نام پژوهشگر: فریبرز مسعودی
شیرین گل کرم نعمت اله رشیدنژادعمران
توده های گرانیتی منطقه زریگان و چاه چوله، در منطقه ای با مختصات جغرافیایی بین طولهای شرقی00 , ˚55 و ΄30 , ˚55 و عرضهای شمالی 0 , ˚32 و ΄30 , ˚32، در شمال بافق واقع شده اند. این توده ها و کمپلکس های میزبان، جزیی از خرده قاره ایران مرکزی محسوب می شوند که از پرکامبرین تا کنون، حوادث مختلف ماگماتیسم، دگرشکلی، پلوتونیسم، متاسوماتیسم و کانه زایی را تجربه کرده است. ترکیب سنگ شناسی این توده ها، از آلکالی فلدسپار گرانیت تا سینو- مونزو گرانیت نوسان دارد. آنها از نوع گرانیت های لوکوکرت و ساب ولکانیک، با کانی شناسی عمدتاً کوارتز- فلدسپاتی، و فقیر از کانیهای مافیک هستند. بافت های اصلی آنها گرانولار، گرانولار- پورفیروئیدی تا پورفیریتی است. انواع بافتهای ماگمایی، دگرشکلی، متاسوماتیک و دگرسانی، از جمله گرانوفیری، گرافیک، میلونیتی و کاتاکلاستی، میرمکیت، پرتیتی و جانشینی در آنها دیده می شود. در حوضه ریفتی و پهنه های کششی محلی، فرآیندهای مختلف متاسوماتیکی و دگرسانی، شامل آلکالن- سیلیسی، سیلیسی- تورمالینی و پروپیلیتی پهنه های وسیعی از منطقه و توده های گرانیتی را متاثر کرده اند و موجب کانی سازی شده اند. این فرآیندها، از طریق ورود سیالات به محیط، و تفریق گرمابی، موجب شدند تا کانی شناسی و شیمی توده ها، دستخوش تحولاتی شود. از نظر ژئوشیمیایی، توده های مورد بحث، ویژگیهایی از سریهای کالکوآلکالن تا آلکالن، پرآلومین i-type و محیط تکتونیکی کمان ماگمایی را نشان می دهند. در نمودارهای تغییرات عناصر نیز، بستگی به تمایلات، پویایی و مراتب سازگاری و ناسازگاری عناصر، رفتارهای متفاوتی دیده می شود که گویای تاثیر فرآیندهای تفریق و تبلور و متاسوماتیسم، هر دو، بر توده های مذکور است. شواهد صحرایی، سنگ شناختی و ژئوشیمیایی، در توده های گرانیتی زریگان و چاه چوله حاکی از آن است، که لااقل بخشی از این توده ها، از طریق متاسوماتیسم و فرآیندهای تفریق گرمابی از سنگهای مافیک قبلی (توده های دیوریتی و گابرویی) تشکیل شده است و پس از جایگزینی در ترازهای بالاتر و حتی زیر سطحی نیز به نحوی گسترده تحت تاثیر این فرآیندها واقع شده اند. مقایسه این توده ها، در رده بندیهای معمول با سایر توده ها، نشان داده که این توده ها، ضمن شباهت هایی با برخی از توده های شاخص ماگمایی، بیشترین شباهت را به گرانیت نوع متاسوماتیک یا e- type دارند.
ندا ماسوری نعمت اله رشیدنژاد عمران
توده گرانیتوئیدی جنوب آورزمان با سن کرتاسه در غرب شهرستان ملایر قرار گرفته است و از لحاظ تکتونیکی به عنوان بخشی از حوادث پلوتونیسم پهنه سنندج-سیرجان محسوب می شود. تزریق این توده در رسوبات قدیمی تر (تریاس بالا-ژوراسیک زیرین) باعث ایجاد دگرگونی مجاورتی و هاله های دگرگونی (هورنفلس و اسکارن کانه دار) در منطقه شده است. با توجه به شواهد صحرائی و پتروگرافی، پیکره اصلی این توده را گرانودیوریت و کوارتزدیوریت تشکیل می دهند. دایک های متعدد آپلیتی و کوارتزی، توده نفوذی و سنگ های میزبان را قطع کرده اند. بافت غالب آن ها گرانولار و پورفیروئید می باشد. از نظر شیمیایی، ماگمای تشکیل دهنده این توده از نوع کالک آلکالن و غنی از پتاسیم است. از نظر درجه اشباع از آلومینیم، در محدوده پرآلومین تا کمی متاآلومین قرار می گیرند و نمونه های مورد مطالعه غالباً s-type می باشند، اما در مواردی تمایلاتی به i-type نیز مشاهده می شود. آنالیز شیمیایی کانی پیروکسن در این توده، ترکیب پیروکسن را از نوع دیوپسید- اوژیت معرفی کرده است. توده گرانیتوئیدی منطقه با استفاده از ترکیب بیوتیت، ماهیت کالکوآلکالن و پرآلومین دارد و محیط تکتونیکی قوس آتشفشانی را آشکار ساخته است. غنی شدگی نمونه های مورد مطالعه از lree نسبت به hree و تهی شدگی از عناصر ti،p،sr،nb و واقع شدن آن ها در محدوده vag حاکی از آن است که توده گرانیتوئیدی منطقه در محیط قوس آتشفشانی و در ارتباط با فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ورقه ایران تشکیل شده است.
منیر شریفی دوست محمدهاشم امامی
منطقه مورد مطالعه در 10 کیلومتری باختر شهر همدان، نزدیک روستای حسین آباد عاشوری، بخشی از مجموعه پلوتونیک (گرانیتویید) الوند، واقع در زون ساختاری سنندج – سیرجان می باشد. این منطقه شامل شامل توده های نفوذی، سنگهای دگرگونه و رسوبات جوان کواترنری است. موضوع مورد مطالعه این پژوهش، شامل سنگهای گرانیتوییدی است که به صورت توده ای، رگه و رگچه های گرانیتی، پگماتیتی و آپلیتی در مناطق مختلف در همبری با گرانیت پورفیری الوند و سنگهای تیره (دیوریت-گابرویی) رخنمون دارند. براساس بررسی های پتروگرافی، سنگ های مورد مطالعه دارای ترکیب سنگ شناسی متنوعی شامل انواع اسیدی (سینوگرانیت، مونزوگرانیت، آلکالی فلدسپار گرانیت، کوارتز سینیت، سینیت، تونالیت و گرانودیوریت) و انواع بازیک (گابرو) می باشند. بافت اصلی سنگ های مورد مطالعه، دانه ای و نیمه شکل دار تا بی شکل است. بافت های فرعی بر اساس عوامل پدید آورنده در 4 گروه بافتهای ماگمایی، بافتهای ساب سولیدوس، بافتهای دگرسانی و بافتهای دگرشکلی قرار می گیرند. خرد شدن کانی ها و میلونیتی شدن سنگ و نیز فرایند متاسوماتیسم از پدیده های قابل توجه در این سنگ ها می باشد. بر اساس بررسی های ژئوشیمایی، گابروهای منطقه دارای خصوصیات آلکالن و گرانیتوییدها مربوط به سری ساب آلکالن می باشند. گرانیتوییدها عموماً کالکوآلکالن غنی از پتاسیم بوده و یا تمایل شوشونیتی دارند. سنگ های گرانیتوییدی بیشتر خصوصیات گرانیت های نوع s را نشان می دهند و از نظر درجه اشباع از آلومینیوم، عموما پرآلومین می باشند. در نمودارهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی در برابر sio2 و عناصر کمیاب و سایر نمودارها، ترکیب کلی سنگ ها تحت تأثیر منشأ گوشته ای (برای سنگ های گابرویی) و منشأ پوسته ای (برای سنگ های گرانیتوییدی) می باشند. تفریق ماگمایی، فرایندهای متاسوماتیسم و دگرسانی ها نیز در بروز تغییرات ترکیب سنگ ها موثر بوده اند. بررسی نمودارهای عنکبوتی نشان دهنده غنی شدگی گرانیتوییدها از عناصر lile می باشد؛ غنی شدگی بیشتر عناصر lree نسبت به عناصر hree می تواند تفریق نسبی و همچنین وجود گارنت و آمفیبول در پروتولیت را بیان کند. شیب این نمودارها با روند نزولی متوسطی نشان دهنده درجه ذوب بخشی منشأ در حد متوسط است. با توجه به نزدیکی سنگ های گرانیتوییدی به خط استاندارد "1" در نمودار به هنجار شده نسبت به پوسته بالایی به نظر می رسد این سنگ ها در پوسته قاره ای بالایی به تعادل رسیده اند. بر پایه نمودارهای تعیین کننده محیط تکتونیکی سنگ های مورد مطالعه، به نظر می رسد که سنگ های گرانیتوییدی مورد مطالعه از مراحل نهایی فرورانش تا مراحل بعد از برخورد و فازهای واتنشی یا relaxation با ترکیب سنگ شناسی و ژئوشیمیایی گوناگون و در زمان و مکان تا حدودی متفاوت در پیکره اصلی توده نفوذی الوند جایگزین شده اند.
عبدالمنیر نصاری حسین معین وزیری
بر اساس مطالعات پتروشیمی، توده های نفوذی منطقه جزء سنگ های حدواسط، متاآلومین و هستند. i متعلق به سری ماگمایی کالک آلکالن بوده که دارای خصوصیات مشابه گرانیت های نوع سنگ های دگرگونی مجموعه ماهنشان حاوی کانی های کلریت، بیوتیت، مسکویت، گارنت و استارولیت هستند. در سنگ های دگرگونی دو رخساره شیست سبز و آمفیبولیت مشاهده شده که مجموعه کانی های کلریت، میکای سفید، بیوتیت و کوارتز متعلق به رخساره شیست سبز و کانی های پلاژیوکلاز، هورنبلاند، میکا و استارولیت در رخساره آمفیبولیت تشکیل شده اند. از نظر جایگاه تکتونیکی، گرانیت های مجموعه کمپلکس دگرگونی ماهنشان در یک جایگاه قوس قاره ای و پس از برخورد جایگزین شده است.
شایسته ازادبخت فریبرز مسعودی
کمپلکس ماهنشان در امتداد زون کمپلکس دگرگونی تکاب قرار دارد و حاوی سنگ های دگروگونی شام انواع شیستها، متاکربنات و ماسه سنگ دگرگونی، همچنینتوده نفوذی گرانیت است.
نرگس خوش رای فریبرز مسعودی
منطقه مورد مطالعه با وسعت 160 کیلومتر مربع در 35 کیلومتری شمال اهر، در شمال شرقی استان آذربایجان شرقی، در حوضه آبریز دریای خزر و زیر حوضه ارس واقع شده است. این منطقه بخشی از زون ساختاری البرز- آذربایجان و یا کمان ماگمایی البرز بوده و از لحاظ زمین شناسی جزء مناطق آتشفشانی- رسوبی جوان است. روند ساختاری عموماً شمال غربی- جنوب شرقی است که حاصل فازهای تکتونیکی پیش از نئوژن می باشد. این روند با روند جایگزینی توده های نفوذی گرانیتی- مونزونیتی پالئوژن نیز مشخص می شود. گسلش نیز از جمله ساختارهای مهم تکتونیکی بوده که در تمامی سطح منطقه مشهود است. هدف از این مطالعه بررسی وجود آلودگی آب (و احتمالاً خاک) به فلوئور و شناخت منشأ احتمالی این آلودگی است. در این پژوهش به منظور بررسی کیفیت آب های منطقه و بررسی منشأ احتمالی آلودگی به فلوئور، از منابع آب، خاک و سنگ حوضه نمونه برداری و پارامترهای هدایت الکتریکی، دما و ph در نمونه های آب در محل نمونه برداری اندازه گیری شد. تجزیه شیمیایی نمونه های آب به روش icp-oes و اندازه گیری مقادیر فلوئور در نمونه های آب و خاک به روش اسپکتروفتومتری صورت گرفت. همچنین از نمونه های سنگ مقاطع میکروسکوپی تهیه شد و این نمونه ها به روش xrf مورد تجزیه شیمیایی قرار گرفتند. مطالعات پترولوژیکی شامل دو بخش پتروگرافی (توصیفی) و ژئوشیمیایی (تحلیل نتایج xrf) هستند. در پتروگرافی، ویژگی های کانی شناسی و تحولات قابل مشاهده سنگ در مقیاس میکروسکوپی مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به مطالعه مقاطع نازک و بررسی شواهد کانی شناسی، سنگ های آذرین در منطقه هم درونی و هم بیرونی است که بیرونی ها عمدتاً آندزیت، تراکی آندزیت و توف آتشفشانی و درونی ها شامل: دیوریت، میکروگرانیت پورفیری و مونزوگرانیت هستند. جهت بررسی های ژئوشیمیایی تعداد 8 نمونه از سنگ های آذرین انتخاب و میزان عناصر اصلی، کمیاب و کمیاب خاکی به روش xrf در آزمایشگاه دانشگاه خوارزمی تهران تعیین شد و سپس توسط نرم افزارهای مختلف پترولوژیکی مورد پردازش قرار گرفت. نتایج مطالعات پترولوژیکی حضور کانی های فلوئوردار بیوتیت، هورنبلند و آپاتیت در مطالعه مقاطع میکروسکوپی، وجود مقادیر بالایی از فلوئور در نتایج حاصل از xrf و ترکیب نورماتیو نمونه های سنگ منطقه را اثبات نموده و منشأ آلودگی فلوئور آب ها را به سنگ های آذرین منطقه نسبت می دهد. بر این اساس در صورت گسترش دگرسانی در سنگ های منطقه، پتانسیل وقوع این آلودگی بسیار بالا است. نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی نمونه های آب، تیپ آب را در مناطق کم دگرسان شده و آهکی، بیکربناته- کلسیک، در روستای قلندر با دگرسانی شدید، سولفاته- سدیک و در بقیه نمونه ها سولفاته- کلسیک نشان داد. مقایسه نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی با استاندارد آب آشامیدنی ایران، who و epa نشان داد، یون فلوئور و سولفات در برخی نمونه های آب بالاتر از حد مجاز قرار دارند. رسم نمودارهای تغییرات غلظت عناصر در نمونه های آب، بین یون های فلوئور، بیکربنات و سدیم تناسب خوبی را نشان داد. در مجموع منشأ احتمالی آلودگی آب های منطقه سنگ های آذرین بوده و مهمترین عوامل ایجاد این آلودگی، وجود فلوئور در محتوای سنگ، زمان کافی جهت واکنش بین آب و سنگ و ترکیب شیمیایی آب است. همچنین اندازه گیری مقدار فلوئور محلول در نمونه های خاک برداشت شده، مقدار این یون را در محدوده مجاز نشان می دهد.
امیر پورنوروزی فریبرز مسعودی
منطقه مورد مطالعه در غرب نهبندان واقع شده است. این منطقه بخشی از کمپلکس دگرگونی ده سلم محسوب می شود و دارای مجموعه سنگ شناسی اسلیت، فیلیت، میکاشیست، گارنت شیست، آندالوزیت شیست، استارولیت شیست، کیانیت شیست، سیلیمانیت شیست، مرمر، متاسندستون، آمفیبولیت، هورنفلس، پگماتیت و گرانیت است. سنگ های دگرگونی به موازات شیستوزیته غالب با روند شمال غربی- جنوب شرقی دیده می شوند. مطالعات پتروگرافی و ریزساختاری سنگ های دگرگونی منطقه تأثیر سه فاز دگرگونی را نشان می دهد. فاز اول تا حد رخساره شیست سبز، فاز دوم تا حد رخساره آمفیبولیت و فاز سوم تا رخساره هورنبلند هورنفلس تعیین می گردد. دگرگونی ناحیه ای پهنه وسیعی از منطقه را در بر می گیرد و رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت را نشان می دهد. با تزریق توده نفوذی گرانیتی یک دگرگونی مجاورتی حاصل شده که تا حد رخساره هورنبلند هورنفلس پیش رفته است. در کمپلکس دگرگونی ده سلم حداقل سه فاز دگرشکلی رخ داده که باعث تشکیل فابریک صفحه ایs1, s2 و s3 شده است. دگرشکلی دوم d2 دگرشکلی غالب در منطقه است. شواهد صحرایی و آزمایشگاهی نشان می دهد که توده گرانیتی همزمان با این دگرشکلی نفوذ کرده است. با استفاده از روابط ریز ساختاری از جمله فابریک ها و رشد پورفیروبلاست ها دارای گسترش یکنواخت نبوده و به صورت سکانسی رخ داده است. عناصر اصلی و فرعی به طور کلی، پروتولیت شیل را برای سنگ های پلیتی، آرکوز را برای متاسندستون، گری وک را برای آمفیبولیت و پروتولیت کربناته را برای مرمرهای این مجموعه پیشنهاد می کند. تمرکز نمونه ها بر روی محیط حاشیه فعال قاره است. عناصر نادر خاکی کمپلکس دگرگونی ده سلم نسبت به ترکیب های متوسط و استانداردی از قبیل کندریت، پوسته فوقانی وشیل مرکب آمریکای شمالی بهنجار شده و مورد بررسی قرارگرفته است. ضرایب همبستگی به دست آمده بین عناصر نادر خاکی نشان می دهد که این عناصر با یکدیگر همبستگی مثبت و بالایی دارند که ناشی از منشأ یکسان این عناصر است.
نرگس دانشور حسین عزیزی
منطقه ابراهیم عطار در 14کیلومتری شهرستان قروه و از نظر تقسیم بندی ساختاری ایران جزء زون سنندج-سیرجان شمالی است.منطقه مورد مطالعه شامل قسمتی از توده گرانیتوئیدی مشیرآباد و توده پگماتیتی ابراهیم عطار به همراه 5 لایه کربناته شامل آهک لایه ای تا توده ای، آهک چرتی خاکستری، آهک لایه ای خاکستری، آهک کرم رنگ و آهک چرتی است که در یال شمالی این کوه برونزد دارد. دو سیستم گسلی با راستای شمال غرب-شمال شرق و شرقی و غربی در منطقه اثر کرده است. بر اساس مطالعه انجام شده زون های دگرسان پتاسیک، پروپلیتیتیک، سرسیتی در مرز بین واحد گرانیتی مشیرآباد با واحد کربناته tr-jm11 مشاهده شد.بررسی تغییرات عناصر نادر خاکی در زون پتاسیک نشان دهنده غنی شدگی این عناصر نسبت به میانگین سنگ های دگرسانی با شدت کمتر است که می تواند در ارتباط با ناپایدار شدن بخشی از کمپلکس های محلول ree نسبت داد که بعلت کاهش غلظت کمپلکس محلول و یا افزایش نسبی ph باعث ته نشینی ree در این زون شده است. در زون سرسیتیک مجموع عناصر نادر خاکی کاهش می یابد که در نتیجه ایجاد کمپکلس با سیالات گرمابی در شرایط ph پایین است. در زون پروپلیتیک تغییرات چندانی در میزان پراکنش عناصر نادر خاکی مشاهد نشد.محاسبه تبادلات جرمی در این زون-های حاکی از غنی شدگی بسیار کم تنگستن در زون پتاسیک در غرب توده گرانیتوئیدی مشیرآباد است. با بررسی تغییرات عناصر اصلی، کمیاب و نادر خاکی از عدم ارتباط و پیوستگی بین واحدهای گرانیتوئیدی مورد بررسی است. بررسی نمودارهای عنکبوتی حاکی از غنی شدگی lree در مقابل hree است که سازگار با الگوی فرورانش حاشیه فعال قاره ای است. مقادیر بالای sr و v در واحد دیوریتی نشان از منشأ گوشته ای برای این واحد است. تمایل گرانیت مشیرآباد به سمت ماگماهای درون صفحه ای و همچنین مقادیر بالای nb/la نشان از آغشتگی کم به مواد پوسته ای است که سازگار با کانی زایی تنگستن است.پگماتیت ابراهیم عطار از نظر شیمیایی بسیار تکامل یافته و شدیداً تفریق یافته است که دارای آنومالی مثبت rb, u, nb و cs است و همچنین la, v, ti, th, zr, sr و ba است که حضور کانی های پرآلومینی مانند موسکویت و همچنین مقدار fe* و مقدار اندیس maliآن نشان از منشأیی پوسته ای برای این واحد دارد. واحد اسکارنی در مرز بین پگماتیت ابراهیم عطار و واحد آهکی tr-jm7 دارای 5 زون اسکارنی (اپیدوت-هورنبلند، ترمولیت-اکتینولیت، دیوپسید-اپیدوت، دیوپسید و زوئیزیت و دیوسیپد توده ای است. حضور شیلیت در زون اگزواسکارن مشاهده شد. تعیین دمای نمونه برداشت شده از زون اگزواسکارن به روش ft-ir نشان از دمایی 598 درجه سانتی گراد است. lile همبستگی مثبتی با sio2 دارد و در زون های اسکارنی کاهش می یابد. fe و mg در زون اگزواسکارن کاهش می یابد و عناصر ta, nb, th, ti, zr در اگزواسکارن تغییرات زیدی نشان می دهد که در نتیجه متاسوماتیسم است.در اسکارن مورد مطالعه با توجه به توالی کانی شناسی دیوپسید و همچنین نبود کانی های آهن سه ظرفیتی، شیلیت فقیر از مولبیدن و حضور کانی هایی مانند پیروتیتنشان دهنده شرایط احیایی است. عناصر ناسازگاری مانند تنگستن در طی فرآیندهایی مذاب پایانی غنی شده که می توانند وارد سیال و یا کانی هایی مراحل پایانی ماگماتیسم شود در طی این فرآیندها rb غنی شده و عناصر lree و تهی شده و در مراحل پایانی فعالیت سیال تنگستن در شکاف ها و در اثر کاهش دما و فشار در مرز بین واحدهایی کربناته و پگماتیت در شرایط احیایی ته نشین شده است
میترا فتح اللهی فریبرز مسعودی
منطقه مورد مطالعه در قسمت جنوبی البرز مرکزی واقع شده است. از جالبترین ساختمانهای تکتونیکی این منطقه طاقدیس – آئینه ورزان – دلیچای است که در هست? آن قدیمیترین سازندهای مورد مطالعه وجود دارد. در این مطالعه به کانی شناسی و پتروگرافی ملافیرهای قائده سازند شمشک در طاقدیس آینه ورزان (منطقه مورد مطالعه در جنوب البرز مرکزی و در بین عرض جغرافیایی ´37 °35 تا´44 °35 شمالی و طول جغرافیایی ´11 °52 تا ´27 ° 52 شرقی قرار دارد) پرداخته شده است. در طی عملیات جمع اوری نمونه های سنگی تعداد 78 نمونه سنگی سالم و کمترین دگرسانی از انواع سنگ های آذرین و رسوبی و با در نظر گرفتن بافت، ترکیب، تغییرات رنگ و میزان حفرات برداشت شد. از میان این تعداد 36 نمونه با توجه به عدم تکراری بودن، انتخاب و مقطع نازک از ان ها تهیه و مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر این در این مطالعه از داده های ژئوشیمی نیز استفاده اشده است. توالی مورد مطالعه به دو گروه آذرین بیرونی و رسوبی تقسیم شدند. گروه سنگ های آذرین بیرونی بر اساس پتروگرافی به سه خانواده تقسیم شده اند که عبارتند از: 1) آندزیت، 2) الیوین بازالت و 3) دلریت یا دیاباز و گروه سنگ های رسوبی که در دو سازند الیکا وشمشک قرار دارند به دو خانواده: 1) ماسه سنگ 2) کربناته. بافت غالب سنگ های آذرین به صورت جریانی و حفره دار بود که در بعضی نمونه ها بافت های پرفیری، میکرولیتی و میکروپرفیری دیده می شود. داده های ژئوشیمی نیز بر ماهیت آلکالن بودن ماگما و جایگاه تکتونیکی درون قاره ای دلالت دارند.
بهروز کریمی شهرکی بهزاد مهرابی
کانسار جلال آباد در واحدهای ولکانیکی و رسوبی کامبرین زیرین(cvsu) در زون تکتونیکی کاشمر-کرمان در ایران مرکزی واقع شده است. واحدهای ولکانیکی و رسوبی کامبرین زیرین(cvsu) از سیلتستون،دولومیت، توف، ایگنمبریت و سنگهای ولکانیکی اسیدی تشکیل شده است. کانسار جلال آباد از لحاظ زمانی و مکانی با توده های گابرو و دیوریت که در بخش های جنوب شرقی و شمال غربی دیده می شود در ارتباط است. پنج نوع دولومیت از نظر پتروگرافی در توالی سری ریزو در کانسار آهن جلال آباد زرند شناسایی شد که شامل دولومیت های ریز بلور ، ریز تا متوسط بلور، متوسط بلور، متوسط تا درشت بلور، سیمان دولومیتی درشت بلور و سیمان دولومیتی زین اسبی خیلی درشت بلور است. سیمان های دولومیتی در اثر تبلور مجدد در اثر فرآیند گرمابی تشکیل شده و عمدتاً با انواع کانی های اکسید آهن، کوارتز، و کانی های سولفیدی همراه است. کانسار عمدتاً در بخش زیرین واقع شده و رخنمون کمی در منطقه دارد. توالی پاراژنزی در کانسار جلال آباد را می توان به سه مرحله کانه زایی گرمابی: الف- مرحله مگنتیت، ب) مرحله سولفیدی مس-طلا، ج) مرحله تأخیری تقسیم کرد که در هر مرحله کانی های با ارزشی تشکیل شده است. مگنتیت مهمترین کانه تشکیل دهنده کانسار است و عمدتاً با تالک، کلریت، اکتینولیت، دولومیت و پیریت های خودشکل همراه شده است. کانی سازی دارای بافت توده ای، رگه- رگچه ای، برشی، پر کننده حفرات و شکستگی ها و افشان است. هماتیت عمدتاً در بخش های کم عمق و در امتداد شکستگی ها در اثر اکسیداسیون مگنتیت تشکیل شده و مقدار آن در بخش های عمیق کمیاب است.
رباب بیگدلی فریبرز مسعودی
چکیده: مجموعه ای از سنگ های دگرگونی از انواع میکاشیست، اسلیت، فیلیت و مرمر موسوم به مجموعه دگرگونی نی باغی در شمال شرق میانه و در روستای نی باغی رخنمون دارد. در نقشه 1:100000سراب از این مجموعه به عنوان سنگ های دگرگونی با سن نامشخص و در گزارش نقشه 1:250000 میانه سن پرکامبرین برای آن ذکر شده است. مطالعات پتروفابریک این سنگ ها نشان می دهد منطقه دارای دو مرحله چین خوردگی f1 و f2، سه فاز دگرشکلی d1, d2, d3، و دو فاز دگرگونی m1 و m2 است. فاز دوم دگرشکلی در منطقه غالب بوده و اثرهای d1 را از بین برده است. همزمان با فاز دگرشکلی d1 دگرگونی m1 اتفاق افتاده است و کانی های دگرگونی گارنت، آمفیبول، مسکویت، پلاژیوکلاز و کوارتز به وجود آمده اند. کانی های دگرگونی رشد یافته در این مرحله دگرریختی نشان دهنده دگرگونی در رخساره آمفیبولیت می باشند. پس از فاز دگرشکلی d1، دگرشکلی d2 منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. دگرگونی m2به صورت پسرونده همزمان با فاز دگرشکلی d2 صورت گرفته است که باعث تبلور کانی های کلریت، بیوتیت، مسکویت، پلاژیوکلاز و کوارتز شده است. این پاراژنز کانیایی نشانگر دگرگونی در رخساره شیست سبز می باشد. دگرشکلی d3 که موجب ایجاد ریز چین روی شیستوزیته s2 شده است تغییری در پاراژنز کانی ها ایجاد نکرده است، لذا به عنوان یک فاز دگرگونی در نظر گرفته نشده است. مجموعه دگرگونی نی باغی به صورت یک تاق گون و از نوع چین بسته است. نتایج فشار- دماسنجی نشان می دهد که دگرگونی m1 در شرایط 7.6 kbar و دمای 593?c و دگرگونی m2 در شرایط 3.3 kbar و دمای 505?c رخ داده اند. با توجه به نمودارهای فشار- دما محدوده پایداری کانی ها در مرحله m1 در مرحله رخساره آمفیبولیت و میدان پایداری کانی های مرحله m2 با رخساره شیست سبز همخوانی دارد. این دما و فشار شبیه به دما و فشار مناطق دگرگونی ماهنشان و سلطانیه می باشد و کاملاً با ویژگی های دگرگونی البرز (مجموعه دگرگونی شاندرمن) متفاوت است.
حیدر اصغرزاده اصل بهزاد مهرابی
محدوده مورد مطالعه در بخش مرکزی برگه 50000 : 1 ارپزان با مختصات 690260 – 684216 (utm) طول شرقی و 4279280 – 4273855(utm) عرض شمالی قرار دارد. منطقه آق درق طی اکتشافات ژئوشیمیایی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور در سال 1383 در مقیاس یکصد هزارم ورقه کلیبر به عنوان آنومالی as, bi, mo, au, w, cu معرفی شد. دراکتشافات چکشی ورقه یکصد هزارم کلیبر، کانی سازهایی از مس و تنگستن در توده های نفوذی منطقه شناسایی شد. همچنین کانی سازی اسکارنی مس همراه با آنومالی wوau در غرب محدوده شناسایی شده که عملیات حفاری نیز در دهه چهل در این اسکارن انجام شده است. کانی سازی از نوع استوک ورک و گاهی رگه ای است که در توده نفوذی چند فازی در غرب روستای آق درق رخ داده است. این توده بر طبق نقشه های موجود زمین شناسی و بررسی های انجام گرفته توسط آقازاده(1388) مربوط به الیگوسن تا ابتدای میوسن پیشین و بخشی از توده بزرگ شیورداغ است که کانی سازی های اسکارنی و پورفیری مزرعه و انجرد با آن همراه است. ترکیب توده نفوذی منطقه گرانیت، کوارتز مونزونیت، مونزونیت تا گرانودیوریت است. آنومالی تنگستن در کانسارهای اسکارنی فوق الذکر نیز وجود دارد. این توده نفوذی درسنگهای رسوبی-آتشفشانی کرتاسه و آندزیت های ائوسن نفوذ کرده و کانی سازی های متعددی در حاشیه و در داخل توده تشکیل شده است. درتجزیه های شیمیایی و مطالعات کانه شناسی انجام شده توسط سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور(1383) کانه های کالکوپیریت، پیریت، اولیژیست، مگنتیت، هماتیت، شئلیت شناسایی شده که همراه با دگرسانی هایی از نوع فیلیک وگاهی پتاسیک است. عیارهای بالایی از مس، تنگستن و تا حدودی طلا و مولیبدن در این منطقه شناسایی شده که عیار مس و تنگستن هر کدام تا 2 در صد می رسد. به نظر می رسد این منطقه از نظر کانی سازی پتانسیل بالایی دارد احتمالا اولین کانسار تنگستن در زون ارسباران (قره داغ) است. این مسئله اهمیت این منطقه را هم از نظر اکتشافی و هم از نظر علمی نشان می دهد.
شیدا مکوندی نعمت اله رشیدنژاد عمران
چکیده ندارد.
بهمن رحیم زاده فریبرز مسعودی
چکیده ندارد.
محبوبه جمشیدی بدر فریبرز مسعودی
چکیده ندارد.
بهزاد منفردی فریبرز مسعودی
چکیده ندارد.
فریبرز مسعودی
چکیده ندارد.
هاجر ساریخانی محمدحسین رضوی
منطقه مورد مطالعه بخش کوچکی از زون سنندج - سیرجان که در جنوب غرب اراک مابین عرضهای جغرافیایی 32 درجه و 50 دقیقه و 32 درجه و 35 دقیقه شمالی و طولهای جغرافیایی 49 درجه و 10 دقیقه و 49 درجه و 55دقیقه شرقی قرار دارد و دارای مجموعه سنگ شناسی از گرانیتوئیدها ، دایک های اسیدی و سنگهای دگرگونی است. قدیمی ترین رخنمون های سنگی منطقه به پرکامبرین تعلق داشته و جوانترین آنها را نهشته های کوارتز تشکیل می دهد. گرانیتوئیدها به صورت سه توده نسبتا کوچک مجزا ، در امتداد شمال غرب- جنوب شرق قرار دارند. ترکیب سنگ شناسی این توده ها ازا گرانیت الکالن ، گرانیت و گرانودیوریت است . این سنگها از نظر مورفولوژی و شدت آلتراسیون متفاوت می باشد. از نظر ژئوشیمی ماگمای سازنده کالک آلکالن و متاآلومین است . این سنگها برخی از خصوصیات نوع i و برخی از خصوصیات نوع s را دارا می باشند که بنظر می رسد از نوع هیبرید باشند. از نظر جایگاه تکتونیکی توده های منطقه از نوع برخوردی بوده و اغلب همزمان با برخورد تشکیل شده اند . تعدادی نیز به سمت مراحل پس از کوهزایی گرایش دارند. دو سری رگه پگماتیتی نیز در منطقه حضور دارد: یک سری فقط در سنگهای دگرگونی دیده می شوند که احتمالا از ذوب سنگهای میزبان خود به وجود آمده اند و سری دیگر فقط در سنگهای گرانیتوئید دیده می شوند که می توانند محصول تفریق نهایی ماگمای گرانیتوئیدی باشند. با توجه به دیاگرام q-ab-or ، شواهد بافتی ( میکروپرتیت و بافتهای گرانوفیرو میکروگرافیکی ) دمای تشکیل گرانیتوئیدهای منطقه 700 تا 850 درجه سانتیگراد و فشار بخار آب حداکثر 5 کیلو بار تخمین زده شده است .
ناصر غیوری خسرقی حسین معین وزیری
توده آتشفشانی سهند به مساحت7200 کیلومتر مربع با حداکثر ارتفاع 3595 متر از سطح دریا در شمال غرب ایران بین تبریز و مراغه قرار دارد. فعالیت این توده آتشفشانی از اواسط میوسن شروع شده و تا اواخر پلئیستوسن ادامه داشته است. توالی سنگ شناختی آتشفشان سهند از پائین به بالا بدین شرح است: گدازه و کنگلومرای قرمز گل با ترکیب آندزیت بازالتی به سن تقریبا 12 میلیون سال ، انواع لاهار، اولین پهنه ضخیم ایگنمبریت ، گدازه های آندزیتی میدان داغ به 10 میلیون سال ، دومین پهنه ضخیم ایگنمبریتی ، آگلومرا، لاهار سرد توف و بالاخره دمها و دم کوله های داسیتی پایانی به سن 3/5 تا13/0 میلیون سال .بطور کلی در سهند فعالیتهای انفجاری ایگنمبریت ساز بطور متناوب با فوران گدازه ها همراه بوده است.
سپیده محسنی صدرالدین امینی
از مطالعه نمودارهای تحولات اکسیدهای عناصر اصلی نسبت به ضریب تفریق چنین بر می آید که سنگهای آتشفشانی از تفریق یک ماگمای آندزیتی دارای تقریبا 55 درصد سیلیس بوجود آمده اند . از نظر جایگاه تکتونیکی ، بر اساس خصوصیات پتروگرافی ، ژئوشیمیایی ، نمودارهای تکتونوماگمایی و عنکبوتی ، سنگهای ولکانیکی منطقه با ولکانیسم مرتبط با فرورانش شباهت دارد و بنابراین ولکانیسم منطقه نتیجه فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر پوسته ایران می باشد .