نام پژوهشگر: میثم پورافضل
میثم پورافضل علی اصغر مصلح
در این رساله سعی شده است تا با محوریت مفهوم «آشتی»، فلسفه ی سیاسی- اجتماعی هگل بازخوانی شود. علت انتخاب این مفهوم به عنوان مدخل این رساله آن است که به واقع، وظیفه و غایت فلسفه از نظر هگل، «آشتی» و رفع شکاف ها و رخنه هایی است که در طی تاریخ پدیدار می شوند. در فلسفه ی سیاسی، این شکاف در شکل «تقابل و نزاع میان فرد و اجتماع ظهور» می کند. پس ابتدا باید چیستی و چگونگی این شکاف را شرح داد و سپس نشان داد چگونه می توان این گسست را از میان برداشت. برای این کار، ابتدا خاستگاه تاریخی مفهوم آشتی، با توجه به رویدادهای زمانه ی هگل و به ویژه انقلاب فرانسه، بیان شده و سپس، خاستگاه نظری «آشتی» و مسئله ی «مناقشه ی نظر و عمل» و پاسخ هگل به آن، با توجه به فیلسوفانی همچون روسو، کانت و نیز سنت رومانتیسیسم آلمان بررسی شده است. در ادامه، با ورود به فلسفه ی سیاسی هگل، نزاع فرد و اجتماع و منشاء آن در انسان شناسی و فلسفه ی سیاسی هگل تصویر شده و در آخر، راه حل هگل برای «آشتی فرد و اجتماع»، یعنی نظریه ی دولت هگل بر اساس کتاب فلسفه ی حق، آمده است.