با استفاده از دو روش تحلیل محتوای کمی و پیمایش به بررسی این پدیده پرداخته است. در ابتدا با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی گونه شناسی نزاع های جمعی با توجه به مقوله هایی چون زمینه وقوع درگیری، تعداد افراد شرکت کننده در نزاع جمعی، محل و زمان وقوع درگیری، نوع صدمات وارد شده، سلاح مورد استفاده، نحوه پایان یافتن نزاع و متغیرهای جمعیتی مربوط به افراد شرکت کننده در نزاع جمعی انجام شده است. داده های این گونه شناسی با ابزار پرسشنامه معکوس و از بررسی 52 پرونده نزاع-جمعی و متن بازجویی های 417 نفر از شرکت کنندگان در نزاع جمعی که در حوزه اجرای احکام شماره 1 دادسرای عمومی و انقلاب استان کهگیلویه و بویراحمد موجود می باشد، استخراج شدند. نتایج تحلیل محتوی نشان داد: جوانان، مردان، مجردها، روستائیان و افراد دارای پایگاه اقتصادی پایین، به میزان بسیار بالایی در نزاع های دسته جمعی شرکت داشته اند؛ افراد دارای تحصیلات زیر دیپلم و بیسواد 64 درصد نزاع های جمعی را به خود اختصاص داده اند. بیشتر نزاع ها در روستاها و در شهرها نیز اکثر نزاع ها در معابر عمومی شهر رخ داده اند. در ارتباط با زمینه های بروز درگیری بین گروه ها، مسائل ملکی- زراعی بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند و بعد از آن نیز مزاح و بی احترامی های کلامی، مسائل مالی، اختلافات قدیمی، ناموسی، خانوادگی و... در رتبه های بعدی قرار داشته اند. همچنین اکثر سلا ح های مورد استفاده از نوع سرد بوده اند؛ از نظر حجم جمعیت شرکت کننده در نزاع، بیشترین نزاع ها مربوط به نزاع های با 3 تا 10 نفر شرکت کننده بوده است، در 3/42 درصد از پرونده ها سابقه درگیری وجود داشته است، که از این میزان تنها 9/40 درصد به مراجع قضایی و انتظامی مراجعه داشته اند و در 36/36 درصد نیز ریش سفیدان وساطت نموده اند. 75 درصد از طرفین درگیر هیچ گونه نسبت خویشاوندی اعم از سببی و نسبی نداشته اند، اما اکثریت آن ها (2/69 درصد) سابقه آشنایی با همدیگر را داشته اند. در ادامه این مطالعه به بررسی میزان گرایش به نزاع جمعی در میان مردان ساکن در شهرستان بویراحمد و عوامل اجتماعی – فرهنگی موثر بر آن پرداخته است. روش بکار رفته در این بخش از مطالعه، روش پیمایشی بوده است. جمعیت آماری کلیه مردان 15 تا 65 سال شهرستان بویراحمد هستند که 395 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای طبقه ای انتخاب شدند. جهت تعیین اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار سازه به کمک تکنیک تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از شیوه هماهنگی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش در راستای پاسخ به هدف اولیه پژوهشگر بیانگر آن هستند که میانگین نمره گرایش به نزاع جمعی، به طور معناداری بیشتر از نمره واقعی است. در راستای اهداف اختصاصی، نتایج پژوهش نشان می دهند اعتماد اجتماعی تأثیری بر گرایش به نزاع جمعی نداشته است اما فرهنگ شهروندی، خویشاوندگرایی، تجربه عینی نزاع و پایگاه اقتصادی- اجتماعی تأثیر معناداری بر گرایش به نزاع جمعی دارند. ضمن آن که روابط بین ابعاد هر یک از متغیرها با متغیر وابسته گرایش به نزاع جمعی بیانگر تعاملات معنادار و پیچیده ای بین آن هاست.