نام پژوهشگر: الهام جهانی

بررسی و مقایسه مفاهیم اخلاقی و ارزشهای اجتماعی بین بوستان سعدی و غزلیات صائب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1390
  الهام جهانی   محمد فولادی

از مهمترین اهداف هر جامعه ، بالا بردن سطح رشد اخلاقی در میان افراد آن جامعه است . این بحث از قدیم ترین زمانها مطرح بوده است و اخلاق بخش مهمی از رفتار اجتماعی انسانها به شمار می رفته است . بررسی موضوعات و مباحث اخلاقی و تبیین مواضع و دیدگاههای صاحب نظران این علم نیز از اهمیت خاصی برخوردار است ، زیرا صفات پسندیده معیار زندگی انسانهاست و آدمی در پرتو اخلاق حسنه است که می تواند به موفقیتی که شایسته ی اوست برسد. همچنین دوری از رذیلتها ، زمینه ی بروز رفتارهای نیک را در انسانها آماده می کنند. دست یابی به فضیلتها ی اخلاقی وسیله ی ارتقای شخصیتی انسانهاست و با عملی کردن آنهاست که آدمی شایسته ی مقام خلیفه اللهی می شود و سعادت در دنیا و آخرت را به دست می آورد. رفتارهای نیک مایه ی نجات و رستگاری انسان و رساننده ی او به سعادت است و رفتارهای زشت مایه بدبختی و شقاوت وی می گردد. اگر کمی دقت کنیم ، خواهیم دید که بیشتر آثار مهم و باارزش زبان فارسی، کل اثر یا حداقل بخش زیادی از آن را به این مقوله اختصاص داده اند و نصیحتهای اخلاقی و پند واندرزهای حکیمانه در آثارشان موج می زند.از شاعران گذشته که آثارشان در حوزه ی اخلاق قابل بررسی است می توان از فردوسی و ناصرخسرو و عطار و نظامی و مولانا و سعدی نام برد. پس کمتر اثری در زبان فارسی می توان یافت که در آن موضوع پند واندرز مورد توجه قرار نگرفته باشد. شاعران و نویسندگان همواره به جهان با دیده ی عبرت و تأمل نگریسته اند و حاصل تفکر و تأمل خود را در قالب پند و اندرز به آیندگان عرضه کرده اند. خصوصیت مشترک بین آنها دستورالعملهای اخلاقی سازنده ای است که در اختیار خوانندگان خود قرار می دهند و انسانها را به سوی سعادت و کمال حقیقی شان راهنمایی می کنند. بنابراین اهمیت این موضوع در همین نکته نهفته است که شناخت اخلاق و مفاهیم اخلاقی و بکار بستن آنها در زندگی عملی انسانها باعث رسیدن آنها به سرمنزل مقصود خواهد شد؛ پس چه بهتر که این مفاهیم و ارزشها را بشناسیم و نظرها و عقاید و دیدگاههای دو شاعر بزرگ کشورمان، سعدی و صائب را در این مقوله ، بدانیم و در یابیم که هر یک در مورد یک ارزش اخلاقی چه نظر و دیدگاهی دارند.

فیلوتایپینگ جدایه های اشریشیاکلی واجد ژن بتالاکتاماز از عفونت های ادراری شهرستان سبزوار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده دامپزشکی 1392
  الهام جهانی   رضا قنبرپور

این تحقیق با هدف فیلوتایپینگ و شناسایی ژن های بتالاکتاماز و همچنین شناسایی سویه های یوروپاتوژنیک اشریشیاکلی در عفونت های ادراری شهرستان سبزوار انجام پذیرفت. در این مطالعه 93 نمونه از نظر حضور ژن های blatem` و blashv بررسی شدند. بتالاکتاماز از نظر بالینی مهم ترین و وسیع ترین آنزیم های تخریب کننده آنتی بیوتیک های بتالاکتام هستند. از هر بیمار یک جدایه اشریشیاکلی جداسازی و مورد تایید هویت قرار گرفت پس از جداسازی dna از تمامی جدایه ها روش pcr مولتی پلکس جهت تعیین هویت فیلوژنتیکی به کار گرفته شد. آنالیز ژنتیکی اشریشیاکلی نشان می دهد که این جدایه ها در چهار گروه اصلی فیلوژنتیکی a 30 جدایه (26/32 درصد)، b1 5 جدایه (38/5 درصد)، b2 27 جدایه (03/29 درصد) و d 31 جدایه (33/33) انتشار دارند. و در هفت تحت گروه فیلوژنی دسته بندی شدند. بیشترین فراوانی متعلق به تحت گروه d1 (28 جدایه) و کمترین فراوانی متعلق به تحت گروه b22 (2 جدایه) بود. سی و هفت جدایه (78/39 درصد) از نظر ژن blatem و 3 (23/3 درصد) جدایه از نظر ژن blashv مثبت بود و یک جدایه (08/1 درصد) نیز حاوی هر دو ژن بود. حساسیت آنتی بیوتیکی جدایه ها نسبت به 9 آنتی بیوتیک شامل آمیکاسین، سفازولین، سیپروفلوکسازین، کوتریموکسازول، نیتروفورانتوئین، جنتامایسین، سفپیم، ایمیپنم و نالیدیکسیک اسید به روش دیسک دیفیوژن انجام شد. جدایه ها از نظر مقاومت آنتی بیوتیکی، بیشترین مقاومت را نسبت به سفازولین (83 جدایه) 25/89 درصد و کمترین مقاومت مربوط به نیتروفورانتوئین و ایمیپنم (3 جدایه) 23/3 درصد نشان دادند. سی و هشت الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در بین جدایه ها شناسایی گردید که در چهار گروه فیلوژنتیکی انتشار داشتند.