نام پژوهشگر: احسان پسرک لو
احسان پسرک لو محمد مسعود
امروزه به دلیل استفاده روزافزون از وسایل نقلیه، تعاملات انسانی در حال ناپدید شدن می باشند. همچنین، کمبود فضاهای فعالیت جمعی در شهرها و مسافت زیاد بین کاربریها یا مراکز فعالیتی، از جمله عواملی هستند که روابط اجتماعی انسانها را کاهش داده اند. بنابراین باید شهرها طوری برنامه ریزی شوند که بتوانند بستر تعاملات اجتماعی را فراهم نمایند. یکی از مهمترین عوامل موثر در این زمینه، گسترش پیاده راهها می-باشد. در سالهای اخیر، عدم توجه برنامه ریزان و طراحان شهری به پیاده راههای موجود در بافت قدیم گرگان باعث شده است که این بخش از شهر برای شهروندان چندان جذابیتی نداشته باشد و مردم به پیاده روی در آن تمایل کمتری نشان دهند. عواملی چون کاربریهای ناسازگار، تداخل حرکت سواره و پیاده، عرض کم معابر، عدم امکان دسترسی سواره و عدم پاسخگویی خدمات به نیازهای امروزین شهروندان این موضوع را تشدید نموده اند. بدین منظور، با برنامه ریزی بهینه و ایجاد پیاده راهها می توان مردم را از نتایج زیانبار عدم تحرک و تضعیف ارتباطات اجتماعی رهایی بخشید. در تحقیق حاضر که جزء پژوهش های کاربردی است؛ سعی شده است با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی چگونگی ارتباط و تعامل عوامل کالبد و فعالیت با موضوع پیاده راهها در بافت تاریخی گرگان برای خلق فضاهایی سازگار با روح مکان و سرزنده پرداخته شود. روشهایی که برای تحلیل مسیرهای پیاده در این تحقیق بکار برده شده اند عبارتند از: روش مکان- زمان و روش شبه هیدرولیکی. به منظور استفاده از این روشها نیازمند گروهی از آمار و اطلاعات راجع به خیابانها، پیاده روها و حجم ترافیک سواره و پیاده موجود در آنها می باشیم که بتوانیم از طریق آنها مراحل تجزیه و تحلیل را به انجام برسانیم. برخی از این آمار از سازمانها و ارگانهای مربوطه تهیه شدند و گروه دیگری از آمار همچون حجم عابر پیاده در دقیقه و عرض موثر پیاده رو از طریق برداشت های میدانی به دست آمده اند. بدین منظور، ابتدا چند خیابان اصلی از بافت انتخاب گردیدند و در روز و ساعت خاصی، حجم ترافیک پیاده و سواره در آنها برآورد شدند. با استفاده از این آمار و با کمک روشهای مورد نظر، سطح سرویس معابر بدست آمدند. سطوح سرویس بدست آمده بیانگر این موضوع هستند که برخی از خیابانها و پیاده روهای موجود در محدوده بافت قدیم گرگان با مشکلات شدید ترافیکی (بصورت سواره و پیاده) مواجه می باشند. بنابراین به منظور رفع این مشکلات، با توجه به حجم ترافیک عابرین پیاده و حجم ترافیک سواره در هر یک از خیابانها و شرایط بومی منطقه، سطوح سرویس بهینه پیشنهاد گردیدند. سپس با استفاده از این سطوح سرویس و سایر عوامل تاثیرگذار، ضوابطی ارائه شده اند که می توانند به عنوان پایه در برنامه ریزیها مد نظر قرار گیرند. در انتها با کمک اصول و ضوابط مستخرج، راهکارهایی عملی در جهت بکارگیری آنها در برنامه ریزی پیاده راهها متناسب با نیازهای روز ارائه می گردند.