نام پژوهشگر: مرضیه سروی

بررسی تأثیر تعاملی حرکت درمانی و بیوفیدبک بر مسائل عصب- روانشناختی مادران کودکان مبتلا به اختلالات ویژه یادگیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  مرضیه سروی   علی غنایی چمن آباد

هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعاملی حرکت درمانی و بیوفیدبک بر مسائل عصب- روانشناختی مادران کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری می باشد. کل آزمودنی ها در این پژوهش از مادران کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری انتخاب شده بودند(24 نفر)، که بطور تصادفی در سه گروه آزمایش اول (7 نفر)، آزمایش دوم (7 نفر) و گواه (10 نفر) تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه تمام آزمودنی ها بوسیله آزمون هایی از جمله: پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت، سیاهه اضطراب حالت –صفت اشپیل برگر و هوش هیجانی بار-اُن مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش اول یک دوره سه ماهه حرکت درمانی (24 جلسه، دو جلسه در هفته و 90 دقیقه) را تجربه کردند و گروه آزمایش دوم علاوه بر حرکت درمانی، آموزش بیوفیدبک (هر دو هفته یکبار، جمعاً 6 جلسه) را نیز تجربه کردند. پس از اتمام دوره آموزش، کلیه آزمودنی ها بوسیله ابزارهای فوق الذکر مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. برای بررسی نرمال بودن یافته های سه گروه، از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف استفاده شد، لذا با توجه به نرمال بودن نمرات اضطراب، حرمت خود و هوش هیجانی در سه گروه، در این پژوهش برای مقایسه میانگین نمرات از آزمون t مستقل با 0.05=? استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که حرکت درمانی در متغیرهای اضطراب حالت- صفت و حرمت خود گروه آزمایش اول نسبت گروه کنترل تفاوت معنادار ایجاد نکرده است، اما سطح هوش هیجانی این گروه نسبت به گروه کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری یافته است. در مورد تأثیر تعاملی حرکت درمانی و بیوفیدبک، یافته های پژوهش نشان داد که پس از اتمام این دو نوع درمان بین میزان اضطراب حالت و صفت، حرمت خود و هوش هیجانی گروه آزمایش دوم نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشته است و مقایسه نتایج گروه آزمایش اول و دوم حاکی از تفاوت معنادار گروه آزمایش دوم در تمامی متغیرها بجز حرمت خود نسبت به گروه آزمایش اول است. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد که ترکیب حرکت درمانی با آموزش بیوفیدبک در مقایسه با استفاده مجزای این دو نوع درمان برای بهبود مسائل روانشناختی با تأثیر بر سیستم عصبی مرکزی، نتایج موثرتری را در پی خواهد داشت.