نام پژوهشگر: یوسف الماسی
یوسف الماسی صالح حسینی
در این تحقیق، مفهوم زمان روان شناختی در دو اثر ویرجینیا وولف یعنی "خانم دلوی" و "به سوی فانوس دریایی" بحث و بررسی می شود. همچنین عقاید و نظریات هنری برگسون، فیلسوف فرانسوی، جهت نشان دادن تاثیر پذیری وولف از وی بررسی می شوند. وولف در آثارش از مفهوم "تداوم" برگسون الهام می گیرد. بر طبق مفهوم "تداوم" ، نمی توان زمان را به بخش های آن یعنی گذشته، حال، و آینده تقسیم کرد. بخش های زمان در هم آمیخته می شود و یک مجموع کل جداناپذیر را تشکیل می دهد. تقسیم زمان به ثانیه، دقیقه، وساعت بیانگر زمان ذهنی انسان نمی باشد. در آثار وولف زمان خطی کمرنگ می شود و زمان روان شناختی جای آن را می گیرد. شخصیت هایش به طور مشابه زمان را تجربه نمی کنند. از نظر وی واقعیت حقیقی، واقعیت درونی است. از این رو وولف می بایست به مفاهیم مدرن زمان رو آورد. وی مرز میان بخش های زمان را بر می دارد و آنها را به هم می آمیزد. از این رو گذشته برگشت پذیر است. خاطره ابزار اصلی برای احیای گذشته می باشد. از طریق خاطره گذشته را به زمان حال می آورد. زمان گذشته و زمان حال با هم تعامل می کنند تا آینده را شکل دهند.